eitaa logo
خواهران فعال سبزواری
86 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
206 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍نماز را محترم بشمار ⭕️یکی از گناهان، نماز یعنی سبک شمردن نماز است. یعنی چه؟ 👈❌ یعنی وقت و فرصت دارد، می‌تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی‌خواند. 👈❌ نماز و عصر را تا نزدیک غروب نمی‌خواند، نزدیک که شد یک وضوی سریعی می‌گیرد و بعد با عجله یک نمازی می‌خواند و فوراً مهرش را می‌گذارد آن طرف؛ نمازی که نه دارد نه مؤخره، نه دارد و نه حضور قلب. طوری عمل می‌کند که خوب دیگر این هم یک کاری است و باید نمازمان را هم بخوانیم. این، خفیف شمردن نماز است. ✅این‌جور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که انسان👇 👈🌹به می‌رود؛ اول ظهر که می‌شود با آرامش کامل می‌رود وضو می‌گیرد،‌وضوی با آدابی، بعد می‌آید در مصلّای خود می‌گوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز می‌خواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمی‌رود. 👈🌹 مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب می‌خواند و ذکر خدا می‌گوید. این علامت‌این است که نماز در این خانه دارد. 👈🌹 برای خودتان در خانه یک انتخاب کنید (مستحب هم هست) یعنی در خانه نقطه‌ای را انتخاب کنید که باشد، مثل یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر می‌توانید (همان طوری که پیغمبر اکرم یک مصلّی و جای نماز داشت) یک را به عنوان مصلّی انتخاب کنید. 👈🌹 اگر اتاق زیادی ندارید، در اتاق خودتان یک را برای نماز خواندن مشخص کنید. یک پاک هم داشته باشید. در محل نماز که‌می‌ایستید، جانماز پاکیزه‌ای بگذارید. 👈🌹 باشید. برای ذکر گفتن داشته باشید. وقتی که وضو می‌گیرید، اینقدر با عجله و شتاب نباشد 📚 مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج۲۳، ص: ۵۱۱
💠 عنایت حضرت زینب (س) یكى از شیعیان ، به قصد قبر بى بى حضرت زینب (س ) از ایران حركت كرد تا به گمرك ، در مرز بازرگان ، رسید. شخصى كه مسئول گمرك بود، پیر زن را خیلى اذیت كرد و به شدت او را آزار روحى داد. مرتب سؤ ال مى كرد: براى چه به شام مى روى ؟ پولهایت را جاى دیگر خرج كن . زن گفت : اگر به شام بروم ، شكایت تو را به آن حضرت مى كنم . گمركچى گفت : برو و هر چه مى خواهى بگو، من از كسى ترسى ندارم . زن پس از اینكه خودش را به حرم و به قبر مطهر رساند، پس از زیارت با دلى شكسته و گریه كنان عرض كرد: اى بى بى ! تو را به جان حسین ات انتقام مرا از این مرد گمركچى بگیر. زن هر بار به حرم مشرف مى شد، خواسته اش را تكرار مى كرد. آن شب در عالم خواب بى بى زینب (س ) را دید كه آن را صدا زد. زن متوجه شد و پرسید: شما كیستید؟ حضرت زینب (س ) فرمود: دختر على بن ابى طالب (ع ) هستم ، آیا از این مرد شكایت كردى ؟ زن عرض كرد: بله ، بى بى جان ! او به واسطه دوستى ما به شما مرا به سختى آزار داد من از شما مى خواهم انتقام مرا از او بگیرید. بى بى فرمود: به خاطر من از گناه او بگذر. زن گفت : از خطاى او نمى گذرم . بى بى سه بار فرمایش خود را تكرار كرد و از زن خواست كه گمركچى را عفو كند و در هر بار زن با سماجت بسیار بر خواسته اش اصرار ورزید. روز بعد زن خواسته اش را دوباره تكرار كرد. شب بعد هم بى بى را در خواب و به زن فرمود: از خطاى گمركچى بگذر. باز هم زن حرف بى بى را قبول نكرد و بار سوم بى بى به او فرمود: او را به من ببخش ، او كار خیر كرده و من مى خواهم تلافى كنم . زن پرسید: اى بانوى دو جهان ! اى دختر مولاى من ، این مرد گمركچى كه شیعه نبود، این قدر مرا اذیت كرد، چه كارى انجام داده كه نزد شما محبوب شده است ؟ حضرت فرمود: او اهل تسنن است ، چند ماه پیش از این مكان رد مى شد و به سمت بغداد مى رفت . در بین راه چشمش به گنبد من افتاد، از همان راه دور براى من تواضع و احترام كرد. از این جهت او بر ما حقى دارد و تو باید او را عفو كنى و من ضامن مى شوم كه این كار تو را در قیامت تلافى كنم . زن از خواب بیدار شد و سجده شكر را به جاى آورد و بعد به شهر خود مراجعت كرد. در بین راه گمركچى زن را دید و از او پرسید: آیا شكایت مرا به بى بى كردى ؟ زن گفت : آرى اما بى بى به خاطر تواضع و احترامى كه به ایشان كردى ، تو را عفو كرد. سپس ماجرا را دقیق بازگو كرد. مرد گفت : من از قوم قبیله عثمانى هستم و اكنون شیعه شدم . سپس ‍ ذكر شهادتین را به زبان جاى كرد 📚📚 ۲۰۰ داستان از فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب (س) ✍️ ✍️