eitaa logo
نرگِث
844 دنبال‌کننده
618 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
نرگِث
ء. آره. حالا یه مرداب شدیم و اسیر نیمه‌جون. دیگه چی؟
رو به رو کتاب‌خونه نشسته بودم داشتم آب‌غوره گیری می‌کردم. چشمم افتاد به کتاب "من امیرالمؤمنین هستم". آقای امیرالمؤمنین شاهدی که. شببخیر
در یک‌جا حتی نوشتن کارهای روتین روزانه‌ام را خلاصه به ایضاً زدن کردم. صبح، گریه، ناهار، گریه به مقدار کافی، شام، گریه. در روزهای شنبه، یک‌شنبه، دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه، پنج‌شنبه، جمعه. آدمی‌زاد بامزّه
خیلی جدّی دارم به هات‌چاکلت زیر بارون فکر می‌کنم، جوری که انگار همه‌ی جونم داره وا می‌ده. داریوش می‌خونه: "ولی افسوس، تو ز من خیلی دوری می‌دونم" و من فقط می‌خوام همین الان تابستون تموم شه و دنیا یه‌هو سوئیچ کنه رو پاییز.
به‌نظرم تنها چیزی که هنوز منو سرپا نگه داشته، همین انتظار پاییزه. الان نشستم زیر بارون و سرما، حس می‌کنم پاییز طاقت نیاورده و جلو جلو خودشو رسونده به آدمی‌زادا هر بار که سرمو می‌گیرم بالا و آسمونو نگاه می‌کنم، می‌فهمم چقدر زنده‌ام، چقدر جون دارم.
احساس تازگی می‌کنم. دیوان بیدل دهلوی تا الان کجا بود؟ می‌تونم سال‌ها درباره‌ش صحبت کنم.
نرگِث
احساس تازگی می‌کنم. دیوان بیدل دهلوی تا الان کجا بود؟ می‌تونم سال‌ها درباره‌ش صحبت کنم.
غبار حسرت ما هیچ ننشست از زمینگیری که‌ هرکس می‌رود چون‌ سایه از جا می‌برد مارا ندارد غارت ما ناتوانان آن‌قدر کوشش غباریم و تپیدن از کف ما می‌برد ما را به‌ گلزاری‌ که شبنم هم امید رنگ و بو دارد نگاه هرزه‌جولان بی‌تمنا می‌برد ما را
امروز در هجمه‌ی شدیدی بودم. قول داده بودم صورتم را با سیلی سرخ نگه دارم؛ پس سینک را سابیدم، گاز را سابیدم، هود را سابیدم، و در آخر، خودم را. شب‌بخیر. ۶.۱۰