eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 اگر خدا بخواهد... خدا اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ می‌کند! خدا فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی  که به آن می‌نازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق می‌کند. خدا درخت خشک، می‌شود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا» خدا برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او و مصر میشود. خدا ابراهیم را از آتش سخت نمرود میدهد، قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي سرد و براي ابراهيم باش. 📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#امام_زمان علیه‌السلام🕊 🔻آیت‌الله بهجت قدس‌سره: در روایت است که: « #دین‌داری در آخرالزمان مثل نگاه‌داشتن #آتش🔥 در دست است». آیا هنوز وقت آن نرسیده است؟! لابد طبلش را میزنند تا بیدار شویم که امروز دینداری #سختتر از نگاه‌داشتن آتش در دست است!!!!! 📚(در محضر #بهجت، ج۳، ص۳۸) @nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🔔 🔴ویژگی های مردم آخرالزمان ⚜پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✍زمانى بر امت من فرا می رسد كه از می گریزند چنانچه گوسفند از گرگ فرار می کند و کسی که بر ایمان صبر می کند مانند اینست که روشنی را در دست نگاه داشته است. ⏲در این زمان؛ 1⃣حاکمان👈بر جور، 2⃣عالمان ایشان بر 👈طمع 3⃣وعابدان ایشان بر👈ریا 4⃣تاجران ایشان بر👈خوردن ربا 5⃣زنان ایشان بر👈زینت دنیا استوارند. ✍ را فقط به لباس نیكو ، و قرآن را فقط به صوت نیکو می دانند و خدا را در ماه رمضان عبادت می کنند»۱ 📚۰۱کاشف الاستار فی ترجمه جامع 📗الاخبار ص 183/به نقل از تبیان ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
🔔 🔴ویژگی های مردم آخرالزمان ⚜پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✍زمانى بر امت من فرا می رسد كه از می گریزند چنانچه گوسفند از گرگ فرار می کند و کسی که بر ایمان صبر می کند مانند اینست که روشنی را در دست نگاه داشته است. ⏲در این زمان؛ 1⃣حاکمان👈بر جور، 2⃣عالمان ایشان بر 👈طمع 3⃣وعابدان ایشان بر👈ریا 4⃣تاجران ایشان بر👈خوردن ربا 5⃣زنان ایشان بر👈زینت دنیا استوارند. ✍ را فقط به لباس نیكو ، و قرآن را فقط به صوت نیکو می دانند و خدا را در ماه رمضان عبادت می کنند»۱ 📚۰۱کاشف الاستار فی ترجمه جامع 📗الاخبار ص 183/به نقل از تبیان ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝ باارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#همنشین_اثر_دارد... 🔸نفس انسانی خو پذیر است، 🔹 انسان به هر چه رو کند آن می‌شود، 🔸چطور یک قطعه #زغال در اثر مجاورت با #آتش برافروخته می‌شود، 🔹انسان هم بر اثر مراقبه و #همنشینی با #ملکوت، الهی‌ می شود. 📔صراط سلوک 🔹الهی، 🔸همنشین از #همنشین #رنگ میگیرد، 🔹 خوشا ان که با تو #همنشین است! 🔸صبغه الله و من احسن من الله صبغه 📔الهی نامه 💠علامه حسن زاده املی @nasemebehesht 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
💢 عليه السلام فرمودند هر كه سخن بسيار گويد، بسيار شود و هر كه بسيار خطا كند، و كم شود و هر كه كم شرم و حيا شود، اش كاهش يابد و هر كه پارسايى اش كم شود، بميرد و هر كه دلش بميرد، به رود. 📚نهج البلاغه @NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🌹 علیه السلام می فرمایند ‌ ❗️شگفتـا! شگفتـا! از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى[مضر و بیماری زا] مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد، چـگونه از پرهـيز نمى كنند، از ترس ، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ 📕 مسند الامام الكاظم علیه السلام ،ج۳ص۲۵۱ @NASEMEBEHESHT 🌸
🔻🔻یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم یکدفعه من دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی نگاه می کند ! 🔻از ذهنم گذشت که شیخ به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خود‌ش این طور نگاه می کند ،😳 🔻شیخ فهمید !👇 گفت تو هم میخواهی ببینی که من چه می بینم ! ببین ! 🔺من نگاه کردم دیدم همین طور از بدن آن زن،مثل سرب گداخته آتش و سرب مذاب بر زمین می ریزد!و آتش را به کسانی که چشم هایشان به دنبال اوست ؛سرایت می کند . 🍃جناب شیخ گفت :این زن راه می رود و مردم را همین طور با خودش به جهنم می برد. ❌انسان اگر بد ججاب های جامعه را اینگونه بداند که آنان به خود 🔥آتش زده اند. و خود را چون گدازه ای از 🔥آتش متعفن درآورده اند👇 و اگر به انها توجه و نگاه شود؛از آن آتش به طرف بیننده پرتاب می شود،دیگر شاید رغبتی برای حرام نماند . کریم می فرماید: ⭕️خداوند خیانتِ چشم هایی را که دزدانه می نگرند .می دآند و به و نفاق و ❌گناهانی که سینه ها نهان می دارند اگاه است . ┄┅┅✿💕🍂🌼🍁🌸✿┅┅┄ @NASEMEBEHESHT با ارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید 🌹
