eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت یک داستان واقعی!! چند روز پیش کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هرکدوم خراب شده بود. «کاغذ رسید» رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. «کاغذ رسید» رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار بمن گفت: « شما میهمان امام زمان-عج- هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!» از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید گفت: این نذر چند ساله منه. هر صدتا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد! هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود :«میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان - عج- و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته،؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون! اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر میکردم!! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم! ما برای امام زمان چکار کردیم؟؟؟؟ به امید تعجیل در ظهورش 🌹 @NASEMEBEHESHT 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 💠همراهان گرامی کانال 🌷ختم دسته جمعی⬅️ زیارت حضرت علی اکبر علیه السلام به مناسبت میلاد ایشان ➡️در کانال برگزار میشود ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️فرصت خواندن تا پنج‌ شنبه شب ۹۸/ ۱ / ۲۹ ❇️ به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به حضرت علی اکبر علیه السلام و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده 📣لطفا تعداد زیارت را که می فرستید به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر امام رضا( ع )ثبت شود تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️ آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد زیارت در ختم دسته جمعی ⬇️⬇️ 🆔 @ZZ3362 متن زیارت حضرت علی اکبر علیه السلام در زیر 👇👇👇
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ❓سوال مهم این همه دعا برا امام زمان می‌کنیم، پس چرا آقامون نمیاد؟؟ 💠 @NASEMEBEHESHT 🌸
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
🌺🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🍀🍃🍂 🍂🌺🍂 📬داستان ارسالی از اعضای کانال 💙 #ثمره_دعای_مادر #قسمت_اول سلام ب اعضای محترم کان
🌺🍃🍂🌺🍃🌸 🍃🍂🍀🍃🍂 🍂🌺🍂 🍀 📬داستان ارسالی از اعضای کانال 💙 شوهرم اومد از سر کار و گفت واست خونه درس کنم گفتم این همه وقت درس نکردی حالا که طلاق میخوام خونه درس میکنی😏زد زیر گریه و از خونه رف بیرون تا دوروز نیومد خوشحال شدم فکر کردم رفته سر کار،دیدم اومدو شروع کرد به درست کردن خونه ما زمین خریده بودیم قبل ازدواج😧 نمیدونستم چیکار کنم.😰 خونه درست کرد ،وسایلا رو از شیراز اورد، همه کار کرد ولی چه فایده دلم جایی دیگه بود😒 شوهرم خیلی پدرشو دوس داشت تصمیم گرفتم زنگ بزنم و پدرشو حسابی فحش بدم و بعد بگم من فحش ندادم شوهرم حرف پدرشو گوش میکنه و طلاقم میده ولی میترسیدم که یه وقت منو قسم ندن. 🤔 هی میگفتم امروز زنگ میزنم فردا زنگ میزنم که یه دفعه متوجه شدم حاملم😳😭از ته دل ناراحت شدم چنان گریه کردم زنگ زدم به پسره گفتم و فقط گریه میکردم اونم جا دلداری دادن گفت تو اگه منو دوس داشتی حامله نمیشدی... همیشه باهاش حرف میزدم باهم بودیم ولی خوش حال نبودم که حاملم دخترم عاشق نی نی بود دخترم دیگه 5 ساله شده بود،فقط دخترمو میزدم، سرش داد میزدم، چون فقط اون بی چاره بود که عقده ها مو روش خالی میکردم شوهرم خیلی خوشحال بود، هی قربون صدقه م میرف ولی من فقط گریه میکردم.😔 کم کم متوجه شدم اون پسره کلی دوس دختر داره بعد با خودم فکر کردم که اگه من از شوهرمم جدا میشدم هیچ وقت خانوادم راضی نمیشدن باهاش ازدواج کنم. اون نماز نمیخوند، خانواده خوبی نداشت، ابرو اصلاح میکرد.و... بعد گفتم خداروشکر که از همسرم جدا نشدم. از اون به بعد مهربون شدم، پسرم بدنیا اومد.