#یا_امام_رضا
خواب دیدم که مرده ام ، دیدم
مَلَکی بود و گفت : من ربُّک ؟
گفتم الله
گفت آری
ای مسافر ! چه قبله ای داری ؟
مکث کردم
نگاه سردی کرد
گفت آیا جواب می دانی؟
کافری؟
گبر یا مسلمانی ؟
گفتم آری که من مسلمانم
قبله ام کعبه است می دانم
پنج نوبت نماز می خوانم
البته حج به جا نیاوردم
گفت آیا اسیر تردیدی؟
علتش چیست؟
ترسیدی؟
باز گفتم که قبله ی سنگی
قسمت حج مستطیعان بود
روزی مردمان ثروتمند
کعبه را دیدن از امیران بود
کعبه کِی روزی فقیران بود؟
کعبه ی من ولی در ایران بود
حج من گوشهی خراسان بود
از همان روز اول خلقت
صاحبِ خانه حال من را دید
تا رها باشم از شک و تردید
رحم آورد
مهربانی کرد
جان من داشت می پژمرد
قبله اش را جنوب غربی برد
قبله ای را قرینه با آن ساخت
بار دیگر مرا مسلمان ساخت
رو به سمت شمال شرقی کرد
قبله گاهی برای ایران ساخت
کعبه در مکه بود اما باز
کنج ایران ما خراسان ساخت
تا نگاه رضا به ما افتاد
یک نگاهش هزار سلمان ساخت
منِ در آرزوی حج مانده
تا دم مرگ محترم بودم
با رضا حاجی حرم بودم
با رضا شاد
با رضا خوشحال
با رضا بیخیال غم بودم
ای مَلَک !
دست از سرم بردار
حال من را به حال خود بگذار
در لحد من اگر پر از آهم
علت این است :
دیده بر راهم
ای مَلَک !
بوی یار می آید
دور شو
آن نگار می آید
وعده داده سه بار می آید
هرچه من گفتم از توهُّم نیست
قول او مثل قول مردم نیست
ای مَلَک ! دور شو ، مراد آمد
دلبر من ، ابا الجواد آمد
#محسن_ناصحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 غزل رضوی | #محسن_ناصحی
گاه هرجا می گذاری پای، درها بسته است
پافشاری می کنی پشت در اما بسته است...
🔻خوانده شده در دوّمین نشست سالانه « به امید دیدار »/ مشهد
🔻 کنگرۀ آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام باقر
ای بقیع غم تو کرببلایی دیگر
کربلا بود برای تو منایی دیکر
کوفه تا شام ، تو را سعی صفایی دیگر
در غریبان ، تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم من شاعر آری
راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری؟!
شده آزرده تو را از عمل ما ، خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گرچه محتاج ترینیم به قال الباقر
همه ی سال پی یک شب تقویم توایم
ما فقط مرثیه خوان شب ترحیم توایم
دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا
گاهگاهی که رسیدیم ، نماندیم چرا
پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا
باقرالعلم ! ز علم تو نخواندیم چرا
بگذر از ما که برای تو موثر نشدیم
نه که بی صحن و رواقی تو ، مسافر نشدیم
کودکی های تو در اوج مصیبت طی شد
کودکی های تو همراه شهادت طی شد
پای آن خیمه که می رفت به غارت طی شد
زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد
طی شده کودکیت گوشه بین الحرمین
گه در آغوش پدر گاه در آغوش حسین
کربلا جلوه غم بود برایت مادام
کربلا کشت تو را ، کشت تو را بدتر شام
کربلا بود و حسین و تو و سجاد ، تمام
کربلا بود و امام بن امام بن امام
من تو را یک تنه یک کرببلا می بینم
من تو را در همه مرثیه ها می بینم
داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو
روضهخوان باش خودت ، روضه او را تو بگو
پرده بردار ، بیا راز مگو را تو بگو
بوسه ی تیغ به رگهای گلو را تو بگو
تو بنا بود بمانی به امامت برسی
روضه خوان باشی و هر شب به شهادت برسی
#محسن_ناصحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیمبر آیا ؟که نه وصی شد ، محمُد آیا ؟ که نه علی شد
درون آیینه نور تابید و روحِ آیینه صیقلی شد
ازل به نور نبی است روشن ، ابد به نور علی معیّن
اَلست، یعنی سوال از انسان علی که آمد سخن بلی شد
یکی به قرآن یکی به برهان یکی به آیه یکی به نامه
که این به نهج البلاغه غم برد و آن به قرآن سینجلی شد
به باطن امر ظاهر آمد ، به وحی منزَل مفسّر آمد
