خیلی دوست دارم چکیدهٔ سخنرانیِ امروزُ به اشتراك بزارم منتها خط خرچنگ قورباغه مجاب کرده یه مثقال آبرو رو حفظ کنم.

کلیتِ مبحث راجع‌به اشك در مجالسِ اهل‌بیت بود * سخنرانی نگو، بگو باقلوا

حتماً بعد از مطالعهٔ این پی‌دی‌اف یه گوشهٔ کارُ بگیرید دخترایِ نرگس

هدفِ اصلی خیلی وقته خاك خورده دخترایِ نرگس * همون مطلبِ چند وقت پیش، محرم امسال خیلی متفاوت‌تره.

با فوروارد فروغ ببخشید این بساط * لب‌خندُ چشمكِ ریز

امیددانا پرید یکی کوك کردهَ‌ش اومد رو کار. حواس‌تون به امیرآرشام‌ها وُ خبر ری‌اکشن‌ها باشه * چشمك

آدمِ تحلیل‌گری نیست نرگس. امّا مصداق مصداقِ سالی که نکوست از بهارش پیداسته * خیلی لب‌خند

صبح به کام *

نورُ دارید که تنیده شده با امید * گل‌ابِ نابِ کاشون

مجلسِ روضهٔ ملا باجیُ که آقا سید مقتل می‌خوندهَ رو نگفتم؟ دختر فلان همسایه وُ بهمان همسایه که سرُ دست می‌شکونن برای چایی دادنُ چی؟ گفتم؟ کوچه‌هایِ بلوارِ امینُ که پرچم سیاه از این سر تا اون سر بویِ یاسُ پیچونده تو کوچه چی گفتم؟ همین الان بارُ بندیلتُ ببندُ برو عماریاسرِ قم تا شاهد باشی این پیش‌آمدهایِ نی‌شکرُ.

* از بابتِ این رسمُ رسوماتِ قم بابونه جوونه زده