eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🔔 💢 گذر پوست به دباغخانه می افتد 📛 🌺⇦"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند. سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلم‌های فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط ببندند تا دیگران هر چه می‌خواهند از او انتقام بگیرند. مردم نیز یکی یکی می آمدند و می گرفتند. 🌸⇦هشام می گفت: "بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب می‌کردم، سخت خواهد بود." 💐⇦روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند: "مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از خود انتقام بگیریم." هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند: "اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم." 🍀⇦هشام فریاد زد : "اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ" "خداوند می داند که خویش را در کجا قرار دهد." بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز گرفتن از هشام را متوقف کردند. 📙 شرح الاخبار، ج۳،ص۲۶۰ ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
🔔 💢 گذر پوست به دباغخانه می افتد 📛 🌺⇦"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند. سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلم‌های فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط ببندند تا دیگران هر چه می‌خواهند از او انتقام بگیرند. مردم نیز یکی یکی می آمدند و می گرفتند. 🌸⇦هشام می گفت: "بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب می‌کردم، سخت خواهد بود." 💐⇦روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند: "مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از خود انتقام بگیریم." هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند: "اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم." 🍀⇦هشام فریاد زد : "اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ" 👇👇 "خداوند می داند که خویش را در کجا قرار دهد." 👌بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز گرفتن از هشام را متوقف ڪردند. 📙 شرح الاخبار، ج۳،ص۲۶۰ ╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗ eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a ╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝ 👆😉