العجل یا صاحب الزمان🍃💔
این عشقِ آتشین ، زِ دلم پاڪ نمےشود
مجنون بہ غیر خانہے لیلا نمےشود
بالاے تخٺ یوسف ڪنعان نوشتہاند
هر یوسفے ڪہ یوسفِ زهرا نمےشود
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹 غریب 🌹
💡 دعای صاحب الزمان در حق شیعیان:
🔹پروردگارا، شیعیان ما از ما هستند، از زیادی گِلِ ما خلق شدهاند و به آب ولایت ما عجین گشتهاند، خدایا آنها را بیامرز و گناهانشان را عفو فرما.
🔹پروردگارا، آنها را روز قیامت در مقابل چشم دشمنان ما مؤاخذه مفرما چنانچه میزان گناهانشان بیشتر و حسناتشان کم است از اعمال من بردار و به حسنات آنها بیفزای.
#امامِ_مهربان
📚بحارالانوار، ج پنجاه و سه،ص سیصد و دو
✨﷽✨
#پندانه
✍ همنشینی با نادان
✍"خواجه نظامالملک" وزیر ملکشاه سلجوقی به عللی به زندان افتاد. بعد از مدتی نظام حکومت دچار آشفتگی شد و مجددا از او خواستند به شغل سابق خود برگردد. خواجه فرمان را قبول نکرد و زندان و گوشهگیری را به وزارت ترجیح داد.
دربار ملکشاه دنبال چارهای بودند تا خواجه را راضی به قبول شغل سابقش کنند. در این بین شخصی گفت: خواجه دانشمند است و هیچچیز برای او بدتر از همنشینی با انسان نادان نیست. پس فکری کردند و چوپانی که گلهای را به سبب سهلانگاری و نادانی به باد داده بود و در زندان به سر میبرد، به نزد خواجه فرستادند.
خواجه مشغول خواندن قرآن بود. چوپان وارد شد و جلوی خواجه نشست. ساعتی به او نگریست و بعد حالش منقلب شد و شروع به گریه کرد. خواجه گمان کرد تازهوارد عارفی است آشنا به معارف قرآن. رو به چوپان کرد و پرسید: چرا گریه میکنی؟
چوپان آهی کشید و گفت:داغ مرا تازه کردی. خواجه گفت: چرا؟ چوپان گفت: من بزی داشتم که پیشاهنگ گله من بود و ریشش همرنگ و اندازه ریش شما بود و مثل ریش شما که موقع خواندن تکان میخورد، هر وقت علف میخورد، ریشش تکان میخورد. برای همین یاد بزم افتادم و دلم سوخت. خواجه با شنیدن این سخن حساب کار دستش آمد و از شدت ناراحتی کاغذ و قلم طلبید و به حاکم نوشت:
صد سال به کُند و بند زندان بودن
در روم و فرنگ با اسیران بودن
صد قافله قاف را به پا فرسودن
بهتر که دمی همدم نادان بودن
و مجددا قبول وزارت کرد و به سر شغل سابق برگشت.
🔴 دگرگونی در درون
✍ استاد عالی:
کسی که برای گناهانش آه و سوز و شرمندگی دارد و از صمیم قلب از گناه بدش آمده است، در عالم باطن یک دگرگونی و تغییری به وجود میآورد و بهجای هر کدام از گناهان که چهره مخالفت و عنادورزی با حضرت حق را داشت، یک شرمندگی و کوچکی محض و خضوع و تضرع را ثبت میکنند. یعنی بهجای فلان گناه یک اشک و سوز و آه، بهجای فلان آلودگی و معصیت یک تضرع و طاعت.
آن وقت همان سیئات تبديل به حسنات میگردد.
📚 کتاب قیامت و حشر
📚داستان کوتاه
مردی در صحرا دنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر باهوشی برخورد و سراغ شتر را از او گرفت.
پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله
پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟
مرد گفت: بله بگو ببینم شتر کجاست؟
پسر گفت: من شتری ندیدم!
مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد.
قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور همه مشخصاتش را می دانستی؟
پسرک گفت: روی خاک رد پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود، فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده، بعد متوجه شدم که در یک طرف راه، مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی، ولی زبانت باعث دردسرت شد پس از این به بعد شتر دیدی ندیدی
🔆کانال اختصاصی آیت الله مجتهدی(ره)
🔆 @nasemebehesht
✍️ شیطون رو بشناسیم
🚫*شیطون قوی نیست*🚫
مثال👇
🔸عقرب🦂 میتونه با نیشش جان آدم رو بگیره، ولی همین عقرب رو ما میتونیم با یک لنگه کفش بکُشیم👞
پس نمیشه گفت چون عقرب 🦂جانِ ما رو میگیره،
عقرب قویه.....