علیه‌السلام🕊 🔻آیت‌الله بهجت قدس‌سره: در روایت است که: « در آخرالزمان مثل نگاه‌داشتن 🔥 در دست است». آیا هنوز وقت آن نرسیده است؟! لابد طبلش را میزنند تا بیدار شویم که امروز دینداری از نگاه‌داشتن آتش در دست است!!!!! 📚(در محضر ، ج۳، ص۳۸) @nasemebehesht 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 الله_مجتهدی_تهرانی 🔹چه ذکری حفظ کننده ی ما از آتش جهنم می‌باشد؟ 🔰امام عليه السلام به صَباح بن سيّابِه فرمودند: 🔹آیا می‌خواهی به تو بیاموزم که خدای متعال به برکت آن، چهره تو را از آتش جهنم نگه دارد ؟ 🔸صباح گوید: به حضرت عرض کردم: آری حضرت فرمودند: بعد از سپیده‌ دم صد مرتبه بگو : ✨أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ✨ خداوند به برکت این ذکر، تو را از جهنم حفظ خواهد کرد. 📗 وسائل الشيعه ج۶، ص۴۷۹ 💐سلامـتی وظـهور (عج)صلـوات💐 •┈┈••✾❀🍀🌺🍀❀✾••┈┈• 🌺نسیـــم بهشـــت 🌺 @nasemebehesht 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 الله_مجتهدی_تهرانی 🔹چه ذکری حفظ کننده ی ما از آتش جهنم می‌باشد؟ 🔰امام عليه السلام به صَباح بن سيّابِه فرمودند: 🔹آیا می‌خواهی به تو بیاموزم که خدای متعال به برکت آن، چهره تو را از آتش جهنم نگه دارد ؟ 🔸صباح گوید: به حضرت عرض کردم: آری حضرت فرمودند: بعد از سپیده‌ دم صد مرتبه بگو : ✨أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ✨ خداوند به برکت این ذکر، تو را از جهنم حفظ خواهد کرد. 📗 وسائل الشيعه ج۶، ص۴۷۹ 💐سلامـتی وظـهور (عج)صلـوات💐 •┈┈••✾❀🍀🌺🍀❀✾••┈┈• 🌺نسیـــم بهشـــت 🌺 @nasemebehesht 🍀
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_بیست_چهارم 💠 از صدای پای من مثل اینکه به
📚 📝 نویسنده : ❤️ 💠 عباس بی‌معطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت. می‌دانستم از یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد. 💠 از پله‌های ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نه‌تنها نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟» بی‌قراری‌های یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمی‌رفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمی‌دانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم. 💠 وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقی‌مانده را در شیشه ریخت. دستان زن بی‌نوا از می‌لرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بی‌هیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد. 💠 امّ جعفر میان گریه و خنده تشکر می‌کرد و من می‌دیدم عباس روی زمین راه نمی‌رود و در پرواز می‌کند که دوباره بی‌تاب رفتنش شدم. دنبالش دویدم، کنار در حیاط دستش را گرفتم و با که گلویم را بسته بود التماسش کردم :«یه ساعت استراحت کن بعد برو!» 💠 انعکاس طلوع آفتاب در نگاهش عین رؤیا بود و من محو چشمان شده بودم که لبخندی زد و زمزمه کرد :«فقط اومده بودم از حال شما باخبر بشم. نمیشه خاکریزها رو خالی گذاشت، ما با قرار گذاشتیم!» و نفهمیدم این چه قراری بود که قرار از قلب عباس برده و او را به سمت معرکه می‌کشید. در را که پشت سرش بستم، حس کردم از قفس سینه پرید. یک ماه بی‌خبری از حیدر کار دلم را ساخته و این نفس‌های بریده آخرین دارایی دلم بود که آن را هم عباس با خودش برد. 💠 پای ایوان که رسیدم امّ جعفر هنوز به کودکش شیر می‌داد و تا چشمش به من افتاد، دوباره تشکر کرد :«خدا پدر مادرت رو بیامرزه! خدا برادر و شوهرت رو برات حفظ کنه!» او می‌کرد و آرزوهایش همه حسرت دل من بود که شیشه چشمم شکست و اشکم جاری شد. 💠 چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :« و جوونای شهر مثل شیر جلوی وایسادن! شیخ مصطفی می‌گفت به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!» سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان می‌کرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم ! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!» 💠 با خبرهایی که می‌شنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیک‌تر می‌شد، ناله حیدر دوباره در گوشم می‌پیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز می‌گفت بعد از اینکه فرمانده‌های شهر بازم رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمی‌ذاره یه مرد زنده از بره بیرون!» او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما آورده و از چشمان خسته و بی‌خوابش خون می‌بارید. 💠 از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود. اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت بیش از بلایی که عدنان به سرش می‌آورد، عذاب می‌کشید و اگر شده بود، دلش حتی در از غصه حال و روز ما در آتش بود! 💠 با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد. نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر می‌توانست یوسف را کند. به‌سرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمی‌دانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد. 💠 حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم. همانطور که به سمت در می‌دویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لب‌های او بیشتر به خشکی می‌زد که به سختی پرسید :«حاجی خونه‌اس؟»... ادامه دارد.... ┄┅┅✿💐🍃💕🌹🌸✿┅┅┄ کپی بی اجازه ممنوع❌ 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht
🦋اگر خدا بخواهد... خدا اشرف مخلوقات، پیامبر(صلوات الله علیه) را در با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ می‌کند! خدا فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی که به آن می‌نازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق می‌کند. خدا درخت خشک، می‌شود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا» خدا برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او و مصر میشود. خدا ابراهیم را از آتش سخت نمرود میدهد، قُلْنا يا نارُ کُوني‏ بَرْداً وَ سَلاماً عَلي‏ إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي سرد و براي ابراهيم باش. 📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه