#گنجینه_مخفی_در_اطلس #قسمت_بیست_و_هشتم مهسا: چیه مگه چی شده؟ نرجس: بازپرس مسجد اومد بدون جلب توجه بیاین بریم و الا کارمون زاره +: چی میگی باز پرس کجا بود دیه مگه کدوم مسجد بازپرس داره که اینجا دومیش باشه؟ --: بازپرس که نه ولی یکی از زنا انقد آدم سوال پیچ میکنه بهش بازپرس میگن در مسجد +:آها اوکی راستی کدومه؟ --:همونی که داده میاد داخل آگه چیزی پرسید هیچی بهش نگید فاطمه: باشه چیزی نمیگیم فقط زود بریم مهسا: اوه اوه اوه داره میاد طرفمون چیکار کنیم؟ --:هیچ کار خاصی نیاز نیست خانم بازپرس: به به سلام دخترای خوشگل نرجس: علیکم السلام خانم بازپرس مسجد خوبید ایشالله؟ +: ممنون دخترم اینا دوستات یا اقوام هستن؟ --: أولا این رو به درخت میگن نه به ما دوما دوستام هستن نه اقوام +:آها حالا کجا با این عجله در مسجد بودید --: نه ممنون باید بریم تکلیف زیاد و سخت استاد بهمون داده که باید انجام بدیم +:آها پس مزاحم نمیشم برید به درس و تکلیفتون برسید خداحافظ --: مزاحم چیه مراحمید ( مزاحممون شدی و معطلمون کردی) خداحافظ #ادامه_دارد ✍: #محمدرضا_بدخشان ✅هرشب همراه با رمان گنجینه مخفی در اطلس در کانال زیر باشید: http://eitaa.com/joinchat/2494627883C8bd4806938