با بدنیا آمدن پسرم همه چی خوب شد همسرم شد بهترین مرد دنیا حالا من عاشق بچهام و همسرم و زندگیم هستم. خیلی احساس خوش بختی میکنم توبه کردم و امیدوارم خدا منو ببخشه به همسرم هم گفتم بابت این همه بدی که بهش کردم منو ببخشه حالا که فکر میکنم میبینم اون از همون اول خوب بود من بد بودم خدا رو شکر میکنم که تو این همه سال زندگیم خراب نشد حالا جوری خوشبختم و همسرم عاشقمه که همه حسودی میکنن به زندگیم... اره مشکل از من بود همسرم از همون اول خوب بود یه مادر مهربون دارم که همیشه دعاگوی ما هست و میگه خدایا هرچی خیره همون بشه مادرم همیشه نصف شب دعا میکرد و گریه میکرد از خدا ميخواست خوشبختیمو. حالا عاشق دخترم هستم همه نیاز هاشو براورده میکنم من واسه این بچها و این همسر و این زندگی خوش بختی روز هزار بار خدارو شکر میکنم الحمدلله😊خداوند زندگی همه رو خوب کنه و خوشبختشون کنه. تشکر از شما بخاطر این کانال خوب و داستان ها و مطالب اموزندتون☺️ پایان 🍃 @NASEMEBEHESHT 🌸 🌸🌼 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز تولدشبیه ترین انسان ازلحاظ صورت وسیرت به پیامبرخیر وبرکت محمدمصطفی(ص)است میلادسرو بوستان ایستادگی زیباترین گل باغ حسین(ع) مبارک @NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
مداحی آنلاین - شیعه وقتی که امام اش شاد است - سید رضا نریمانی.mp3
4.71M
🌸 (ع) 💐شیعه وقتی که امامش شاد است 💐روحش از سلسله ها آزاد است 🎤 @NASEMEBEHESHT 🌸
‍ 💢 : 🔻۱- در آخـرالزمان، شدن به وسیله ی و است. حضرت محمد(ص) 🔹۲- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی و می گویند. امام صادق(ع) 🔹۳- در آخرالزمان، فراوان می شود. حضرت محمد(ص) 🔹۴- در آخرالزمان، از اسلام فقط آن باقی می ماند. حضرت محمد(ص) 🔸۵- در آخرالزمان، کاملا پوشیده می شود. حضرت علی(ع) 🔸۶- در آخرالزمان، می ڪنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(ص) 🔸۷- در آخرالزمان، شب ها می خوابند و نماز قضا می شود. حضرت محمد(ص) 🔹۸- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(ص) 🔹۹- در آخرالزمان، ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(ص) 🔹۱۰-در آخرالزمان، مردم از می گریزند. حضرت محمد(ص) 🔸۱۱-در آخرالزمان، مؤمن و فاسق می شود. امام حسن عسکری(ع) 🔸۱۲-در آخرالزمان، زنان و می شوند. حضرت علی(ع) 🔸۱۳-در آخرالزمان، علما را با لباس شناسند. حضرت محمّد(ص) 🔹۱۴-در آخرالزمان، اسلام چون واژگون شده می ماند. حضرت علی(ع) 🔹۱۵-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از گریخت. حضرت محمد(ص) 🔹۱۶-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن می نهند. حضرت محمد(ص) 🔸۱۷-در آخرالزمان، بعضی از علما کار می شوند. حضرت محمد(ص) 🔸۱۸-در آخرالزمان، حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه می شوند. حضرت محمد(ص) 🔸۱۹-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم است. امام صادق(ع) 🔹۲۰-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری می دانند. حضرت علی(ع) 🔹۲۱-در آخرالزمان، را برای تجارت انجام می دهند. حضرت محمد(ص) 🔹۲۲-در آخرالزمان، سلامت دین در بیشتر است. امام زمان(عج) 🔸۲۳-در آخرالزمان، افزایش می یابد. حضرت علی(ع) 🔸۲۴-در آخرالزمان، به علت گناه در وقتش نازل نمی شود. حضرت محمد(ص) 🔸۲۵-در آخرالزمان، هر ڪس بیشتر در خانه بماند حفظ می گردد. امام باقر(ع) 🔹۲۶-در آخرالزمان، مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام می دهند. حضرت محمد(ص) 🔹۲۷- در آخرالزمان، رشوه را به اسم حلال می ڪنند. حضرت محمد(ص) 🔹۲۸-در آخرالزمان، گرد و غبار همه را فرا می گیرد. حضرت محمد(ص) 🔸۲۹-در آخرالزمان، حضرت (ع) پشت سر امام (عج) نماز می خواند. حضرت محمد(ص) 🔸۳۰-در آخرالزمان، هر ڪه دینش را حفظ ڪند اجر پنجاه پیامبر را دارد. حضرت محمد(ص) 🔸۳۱-در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل را شاد می ڪنند. حضرت محمد(ص) 🔹۳۲-در آخرالزمان، از فتنه ها به پناه ببرید. امام صادق(ع) 🔹۳۳-در آخرالزمان، بعضی از مردم می شوند. حضرت محمد(ص) 🔹۳۴-در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن را نمی خورند. حضرت محمد(ص) 🔸۳۵-در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال و دوست با یافت نمی شود. امام هادی(ع) 🔸۳۶-در آخرالزمان، حفظ بهترین ڪار است. امام باقر(ع) 🔸۳۷-در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه می شود. حضرت علی(ع) 🔹۳۸-در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به پناه ببرید. حضرت محمد(ص) 🔹۳۹-در آخرالزمان، ارزش در نظر مردم می آید و دنیا با می شود. حضرت محمد(ص) 🔹۴۰-در آخرالزمان، مرد از زنش ڪرده و از پدر و مادرش می