eitaa logo
سرگذشت
266 دنبال‌کننده
357 عکس
29 ویدیو
28 فایل
وسرگذشت های ایشان بر آنجای نبشته است. (تاریخ_تراجم)
مشاهده در ایتا
دانلود
📌اجازه اجتهاد مرحوم عمید زنجانی دو اجازه اجتهاد از آیات عظام آقایان مستنبط و مرعشی نجفی داشتند. البته به اذعان خودشان، درس مرحوم مرعشی را شرکت نکردند. ( من هرچند بعدها افتخار دامادی ایشان را یافتم در آن زمان مراوده ای با وی نداشتم و به نماز جماعت و درس معظم له هم نمی رفتم ص ۵۵ خاطرات مرکز اسناد انقلاب اسلامی) جناب ایشان اجازه روایتی هم از مرحوم آقاشیخ بزرگ تهرانی دارند.
📌نکاتی از ویژگی های دروس خارج علمای قم و نجف از نگاه مرحوم حجت الاسلام و المسلمین عمید زنجانی ۰ - اعتقاد شخصی من این است که فقیه بودن امکان ندارد، جز این که اساتید متعدد دیده بشود. ۱- آقای شریعتمداری: ذوق فقهی جالبی داشتند. از امتیازات درسشان اشباع و نظایر بود. از اقوال فقهی مختلف استفاده میکردند. ۲- آقای سید محمود شاهرودی: فقهشان اصول بود و اصولشان فقه. در فقه روی دلایل بحث می‌کردند و در اصول روی مثالهایش. ۳- شیخ عباسعلی شاهرودی : حافظه قوی داشتند. درس ایشان البته از نظر عمق خیلی عمیق نبود. ۴- آقای محقق داماد : درسشان بسیار عمیق بود. در هر مساله فقهی و در هر روایتی احتمالات زیادی مطرح می‌کردند. به همین دلیل درسشان تحقیقی بود. البته خوش بیان نبودند و تربیب بحث را رعایت نمی کردند. ۵- آقای بروجردی : اهمیت دادن به مساله زمان و مکان در اجتهاد و در فهم روایات. تکیه بر روش مطلقات در اثبات احکام. بنا را بر نظریات قدما می‌گذاشتند. ۶- حضرت امام : درس ممتازی بود و طلبه درس خوان از آن صرف نظر نمیکرد. ویژگی های علمی آقای بروجردی در درس ایشان هم بود. از دیگر امتیازات درس امام : تهور علمی به طلبه میداد از دو طریق : عدم رعایت حریم علمی بزرگان و درس هم به سکوت برگزار نمیگردید. ۷- آقای خویی : طلبه را غیر محقق، مقلد و مقرر بار می آورد. شیوه ای که ایشان اتخاذ می‌کرد نتیجه اش این بود که حرف همان است که إلقاء شد. البته فکر را منسجم و مرتب استدلالی بار می آورد.از منظم ترین درسهای نجف بود. ایشان استدلالی برخورد می‌کرد و اصلا توجه نداشت دیگران چه گفته اند. ایشان حریت داشت در بحثها اما متاسفانه آن حریت را به دیگران انتقال نمی‌داد. ۸- آقای میرزا باقر زنجانی : تقریری که ایشان از نظرات مرحوم نائینی ارائه می‌دادند خیلی متفاوت بود با تقریر دیگران. لذا پاسخ اشکالات امثال مرحوم خوئی به مرحوم نائینی با تقریر آقای زنجانی داده می‌شد. 📗برگرفته از خاطرات مرحوم عمید زنجانی، ص ۵۵ - ۷۲ @narrative_1443
📌چرا باید شرح حال بزرگان را مطالعه کرد ؟ ◽️استاد فرزانه محمد رضا حکیمی (ره) : زندگی بیشتر از آنكه والایی ها را مجسم سازد انسان را در مسائل عادی غرق می‌كند . تا جایی كه چه بسا اشخاصی بپندارند كه این همه ، آمدن و رنج بردن و رفتن است و عمق آن ، جز منجلابی فریبا چیزی نیست . اكنون چه باید كرد این طبیعت زندگی است و عادیات آن و آیا این تمام حقیقت است ؟ نه ، ابدا. در درون این كویر و در جای جای این پهنه ، چشمه‌ساران زلال و جوشان حقیقت و فرازهای شكوهمند و صخره‌های نستوه و درختان خرم و سركش و قله‌های افراشته‌ای نیز هست . و شرط كمال ، رهایی از حیرت و پوچی ، رسیدن به آنهاست و شرط رسیدن به هرچیز نخست شناخت آن چیز است ، تا سپس كششی پدید آید و كوششی . و این معلوم است كه هر كسی را ، راه شناخت آن والاها و بالاها هموار نیست ، بویژه جوانان و نوجوانان را كه باید اینان را در این راه توان داد و كمك كرد . از اینجاست كه علمای تربیت گفته‌اند : " برای مطالعه جوانان ، هیچ چیز بهتر از شرح حال بزرگان نیست زیرا وجود نوابغ مجسمه كلیه فضایلی است كه ما می‌خواهیم با نصایح و دستورهای خود به فرزندان امروز ، تعلیم دهیم " . بزرگانی كه در تاریخ بشر وجود داشته‌اند و دارند ، همه خطهای قرمز بطلانی هستند كه بر پوچی و پوچ‌انگاری كشیده شده‌اند و می‌شوند . اینان با زندگانی و آثار خویش ـ كه حتی همان پوچگرایان در پرتو همان آثار زندگی می‌كنند و با همان علوم و افكار و وسایل و اختراعات عمر می‌گذرانند ـ به هستی مفهوم داده‌اند و به زندگی ارج . در این میان افرادی هم پدید می‌آیند كه به سائقه‌ای به سوی نمونه‌ای ـ یا نمونه‌هایی ـ از اینگونه كسان سوق داده می‌شوند و این چهره‌ها را می‌شناسند در این حال بزرگترین خدمتی كه اینگونه افراد می‌توانند به همنوعان خود بكنند ، شناساندن انسان‌های زبده‌ای است كه آنان را شناخته و در خور شناساندن یافته اند . این خدمت ـ یا به تعبیر درست‌تر : وظیفه ـ هنگامی تشدید می‌یابد كه معلوم گردد در مقیاسهای كلی مسائل انسانی و فرهنگ بشری و مقومات ملی نیز ، شناساندن این گونه كسان ، ارزشی بس والا دارد . 📗مصلح عالم اسلام، درباره سید جمال الدین اسدآبادی @narrative_1443
📌عروة الوثقی فقهی و عروة الوثقی اجتماعی ◾️توصیه ای به طلاب بابت مطالعه آثار سید جمال اسدآبادی ◽️استاد فرزانه محمد رضا حکیمی(ره) : این است كه می‌گویم : " عالمان دین و طلاب راستین ، باید بدانند كه غیر از عروة الوثقای مرجع اسبق ، مرحوم سید محمد كاظم یزدی ، عروة‌الوثقای دیگری نیز هست. و برای مسلمانان و اجتماعات اسلامی ، با توجه به سیاست‌های جهانی و استعمار‌ها و تكالیف مسلمانان در این مسائل ، فروع و مسائل این عروه نیز مطرح است ، و توجه به این فروع و مسائل نیز واجب تكلیفی است . و بر عالم نظر در آنها " اوجب " است زیرا كه به حكم تجربه و مشاهده ، با هوشیاری نسبت به مسائل این عروه ( سیاسی ـ دینی ) و عمل به آنها و مقاومت بر سر آنهاست كه می‌توان مسائل آن عروه را نیز داشت و عمل كرد و فرزندان را بر طبق آنها تربیت نمود . و گرنه استعمار و عوامل آن ، آن مسائل را یكی یكی ـ والعیاذ با الله ـ هدم می‌كنند . این دو كتاب ، یكی شامل احكام فقهی و عبادی فردی و معاملات است ، از عالم و فقیهی بزرگ در اسلام ، و دیگری شامل احكام اجتماعی و معاملات سیاسی ـ دینی است ، از عالم اجتماعی و فیلسوفی سیاسی و بزرگ در اسلام .و این دو مقوله در صدر اسلام ـ یعنی در متن اسلام ـ یكی بوده است . سپس در روزگاران بعد ، به علت پیشامدهایی از هم جدا شده است .و همین جدا شدن، باعث بزرگترین زیان‌ها و انحطاط‌ها برای مسلمانان گشته است . پس اكنون چرا باید عالمان عروه فقهی تا این اندازه از عروه اجتماعی جدا و دور و بی‌خبر باشند ؟ و راستی ، آیا چگونه تواند بود آنهمه توجه و تدریس و تحشیه و تزاحم بر سر آن " عروه " ، و این همه بی‌خبری و ناآگاهی از این " عروه " ! ... ". و این است كه می‌گویم این كتاب ـ و امثال آن ـ باید جزو كتب درسی حوزه‌ها قرار گیرد . همین‌گونه روحانیت اسلام ، بویژه طلاب جوان ، باید درباره سیدجمالالدین و مردانی امثال او مطالعات بسیار داشته باشند ، این رهبران بزرگ و آرمان‌های اسلامی و جهانی آنان را بشناسند ، و شخصیت و حماسه و جهاد اینگونه پیشوایان قرآنی بزرگ را سرمشق خویش سازند ، در آثار و اندیشه‌های اجتماعی آنان دقیق شوند ، افكار و تجربه‌های سیاسی و اجتماعی آنان را در درگیری با استعمار پیگیری كنند و بدانند. این امور برای آنان از هر چیز مفیدتر تواند بود . چرا باید افكار اجتماعی ـ اسلامی سیدجمال الدین در حوزه‌های علمیه درسی نباشد و مورد رسیدگی و تاسی قرار نگیرد؟ 📗مصلح عالم اسلام، درباره سید جمال الدین اسدآبادی @narrative_1443
📌سید (جمال اسدآبادی) نه شیعه بود و نه سنی، سید مسلمان بود. ◽️دکتر عبدالجواد فلاطوری : ما وقتی برای جامعه ارزش داریم ، كه مانند سید تا آخرین رمق در راه ترقی و آسایش « ملل ضعیف » بكوشیم ؛ و یا لااقل اگر آرا وی را پسندیدیم ، در ترویج و نشر و تعقیب آن از پا ننشینیم ؛ و گرنه ایرانی بودن سید برای شخص ما چه افتخار ؟ ( جز خیال ! ) و همینطور شیعه و سنی بودن سید به حال ما چه سود و زیان ؟ ( جز توهم باطل ! ) … خاطر جمع داری ! فكر خود را بدون جهت در زحمت نیاندازید ! و مطمئن باشید كه سید نه ایرانی بود ! نه افغانی ! آب و خاك سید غیر از این آب و خاكها و مملكت او غیر از این ممالك و دولت متبوعه او غیر از این دول بوده است … آب و خاك سید ، سرزمین ملل ستمكش بوده ، از آنرو ، تا قدرت داشت و به هر نقشه و طرح كه به نظرش میرسید و می‌توانست در راه بیداری و سربلندی و جانبداری آنان و دادخواهی از بیدادگران می‌كوشید … مملكت وی ، جهان پهناور بود ، از این جهت جز با ستمگر ( آنهم فقط از نظر ستمگری ) مخالفت نورزیده همه كس و همه جا را دوست می‌داشت و نسبت به هیچ كجا تعصب بخرج نمی‌داد . دولت متبوعه وی ، دولت دادگر اسلام بود ، از اینجا بود كه با مستبدین بیدادگر ، به ستیز برمی‌خاست و ملت را علیه آنان ( چنانچه نسبت به شاه ایران خواهد آمد ) می‌شورانید و پیوسته آرزوی برقراری یك دولت اسلامی عادل ( به دست هر كس كه باشد و در هر كجا كه باشد ) را می‌نمود . تعجب كنید ! سید نه شیعه بود ! ـ آن شیعه‌ای كه ما هستیم و تصور می‌كنیم و نه سنی ! ـ آن سنی‌گری كه ما شنیده و پاره‌ای از افراد آن را دیده‌ایم ـ سید مسلمان بود ـ آن مسلمانی كه ما یا ندیده‌ یا به ندرت دیده‌ایم و وصفش را كمتر شنیده‌ایم ـ از این جهت پیوسته از راه دیگر و با بیاناتی دیگر ( كه به نظر شما در طی شماره‌های متعددی خواهد رسید ) در راه بیداری و یگانگی مسلمین می‌كوشید و كاری می‌كرد كه روشنفكران تمام مذاهب ، جز سر تسلیم در مقابل وی عكس العملی نشان نمی‌دادند . هرگز تعصب ( یعنی حق كشی بیجا به موجب علاقمندی به یك مذهب خاص ) از وی دیده نمی‌شد : روی این اصل كسی نمی‌توانست « بوی » یك مذهب بخصوصی ( بطور حتم ) از او استشمام كند . بر خلاف تصور پاره‌ای ( بخصوص دشمنان وی كه حركات سید آسایش آنان را در خطر انداخته بود ) آرزوی ریاست نداشت : روی این اصل همیشه بر خلاف سایر سیاستمداران از اختناق افكار مردم دوری جسته در راه بیداری آنها می‌كوشید . 📗مقاله تشکیل جبهه آزاد شاهکار مبارزات ضد استعماری سید جمال الدین اسد آبادی، سایت راه هادی @narrative_1443