👈بلکه عقرب موذی است.
⚠️ شیطون هم همینطوره ، قوی نیست ، اما موذیه
🐴اگر ما به شیطون رو بدیم، شیطون دیگه وِلِمون نمیکنه و هی ازمون سواری میگیره😒
👿شیطون میگه: همین یڪ بار گناه ڪن،
بعدش دیگه خوب شو!
یوسف/9
خــدا میگه: باهمین یڪ گناه ،ممکنه
دلت بمیره و هرگز توبه نکنی،
وتا ابد جهنمی بشی...!! 💔
بقره/81
♨️حواستهست؟
*رفیق
کار شیطان وسوسه است نه اجبار🤨*
🍁در قیامت نوبت حساب کردن مثقال ذرّه هاست...
درشتها که حساب کردنشان واضحه❗️
🍁مثقال ذرّه که می گویند؛
💥یعنی همان چند لحظه ای که
بوی عطر تو تمام مردم را به هم می ریزد...❗️
🍁مثقال ذرّه که می گویند؛
💥یعنی همان چند لحظه ای که با ناز و عشوه برای نامحرمی می خندی ولی فکرش ساعت ها درگیر همان یک لبخند شماست...❗️
🍁مثقال ذرّه که می گویند؛
💥یعنی همان چند لحظه ای که
حواست به حجابت نیست و جوانی نیز در آن حوالی است و انگار نه انگار... ❗️
🍁مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛
💥 باشوهرت بلند می خندی و دختر مجردی هم درحال شنیدن است...❗️
🍁مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛
💥در پایان صحبت هایت با نامحرم از روی ادب جانم و قربانت می پرانی و رابطه ای را به همین اندازه سرد و گرم می کنی...❗️
🍁مثقال ذره؛
💥یعنی همان چند لحظه ای که با فروشنده صمیمی می شوی❗️
💥💥قدر این ها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمی آیند...💥💥
مثقال ذرّه که می گویند
همین هاست😔
💥همین کارهای کوچکی که به چشم خیلی کوچک است ❗️
♻️امّا انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت، خواهیم دید و دیگه فرصتی برامون نیست که ......‼️
🍂گناهان کوچک و مثقال ذره ها که اصلا برامون مهم نیست در روز حساب و کتاب از کوه ها بسیار بزرگ تر خواهند شد و دیگه چاره ای جز عذاب سخت و وحشتناک نخواهیم داشت🍁
🌿الهی گناهان بزرگ و کوچک و مثقال ذره های ما را با قلم عفو و بخشش خود پاک کن🌿
#الهی_آمین
#رزق_معنوی
#لحظاتی_با_بهجت_عارفان
6⃣1⃣ ای کاش می دانستیم زود خوابیدن در شب ، و بیداری قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب ، چه فواید جسمی و دنیوی، معنوی و روحی بی شماری دارد !❗️👌
#تلنگر
#نکته
به ياد آن كسى كه چشم هايش برده جانم را
تفال ميزنم هر شب مَفٰاتيحُ الجَنانَم را...
#یادم_هست
#حاجقاسم
💧آبهای منتظر
اگر انسان، تشنه باشد عاقبت به آب میرسد.
شما اگر تشنهی معارف باشید، عاقبت به آب میرسید.
حکمت در قضا و قدر الهی چنین است که تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است.
من گاهی که از جاده هراز به آمل میروم در بین راه رودخانه هراز را تماشا میکنم که با چه تلاش و زحمتی از لابلای صخرهها و کوهها و از بلندی ها و پستیها میگذرد و گاه از آبشارها فرو میریزد و کفهای فراوانی ایجاد میکند!
از او میپرسم:
چه خبر است که این چنین با شتاب و خروش و جوش به جلو میروی؟!
می گوید: آقا!
زمین های تشنهی فراوانی هم اکنون منتظر من هستند و دهانشان باز است که با من سیراب شوند؛ من به سوی آنها میروم!
بله آقا؛ حکمت خداوند بین پدیدههای هستی،
جذب و انجذاب و عشق ویژهای قرار داده است!
انسان تشنهی معارف هم، عاقبت آب را می یابد؛ بو میکشد و مییابد.
الان خیلی آبها هستند که منتظر شما تشنهها میباشند.
#علامه_حسن_زاده_آملی قدّسسرّه
📘"کتاب پندهای حکیمانه"