eitaa logo
✅ محسن ناصحی
822 دنبال‌کننده
182 عکس
108 ویدیو
2 فایل
شعر آیینی
مشاهده در ایتا
دانلود
اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ صَبْراً جَميلاً وَ فَرَجاً قَريباً وَ قَولاً صادِقاً... اینک من و این همه تمنّا ، یا رب درد از من و از تو هم مداوا ، یارب گفتی بطلب چیزی و من می خواهم گفتار درست و صبر زیبا ، یارب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرچه راویان گفتند زنهایی پیمبر داشت زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهد شد از او که مادر زهراست ، زهرا دختری آورد که زن در نسل او جز زینب کبری نخواهد شد نه چون مریم ، نه چون حوّا ، نه چون هاجر ، به جز زهرا چه می جویی؟! که در زنها چون او پیدا نخواهد شد "امیرالمومنین" یک مَرد و " امّ المومنین " یک زن که غیر از این اگر باشد لقب معنا نخواهد شد
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ لِي بِخَيْرٍ با آل علی رها ز غیرم کردی در کوچه ی کربلا زهیرم کردی من را به حسین وصل کردی یارب صد شکر که عاقبت بخیرم کردی
فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ ... بیچاره ام و بی کس و مضطر ، نروم از خانه ات ای کریم ، دیگر نروم غیر از تو مگر پناهگاهی دارم ؟! گیرم که مرا برانی از در ، نروم
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم حَسن صورت ، حَسن سیرت ، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری میکند ، آنجا شفاعت هم شب میلاد امام مجتبی علیه السلام ۱۴ رمضان ۱۴۴۳ *مصراع از هلالی جغتایی @ASI_khorasani
چقَدَر کار حسن بردنِ دل ، دلبری است چقدَر روز جمل معنی جنگاوری است در جمل شمّه ای از رزم حسن را دیدند ورنه بازوی حسن مثل پدر حیدری است هرکجا نام حسن آمده زهرا هم هست پسر اولِ زهرا چقدَر مادری است می شناسند ملائک همگی روی زمین خانه اش را که شب و روز پر از مشتری است جبرئیل آمده هربار به پابوسی او افتخارش درِ این خانه فقط نوکری است دستِ ما نیست اگر عاشقِ نام حسنیم همه اش کارِ همان خالقِ بالاسری است * از شب تیره چه غم ، روی حسن را داریم ماه را ، صورتِ نیکوی حسن را داریم چه گدایان زیادی که ندارند کریم ما گدایان حسن کوی حسن را داریم گفته بودی که بگویم به تو از حبل متین باز کن چشم و ببین ، موی حسن را داریم مثل بادیم ، به هر کوی و گذر می گذریم ذکر برداشته هوهوی حسن را داریم مثل شمعیم که در عشقِ حسن ذوب شدیم در دل خود همه سوسوی حسن را داریم شیعیان حسنی در همه جا معلومند هرچه باشد همه جا بوی حسن را داریم
✅ محسن ناصحی
تویی که خانه ات صندوق صدها راز سربسته است غلط گفتند شاعر ها اگر گفتند در بسته است به دیدار جذامی ها که رفتی تازه فهمیدم کریم آن است که بر یاری سائل کمر بسته است...
✅ محسن ناصحی
تولد امام‌حسن لب ساحلم میگم با دریا توو کویرم و میگم با صحرا آسمون و ابر و بارون دیدن حسنی شدم به لطف زهرا داره کهکشون یا حسن میگه داره آسمون یا حسن میگه هرچی قلبمون یا حسین گفته ضربانمون یا حسن میگه عشق منه از قدیم بیمه شده زندگیم رو لبمه یا کریم جانم حسن روز و شب دنبال مجتبی میرم با حسن این روزا کربلا میرم وقتی زهرا هرشب یا حسن گفته یا حسن میگم من تا خدا میرم #### از ازل حسن رفیقم بوده مهربونترین شفیقم بوده تا که یادمه یه عشقش یک عمر « یا حسن » روی عقیقم بوده میوه ی دل کوثره آقام آره شبه پیغمبره آقام وقتی می کشه توو جمل شمشیر انگاری خود حیدره آقام ای تو سایه ی سرم ای تو قبله ی کرم ای امیر بی حرم جانم حسن سر بدخواهاته تا ابد پائین پُر شده خونه ت از سائل و مسکین سر سفره ت یک عمر ما نمک خوردیم ما جذامی هاتیم ، پیش ما بنشین ### یه گدا از این حوالی اومد یه گدا با دست خالی اومد یه کبوتر از شب دلتنگی با همه شکسته بالی اومد اومدم بگم شهریار اینجاس ساحل دل بیقرار اینجاس اومدم بگم با جذامی ها سائلا بیاین سفره دار اینجاس ای بهار ما حسن ای قرار ما حسن ای نگار ما حسن جانم حسن وارث بر حقّ حضرت مولا پسر اوّل حضرت زهرا تو ولایت داری بر حسین حتی دور تو می گرده زینب کبری
90.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔹 | لب ساحلم میگم با دریا توکویرمو میگم با صحرا 🔹کربلایی سید رضا نریمانی _ ♦️ ماه مبارک رمضان | شب شانزدهم ♦️جشن میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام 📅 پنج شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ 🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام __________ 📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD : aparat.com/v/SWuL0 ___ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani
86.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔹 | با تو حرفی دارم با تو ای خالق من 🔹کربلایی سید رضا نریمانی _ ♦️ ماه مبارک رمضان | شب شانزدهم ♦️جشن میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام 📅 پنج شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ 🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام __________ 📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD : aparat.com/playlist/5417650 ___ @Fadaeianhoseinir @seyedrezanarimani
فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَهِ الأُْمُورِ آلودم اگر دهن ، نمی فهمیدم یارب تو‌ مرا نزن ، نمی فهمیدم گر حاجت من نزد تو بی پاسخ ماند خیری است در آن که من نمی فهمیدم
به شب قدر قسم یه شب قبرم هست روی این خورشیدی / که داره می تابه سایه ابرم هست شب قدرم نوره شب قبرم ظلمت تا که خاک میریزن / خونه ی آخرتم میشه غرق وحشت مرگ من نزدیکه راه من باریکه اگه نوری نبرم قبر من تاریکه مرگ من نزدیکه من چرا خوشحالم؟ من به چی می نازم؟ به کدوم اعمالم ( وحدتی فی قبری من توو قبر خودمم آواره م وحشتی فی لحْدی اگه حیدر نباشه بیچاره م ) ### به شب قدر قسم مرگ خیلی سخته بی علی شد هرکی / لحظه ی جون دادن به خدا بدبخته یا علی گفتیم و با علی می مونیم ما که حتی وقتی / قاصد مرگ اومد از علی می خونیم توو سرازیریّه قبرمون تنهاییم دلخوشیمون اینه نوکر مولاییم پرسش مَن ربُّک چه حسابی داره؟ مَن إمامُک اون شب چه جوابی داره ؟ ( وحدتی فی قبری من توو قبر خودمم آواره م وحشتی فی لحْدی اگه حیدر نباشه بیچاره م ) ### به شب قدر قسم از خودم بیزارم خیلی دیره اما / این شبا فهمیدم چه خدایی دارم منی که اعمالم حالم و بد کرده هر دروغی گفتم / حالا وقت توبه راهم و سد کرده بِعلیٍ یارب که رهایم نکنی از حسین بن علی تو جدایم نکنی هرچی باشه یک عمر سینه زن بودم من پیرهن مشکیم و پوشیدم جای کفن ( وحدتی فی قبری من توو قبر خودمم آواره م وحشتی فی لحْدی اگه حیدر نباشه بیچاره م )
السلام علیک یا امیر المومنین شمشیر تو تشنه ، تشنه اما نرود شمشیر تو ناامید از اینجا نرود در وقت زدن بخواه چیزی، بگذار بی حاجت از این غلاف بالا نرود التماس دعا حلالم کنید
کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر * شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر عجب محراب خونینی ! دعایم‌ کن که می دانم قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر
وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَيْرُ رَاحِمٍ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ از بخشش خویش کم نکردی یارب کم بر من بد کرم نکردی یارب بر من تو اگر رحم کنی ، رحمانی گر زخم‌ زنی ، ستم نکردی یارب
به قول برادرم محمد کاروان ؛ بر این در هرکسی خود را به عنوانی ملقب کرد و من از بین آنها برگزیدم لفظ نوکر را... حیدر امام ما و حیدر امام قنبر قنبر غلام حیدر ، ما هم غلام قنبر خدمت به مرتضی را لایق نبود هرکس مرغ سعادت اما پر زد به بام قنبر او احترام دارد از احترام مولا ما احترام داریم از احترام قنبر هرکس به رتبه ی خود جایی مقام دارد او زیر پای حیدر ما زیر گام قنبر از شیعیان زهرا ، زنها به فضه معروف از شیعیان مولا ، مردان به نام قنبر وقتی سلام حیدر در شهر بی جواب است می شد دل علی شاد از یک سلام قنبر القصه ما کجا و درک مقام مولا مائیم و آرزوی درک مقام قنبر
نمی دانم چرا از روشنی از نور می ترسم به من نزدیکی و من از تو دورا دور می ترسم چنان با تیرگی خو کرده ام یک عمر که حتی ببینم خانه ام را می کنی پر نور می ترسم بمیرانم ولی اول بخوان این اعترافم را خدایا هرچه باشم باز هم از گور می ترسم الهی وحشتی مِن ضیقِ لحدی ، رحم کن بر من من از تاریکی این قبر سرد و کور می ترسم الهی لا تؤدبنی ، عقوبت کار رحمان نیست من از اخم‌‌ و سوال آن دوتا مأمور می ترسم اگر نیش زبانم خانه و همسایه را آزرد به فریادم برس ، از نیش مار و مور می ترسم خدایا هرچه کردم ، بر حسینت گریه هم کردم من از بی آبرویی پیش او ، بدجور می ترسم به اشکی بر حسبنت می کنی خاموش آتش را مرا بر آتش خشمت نکن مجبور ، می ترسم
امام خامنه ای: قضیه کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است.
بنده های تو امتحان دادند گاه سود و گهی زیان دادند عده ای دشمنان هم شده و عده ای هم به هم امان دادند نان بریدند عده ای از هم عده ای رحم کرده ، نان دادند بعضی از دیدنت گریزان و بعضی از دیدن تو جان دادند عده ای دل به نفس و دل بعضی به دل صاحب الزمان دادند من از آن عده ام که با خواری دست در دست کوفیان دادند من از آن عده ام که ثارالله تشنه بود و به او سنان دادند من از آن عده ام که در گودال خاتمش را به ساربان دادند من از آن عده ام که زینب را در غمش قامت کمان دادند آخرش هم ز فرط رسوایی همه من را به هم نشان دادند تو کریمی ، کریم ها حتی دشمن خویش را امان دادند بگذر از من چنان کریمانی که به آواره آشیان دادند
ای با خبر از فراق ای عشق.mp3
6.34M
ای با خبر از فراق ای عشق ، آن عاشق بی خبر منم من مأنوس شب و خدا تویی تو ، آن غافل بی سحر منم من در خانه ی تو فقیر آمد ، چون رفت یتیم اسیر آمد در باز کن ای کریم و بنگر ، آن سائل پشت در منم من من را تو ندیدی و گذشتی ، من را نخریدی و گذشتی آن برده که با هزار فریاد ، می گفت مرا بخر منم من هر روز که با تو عهد بستم ، فردا شد و بازهم شکستم آن بنده ی بی وفا که هر روز شد بهر تو دردسر منم من ای پیرزن کلاف در دست ، از مشتریان یوسفی تو قدری ز کلاف خود به من ده ، چون از تو فقیرتر منم من برخیز که کاروان مهیاست ، منشین که سفر به سمت عقباست حالا که علی طلایه دار است آماده ی این سفر منم‌ من
در خود خزیده بودم ، تو بی خبر رسیدی من خواب مانده بودم ، وقت سحر رسیدی حتی صدای پایت من را نکرد بیدار من منتظر نبودم ، تو از سفر رسیدی تو در زدی ولی باز ، نشنید گوشم انگار تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی ای ماه روزه خیلی خشکیده بود چشمم اما به جای من تو با چشم تر رسیدی دیدی فرار کردم ، دیدی گریز پایم هم بیشتر دویدی ، هم بیشتر رسیدی من در گناه بودم ، نزدیک چاه بودم می خواستی نیفتم ، آسیمه سر رسیدی دست مرا گرفتی ، در روضه ام‌ نشاندی هم روضه‌خوان شدی و هم خون جگر رسیدی هر روز وقت افطار ، هر روز مثل هر بار رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی لب تشنه بود ارباب ای روضه خوانِ بی تاب بردار با خودت آب ، فردا اگر رسیدی @nasehi_mohsen