ڪند. حضرت محمد(ص) 📚منبع ڪتاب چهل حدیث آخرالزمان @NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#در_نهایت_بر_شیطان_پیروز_میشوید #آیت_الله_فاطمی_نیا گناهکار چند نوع است👇 👈عده‌ای گناه میکنند بعد ناراحت و پشیمان می شوند. سوز و گداز دارند. #توبه میکنند و هرگز فکر نمیکنند که روزی این توبه را بشکنند امادوباره میشکنند😑 ✌️دوباره، سه باره، ده باره. در #حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد👈 درنهایت بر شیطان پیروز میشود👹 ☝اما اگر نه؛ دفعه اول سوز و گداز داشت، دفعه دوم کمتر،دفعه سوم کمتر و اگر برایش معمولی شد او طعمه شیطان میشود👺 👈شدیدترین گناه، گناهی است که صاحب آن، آن را کوچک بشمارد..👌 🌺الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَرج @NASEMEBEHESHT 🌸
"سه نوع قلــب" 1 قلبی که مشغول به دنیا است که نتیجه آن بلاء و سختی می باشد 2 قلبی که مشغول به آخرت است که نتیجه آن فقط آخرت است 3 قلبی که مشغول به مولاست که نتیجه اش دنیا و عقبا و مولا است ▫️قلبی که مشغول به خدا باشد و به خدا گره بخورد هیچ چیز نمی تواند عامل انحراف و اعوجاج آن شود ... 📙 مواعـــظ العددیه @nasemebehesht 🌸
💕 داستان کوتاه حکایتی جالب, بخونید "قربون بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم" "مردی ثروتمندی"" پسری عیاش" داشت. هرچه پدر نصیحت می کرد که با این "دوستان ناباب" معاشرت مکن و دست از این ولخرجی ها بردار اینها عاشق پولت هستند، "جوان جاهل" قبول نمی کرد تا اینکه لحظه مرگ پدر فرا می رسد. پسرش را خواسته و میگوید: فرزند با تو "وصیتی" دارم، من از دنیا می روم ولی در "مطبخ" (آشپزخانه) را قفل کردم و "کلید" آن را به تو می دهم، آنجا یک "طناب" از سقف آویزان است و هر وقت از زندگی "ناامید شدی" و راه به جایی نبردی برو و "خودت را دار بزن.!" پدر از دنیا می رود و پسر در "معاشرت" با دوستان ناباب و زنان آنقدر "افراط" می‌کند که بعد از مدتی "تمام ماترک و ثروت" بجا مانده به پایان میرسد. کم کم "دوستانش" که وضع را چنین می بینند از دور او "پراکنده" می شوند. پسر در "بهت و حیرت" فرومی رود و به یاد "نصیحت های پدر" می افتد و پشیمان می شود اما سودی نداشت. روزی در حالی که برای ناهار گرده نانی داشت کناری می نشیند تا سد جوع (رفع گرسنگی) کند، در همان لحظه کلاغی از آسمان به زیر آمده و" نان را برداشته" و میرود. پسر ناراحت و افسرده با "شکم گرسنه" به راه میافتد و در گذری دوستانش را میبیند که مشغول "خنده و شوخی" هستند. نزد آنها رفته سلام میکند و آنها "به سردی" جواب او را میدهند. سرصحبت را باز می کند و می گوید گرده نانی داشتم کلاغی آن را برداشت و حال آمدم که روز خود را با شما بگذرانم. رفقایش قاه قاه خندیدند و "مسخره اش" کردند. پسر "ناراحت و دلشکسته" راهی منزل می شود و در راه به یاد حرف های پدر می افتد کلید مطبخ را برداشته "قفل آن را باز میکند" و به درون میرود. "چشمش به طناب داری میافتد که از سقف آویزان است." چهارپایه ای آورده طناب را روی گردنش می اندازد و با لگدی چهارپایه را به کناری پرت میکند که در همان لحظه طناب از سقف کنده شده او با گچ و خاک به همراه "کیسه ای" کف زمین می افتد. با تعجب کیسه را باز کرده درون آن پراز "جواهر و سکه طلا" می‌بیند. به "روح پدر رحمت فرستاده" و از فردای آن روز با "لباسهای گرانقیمت" در محل حاضر میشود و دوستانش همدیگر را خبر کرده و یکی یکی از راه میرسند و گردش را گرفته و شروع به "چاپلوسی" میکنند. او هم وعده گرفته و آنها را برای صرف غذا به منزل دعوت کرده و از طرفی ده نفر "گردن کلفت با چماق" در گوشه ای پنهان میکند و وقتی همه آنها جمع میشوند به آنها میگوید: دوستان "بزغاله ای" برای شما خریده بودم که ناگهان کلاغی از آسمان بزیر آمد و بزغاله را برداشت و فرار کرد. دوستان ضمن تائید حرف او دلداریش دادند که مهم نیست از این پیش آمدها میشود و امروز "ناهار بازار" را میخوریم که در این لحظه پسر فریاد میزند: در "روزگار فقر و محنت" بشما گفتم نان مرا کلاغ برد به من خندیدید، حال چطور باور میکنید که کلاغ بزغاله ای را برده است؟ و "چماق دارها" را خبر می کند و آنها هجوم آورده "کتک مفصلی" به رفقایش می زنند. * از آن روز به بعد طریق درست زندگی را پیش می‌گیرد. * ‍@NASEMEBEHESHT 🌸 ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ .