احساس تازگی میکنم.
دیوان بیدل دهلوی تا الان کجا بود؟ میتونم سالها دربارهش صحبت کنم.
نرگِث
احساس تازگی میکنم. دیوان بیدل دهلوی تا الان کجا بود؟ میتونم سالها دربارهش صحبت کنم.
غبار حسرت ما هیچ ننشست از زمینگیری
که هرکس میرود چون سایه از جا میبرد مارا
ندارد غارت ما ناتوانان آنقدر کوشش
غباریم و تپیدن از کف ما میبرد ما را
به گلزاری که شبنم هم امید رنگ و بو دارد
نگاه هرزهجولان بیتمنا میبرد ما را
امروز در هجمهی شدیدی بودم. قول داده بودم صورتم را با سیلی سرخ نگه دارم؛ پس سینک را سابیدم، گاز را سابیدم، هود را سابیدم، و در آخر، خودم را.
شببخیر.
۶.۱۰
واقعاً دوست دارم مکالمهم با آدمهائی باشه که طبق علائق خودشون جلو رفتن.
وقتی میگم طبق علاقه خودشون یعنی این آدم ممکنه علاقه داشته باشه قیمه رو با ماست بخوره و رنگ سبز و با صورتی استایل کنه.
یعنی تعلقی به سوشال مدیا ندارن، یعنی مد روز براشون تصمیم نمیگیره.
نرگِث
واقعاً دوست دارم مکالمهم با آدمهائی باشه که طبق علائق خودشون جلو رفتن. وقتی میگم طبق علاقه خودشو
شما هم موافقید؟ احتمالا باید در برابرشون اینجوری باشم که واقعاً اجازه بده یه ماچت کنم
آدمهای ساده خیلی آدمهای دوست داشتنیای هستن، هیچ پیچیدگی رفتاریای ندارن، جالبن، جالبن، مجدداً جالبن