📌مقایسه درس حضرت امام و آیت الله خویی ◽️آیت الله خاتم یزدی : ۱- بارها به دوستان گفته ام که در مقایسه بین حضرت امام و آقای خویی، اگر چه آقای خویی حضور ذهن بهتری داشت، منتهی حضرت امام خیلی دقیق تر بود‌. چون ایشان در فلسفه و عرفان بیشتر از مرحوم خویی کارکرده بود. ۲- آقای خویی معمولاً در مدت نیم ساعتی که درسش طول میکشید متکلم وحده بود و مطالب را پشت سر هم مطرح می‌کرد و مجال طرح سوال و اشکال را به کسی نمی داد . اما حضرت امام فرصت طرح اشکال به شاگردان میداد و از آنها استقبال می‌کرد. ۳- مرحوم آقای خویی فوق العاده خوش بیان بود و مباحث سنگین فقهی و اصولی را به سهولت به زبان عربی فصیح ارائه می‌دادند. البته مرحوم امام هم دارای بیان رسا و دور از اطاله و تکرار بود. 📗برگرفته از خاطرات آیت الله خاتم یزدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. : مرحوم خاتم یزدی، در قم درس اصول حضرت امام و فقه مرحوم آیت الله بروجردی را شرکت می‌کردند. در نجف هم دو دوره اصول و مقدار زیادی از فقه مرحوم آیت الله خویی را شرکت کردند. با ورود امام به نجف مجددا در درس ایشان هم حاضر شدند. @narrative_1443
📌ویژگی های درس حضرت امام خمینی ◾️آیت الله خاتم یزدی : ۱- روش ایشان در بحث این بود که ابتدا نظر صاحب کتاب را با دقت تمام و به خوبی نقل می نمود و سپس اگر اشکالی متوجه آن نظر میشد طرح می‌کرد و بعد اقوال سایر اعلام و بزرگان مثل مرحوم نایینی و اصفهانی و صاحب عروة و گاهی نیز انظار مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم ایروانی را مورد نقد و بررسی قرار می‌داد. ۲- ویژگی دیگر حضرت امام در تدریس که ایشان را از سایر علما و بزرگان معاصرش ممتاز میکرد داشتن ابتکار و نوآوری در درس بود. به عنوان نمونه در اصول فقه در مباحثی همچون حجیت خبر واحد یا شهرت با تشکیل مقدمات جدیدی که دیگران متعرض نشده بودند مدعا را اثبات می کرد. در اصل مثبت نیز راهی که ایشان ارائه می نمود به ذهن نزدیک تر بود و بهتر از طرق دیگر عدم حجیت اصل مثبت را اثبات می کرد. همچنان که مبنای ایشان در تقدم اصل موضوعی بر حکمی مبنای حقیقی این مسئله بود. در بحث ترتب ایشان مطلبی را عنوان کرده است که من از هیچ کس ندیده ام، مطلب این است که در موضوعات و موارد متضاد بدون ترتب هم میتوان بر روی هر یک از موضوعات جعل، حکم و قانون نمود. به عبارت دیگر ایشان ترتب از هر دو طرف را صحیح می دانست. ۳- ویژگی دیگر حضرت امام در تدریس این بود که ایشان با تمام تسلط و احاطه ای که بر فلسفه و علوم عقلی داشت هیچگاه مباحث عقلی محض را به بحث های فقهی که باید با همان معیارهای عرفی سنجیده شود راه نمی‌داد. از اشکالات عمده اش بر مرحوم محقق اصفهانی هم این بود که چرا ایشان احکام فقهی را با دید دقیق عقلی و فلسفی طرح کرده است . ۴- حضرت امام از بیان رسایی برخوردار بود و از اطاله و تکرار بحث که باعث کسالت و خستگی شاگردان می‌شد پرهیز می‌کرد. به جهت تحقیق و تتبع و تفکری که پشتوانه درسش بود غالباً مطالب نو و تازه را مطرح می‌کرد و این بر جذابیت و کشش درس ایشان می افزود . ۵- حضرت امام برخلاف مرحوم آقای خویی روحیه شاگرد پروری بالایی داشت و معمولاً به شاگردان که اشکالی در ذهن داشتند به ویژه افرادی که اشکالات پخته و حساب شده ای را مطرح می‌کردند مجال سخن گفتن می داد و بعد به تناسب پاسخ وی را می داد و اگر پاسخ اشکال آسان نبود و نیاز به تفکر بیشتری داشت پاسخ اشکال را به روز بعد موکول می‌کرد. 📗برگرفته از خاطرات آیت الله خاتم یزدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص ۷۷- ۸۳ @narrative_1443
📌ویژگی های دروس برخی علمای قم ◾️آیت الله احمد بهشتی : ۱- آیت الله بروجردی : ایشان بسیار روان و زلال درس می گفت و هیچ اغلاق و گرهی در نحوه ی تدریسش نبود. به طوری که بعد از پنجاه سال هنوز برخی از جملات ایشان در ذهنم نقش بسته است. اگر چه ایشان خیلی کم و خلاصه درس می گفت‌ ولی مطالب و نکات زیادی در درسش وجود داشت. مرحوم بروجردی عنایت ویژه ای به فقه اهل سنت داشت و معمولا در ابتدای درس فقهش نظریات فقهای اهل سنت را مطرح می‌کرد. ۲- آیت الله محقق داماد : مرحوم محقق درسشان واقعا پر از نکته سنجی های ظریف و دقیق در نحوه ی استفاده و برداشت از روایات بود. ۳- آیت الله مصطفی خمینی : ایشان در ابتدای هر مبحث به تاریخچه و نحوه شکل گیری آن بحث اشاره میکرد‌ که خیلی مهم و روشنگر بود. ایشان در طرح مباحث علمی وسعت نظر داشت. در صدد بود مسائل را به طور قطعی و یقینی حل کند و با حساب و احتمالات خودش را راضی نمیکرد. در فلسفه مطالب را اجتهادی مطرح می‌کردند. ۴- آیت الله شریعتمداری : ایشان احاطه ی خاصی روی مباحث داشت. ورود و خروجش در بحث، بسیار منظم و مرتب بود. روش جالبی در تدریس داشت. به این صورت که ابتدا مساله را مطرح می کرد و سپس به نقل اقوال می پرداخت و بعد آن را نقد و بررسی می‌کرد. در پایان هم قول مختار را بیان می‌کرد. نکته ممتاز درس ایشان این بود که خلاصه درس را طی سه چهار دقیقه در آخر بحث بیان می نمود که مفید و سازنده بود. 📗برگرفته از کتاب سیاست و حکومت، خاطرات آیت الله احمد بهشتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص ۵۲ - ۸۰ @narrative_1443
📌ماجرای اخراج آقای دستغیب از خبرگان و نظر آیت الله خامنه ای پیرامون آن ◾️آیت الله احمد بهشتی : آقای سید علی محمد دستغیب نماینده اصلاح‌طلب استان فارس در مجلس خبرگان بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ در جلسه غیرعلنی مجلس خبرگان نطقی ایراد کرد و با صراحت برخی از شخصیت ها و مسئولان کشور را زیر سوال برد. بعد متن سخنرانی اش را که قاعدتاً باید محرمانه تلقی می‌شد به روزنامه ها داد که موجب تنش هایی در شیراز گردید . به دنبال آن مسجد ایشان بسته شد و نمایندگان مجلس خبرگان که غالباً از حرف‌های ایشان ناراحت بودند طرحی با امضای ۲۶ نفر تهیه کردند تا به کمیسیون تحقیق بدهند و مقدمات اخراج ایشان از مجلس فراهم شود، اما وقتی نمایندگان بعد از پایان اجلاس خدمت مقام معظم رهبری رسیدند معظم له در ابتدای جلسه و قبل از سخنرانی رسمی فرمود : من بنا ندارم در کار مجلس خبرگان دخالت کنم اما با این کار شما موافق نیستم چون آقای دستغیب اگرچه با شما هم عقیده و هم سلیقه نیست اما مبانی نظام را قبول دارد و این اختلاف نباید موجب شود که شما برای اخراج ایشان از مجلس تلاش کنید . با این سخنان رهبر معظم آن طرح عملا کنار گذاشته شد. 📗سیاست و حکومت، ص ۲۶۷ @narrative_1443
ماجرای کاندیدا شدن نواب صفوی برای مجلس 👇