نبی به آیات وحی مُرسل ، علی به نهج سخن ولی شد
پلی است حکمت چرا تمرّد ؟ حکیم باید شد و شد از خود
که هرکه این سوی رود آمد بدون قدری معطّلی ، شد
کتاب و عترت نمی تواند جدایِ از یکدگر بماند
صدا زمانی صدا شد آری که از سکوت آمد و جلی شد
کجاست همت کجاست غیرت؟ غریب ماند این کتاب حکمت
چنانکه صاحب سخن به غربت ، بنا نبود این شود ولی شد
چو علم خواهی به شهر آی و کلون دروازه را بکوبان
که هرکه از در درون نیامد برون در ماند و جنگلی شد
که راه را سیدِ رضی رفت و غیرِ این راه نیست راهی
که هرکه گمراه ابوحنیفه ، که هرکه بیراهه حنبلی شد
علی شناسی نشان دین است و حرف پایان شاعر این است
علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد
محسن ناصحی
هدایت شده از رواق دارالولایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 مشق اشک
🖤 مراسم عزاداری گردان فرهنگی سلمان (دارالولایه)
https://eitaa.com/darolvelayeh1001
#محرم
در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد
چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد
همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم
بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد
عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود
هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد
در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت
سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد
رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود
من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد
معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو
وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد
راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید
یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد
یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد
یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد
#محسن_ناصحی
#محرم
من یه کاری دارم
تو یه کاری داری
من قراری دارم
تو قراری داری
هرکدوم از ما رو
با قراری ، واسه کاری انتخاب کرده حسین
بد به حال کسی که
برا نوکریش جواب کرده حسین
یکیمون چای ریزِ شبای هیأت شد
یکیمون واسه ی روضه خونیاش دعوت شد
یکی پرچم میده
یکی اون آخر سینه زنیا دم میده
به همه غم میده
اشکِ نم نم میده
مزد بعضی ها رو شبهای محرم میده
به یه عده توی سال
کربلا هم میده
به تموم نوکراش
وعده ی خلاصی از بین جهنم میده
#
بعضیامون
شبای جمعه مسافر میشن
همه زائر میشن
بعضیا روضه خونن ، مدّاحن
بعضیا میان و شاعر میشن
بعضیا گریه کنن
توو خیمه حاضر میشن
بعضیا حر میشن
از خدا پُر میشن
حتی سنگم باشن
با یه نم اشک عزا
همه شون دُر میشن
روضه آدم سازه
با دل مرد و زن و پیر و جوون دمسازه
چرا حیرون موندیم
بخدا ، در بازه
خونه ی آقامون
جا فراوون داره
سفره ی روضه همیشه پهنه
بسکه مهمون داره
چه کسایی که بلد بودند و
توو همین خیمه گدایی کردن
دلاشون و باهم
کربلایی کردن
سیم دل وصل شد و
براشون حرفِ ولی ، اصل شد و
وسط گریه یه حاجت خواستن
توو دلاشون ، یه شهادت خواستن
توو سیاهیای دنیا بودیم
که اونا رفتن و رو سفید شدن
ما که جا موندیم اونا شهید شدن
#محسن_ناصحی
#محرم
#ورودیه
عباس آمده است و علی اکبر آمده است
وقتی رباب هست علی اصغر آمده است
جمعند خانواده زهرا کنار هم
اینجا برادری است که با خواهر آمده است
یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار
یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است
صفین دیده اند که با دیدن حسین
آه از نهاد این همه لشکر برآمده است
اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت
ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است
حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است!
با بچه های فاطمه آب آور آمده است
گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست
رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است
زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت
اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است
شاید به شام می رسد این ره که هر زنی
در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است
#محسن_ناصحی
هدایت شده از محفل ولایی انگور
هیأت شاعران اهل بیت
✅ اطلاعیه روز اول هیأت شاعران اهل بیت
چهارشنبه ۲۸ تیرماه
ساعت ۱۷:۳۰
در اطلاع رسانی سهیم باشید 🙏
✅ محسن ناصحی
اربابم / با روضه هات بی تابم
دوس دارم / سلام بدم بدی جوابم
خوشحالم / که نوکر اینخونه م
دستم رو / به پرچم تو می رسونم
دوباره شد محرم
دوباره غوغاس توو خلق عالم
نشسته توو دلم غم
دوباره نوحه دوباره ماتم
توو روضه ها نشستم
توو خیمههای عزا نشستم
یقین دارم همین جا
یه گوشه از کربلا نشستم
شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم ، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم ! فقط حسین آقامه
####
دل رو جز / تو دست کی بسپارم
می دونی / کسی رو جز تو من ندارم
از وقتی / که دل به دستت دادم
محکم تر / کنار تو شد اعتقادم
دل منو نگهدار
بذار امانت بمونه پیشت
چه خوبه که دل من
برا قیامت بمونه پیشت
تویی که اربعینت
برای عالم مسیر عشقه
کسی که زائرت شه
تموم عمرش اسیر عشقه
من رو با خودم رها نگذاری
دست هیشکی جز خودت نسپاری
کاش باری که رو زمین موند از من
اینبارم خودت آقا برداری
شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم ، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم ! فقط حسین آقامه
####
گرمای / غم تو آبم کرده
این ساحل / بدون تابش تو سرده
محتاجم / به کشتی عاشورا
دستم رو / رها نکن کنار دریا
تو کشتی نجاتی
برای عالم تو ناخدایی
دلم گرفته از شب
ولی خوشم که چراغ مایی
فرات چشم ما شد
توو روضه ی تو دوباره جاری
نشسته رو تن تو
هزار و نهصد تا زخم کاری
با اشک عزا خودت پاکم کن
توو روضه ت همیشه غمناکم کن
جونم رو بگیر میون هیأت
زیر پای زائرات خاکم کن
شش گوشه ت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم ، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم ! فقط حسین آقامه
#محسن_ناصحی
#کربلایی_سید_رضا_نریمانی
هدایت شده از هیئت فدائیان حسین(ع)اصفهان
90.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش_ویدئویی | #شب_اول
🔹 #زمینه / اربابم با روضه هات بی تابم
🔹بانوای حاج سیدرضا نریمانی
🔸شاعر: محسن ناصحی
_
♦️مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٠٢
📅 سه شنبه ٢٧ تیر ماه ١۴٠٢
🔻آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
___
@Fadaeianhoseinir
@seyedrezanarimani
#یا_ابا_عبد_الله
این کاروان به شور محرٌم نیاز داشت
این کاروان به یاری ما هم نیاز داشت
هفتاد تن مقابل لشکر ، چه کم ولی
این کاروان به غیرت این کم ، نیاز داشت
ماندیم در سیاهی لشگر ، دریغ و درد !
این کاروان به خط مقدّم نیاز داشت
جن و ملک به یاریش آمد ولی نخواست
این کاروان به لشکر آدم نیاز داشت
بر نیزه رفت عصر دهم سر ، عجب سری
این کاروان به بیرق و پرچم نیاز داشت
دم می دهیم در غمش اما چقدر دیر
ما را حسین فاطمه آن دم نیاز داشت
وعده ، بهشت بود و ضمانت خود حسین
بیچاره ساربان که به خاتم نیاز داشت
در کاروان کرببلا بیشتر ولی
زینب به گریه کن نه ، به مَحرم نیاز داشت
#محسن_ناصحی
هدایت شده از رواق دارالولایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫این کاروان به غیرت این کم نیاز داشت ...
🏴 محرم ۱۴۴۵ / روز دوم
گردان فرهنگی سلمان(دارالولایه)
📌کانال مراسمات دارالولایه
https://eitaa.com/darolvelayeh1001
حسرتی از این عظیم تر ، که دیده است؟
مرگ را از این عقیم تر ، که دیده است؟!
بی سعادتم چُنان ضحاک مشرقی
حال بد از این وخیم تر ، که دیده است؟
همچنان امام فکر ماست ، از حسین
مهربان تر و رحیم تر ، که دیده است؟
مثل کودکان از پدر بریده ایم
بی کسیم از این یتیم تر که دیده است؟
این پرنده ی اسیر نفس ، قطعاً از
میله ی قفس زخیم تر که دیده است
راه راست کربلاست ، راستی از این
راه راست مستقیم تر ، که دیده است؟
چون زهیر ، حُرّ و مثل حُر ، زهیر باش
از زهیر و حر ، فهیم تر که دیده است؟!
یا علیم و یا حکیم و یا کریم ، از
کربلای ما قدیم تر ، که دیده است؟
عشق عشق عشق عشق ، عشق می وزد
ای صبا ! از این نسیم تر که دیده است؟
#محسن_ناصحی
این که زنده می کند مرا مسیح مریم است؟!
نه ، اجازه داده که مسیح صاحب دم است
مقصد مسیح را نوشته اند آسمان
آسمان کجاست؟! هرکجا که دل فراهم است
دل کجا فراهم است؟! زیر خیمه ی حسین
خیمه ای که بعثت و شروعش از محرم است
من مسیح را چگونه یافتم ؟ نه بر صلیب
روی نیزه دیدمش ، چقدر هم مصمم است
روی نیزه با حواریون گذشت و قرن هاست
پا به پای او روانه کاروانی از غم است
خواستم شهید او شوم اجازه نیز داد
نه نمی شود ، وهب هنوز هم مقدّم است
من کجا شهید او شدن کجا ؟! که گریه هم
در غمش نصیب چشم اشکبار آدم است
بی دلیل روی نیزه موی او رها نشد
راه می دهد نشان ، نگاه من به پرچم است
من مسیح را نیافتم به عقل یا به عشق
من مریدم او مراد ، عقل و عشق با هم است
کشتی نجات من چراغ راه من حسین !
کربلای تو همیشه دستگیر عالم است
کاروان به کاروان مسیر اربعین تو
جاده ی رسیدن پیمبران اعظم است
ای مسیح ما حسین ، ما حواری توایم
با تو ایم ، با تو ایم ، زندگی همین دم است
#محسن_ناصحی
هدایت شده از قاف
#رباعی_ولایی
#اصحاب_الحسین
حر باش! کمی با دل خود خلوت کن
از ظلمت، سمت روشنی حرکت کن
از وعده سبز اُمویون بگذر
با حیدر کربلا بیا بیعت کن
بین حق و باطل است مرزی باریک
بی نور ولایت، همهعالم تاریک
معیار بهشت یا جهنم اینجاست
«بُغضاً لابیک» هست و «حُبّاً لابیک»
بگذار در این معرکه جولان بدهم
بگذار قیامتی به میدان بدهم...
«بُغضاً لابیک» خصم تو آمده است
«حُبّاً لابیک» آمدم جان بدهم
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
@smahdihoseinir
حسین جان
آورده ام تمام توانی که با من است
ناقابل است ، نذر تو جانی که با من است
در کودکی به نام تو وا شد زبان من
مشغول ذکر بوده زبانی که با من است
عمری زبان به داغ تو چرخید در دهان
فرصت بده به مرثیه خوانی که با من است
بر سینه می زنم ، به قیامت دلم خوش است
تو می شناسیم به نشانی که با من است
نان می برم به خانه ام از سفره ی غمت
از من نگیر برکت نانی که با من است
من نذر کرده ام پسرم نوکرت شود
مال تو این غلام جوانی که با من است
#محسن_ناصحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫رحم کن بر گریه کن ها روضه را نم نم بخوان
🏴 محرم ۱۴۴۵ / روز سوم
گردان فرهنگی سلمان(دارالولایه)
📌کانال مراسم دارالولایه
https://eitaa.com/darolvelayeh1001
روضه خوان ! از غصه ام از ماتمم از غم بخوان
رحم کن بر گریه کن ها روضه را نم نم بخوان
سیلی محکم نخوردی و نمی فهمی مرا
سینه زن می فهمدم ، این روضه را محکم بخوان
روضه خوان ! من از تو ممنونم ولی پیش عمو
لطف کن از روضه های معجر من کم بخوان
دم به دم با سینه زن هایم خودت هم دم بگیر
روضه های کوفه تا شام مرا از دم بخوان
داغ هایم را شمردی یک به یک ، یک داغ ماند
روضه ی از اربعین جا ماندنم را هم بخوان
#محسن_ناصحی
87.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش_ویدئویی | #شب_سوم
🔹 #روضه | ای سر در خون خضاب...
🔹 حاج سیدرضا نریمانی
_
📥 پخش و دانلود با کیفیت FHD :
aparat.com/v/XgSwZ
_
♦️مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٠٢
📅 پنج شنبه ۲۹ تیرماه ١۴٠٢
🔻آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
_
@Fadaeianhoseinir
@seyedrezanarimani
ای سر در خون خضاب ای لاله ی خوشبوی من
لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من
زانوانت را نیاوردی سرم بی بالش است
لا اقل بگذار امشب سر روی زانوی من
قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را
کن تماشایم ولی بابا ! نپرس از موی من
برنمی دارم سرت را چون برایم مشکل است
خورد شد با تازیانه هر دو تا بازوی من
اصلاً امشب من قراری می گذارم با خودت
من به ابروی تو می گِریم تو بر ابروی من
غصه ی من را نخور آنقدر محکم هم نبود
جای سیلی ماند تنها چند شب بر روی من
#محسن_ناصحی