🌺 #بهترین_بندگان
🌟 سئِلَ عَنْ خِیارِ الْعِبادِ، فَقالَ علیه السلام: اَلَّذینَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا، وَ اِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا، وَ اِذا اُعْطُوا شَکَرُوا، وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا، وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا
✨ از حضرت #رضا علیه السلام درباره #بهترین #بندگان پرسیدند. حضرت فرمود:
🔹آنان که هرگاه #نیکی می کنند، #خوشحال می شوند،
🔸هرگاه #بدی می کنند، #استغفار می کنند،
🔹هرگاه چیزی به آنان داده می شود، #سپاس می گویند،
🔸هرگاه #مبتلا و #گرفتار می شوند، #شکیبایی می کنند،
🔹و هرگاه #خشمگین می شوند، #عفو و #گذشت می کنند.
📚 #مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 1 ص 284
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🔹💠💟کمک به برادر دینی💟💠🔹
🔶امام صادق عليه السلام :
📌💟محبوب ترين و دوست داشتنی ترين #عمل در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى #خوشحال كردن مؤمن است؛
📌💟به اين كه يا او را از گرسنگى سيرش كند؛
📌💟يا او را از گرفتارى نجات دهد؛
📌💟 يا #قرض و دينش را اداء نمايد.
📙الكافي ج2 ص192
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#میلاد_امام_حسن_عسکری
💢به شما سفارش میکنم...
✅از سفارشهای امام حسن عسکری(ع):
شما را #سفارش میکنم به سعی و کوشش برای خدا، #راستگویی و بازگرداندن امانت، و طول دادن سجده و خوشهمسایگی؛
هر یک از شما وقتی در دین خود پارسا باشد و #راست گوید و امانتدار باشد و اخلاقش را با مردم خوب کند، گفته خواهد شد:
او #شیعه است.
و این مرا #خوشحال میکند.
از خدا بترسید و مایه #آراستگی و آبرومندی ما باشید، نه باعث عیب و ننگ ما.
دوستیها را به سوی ما #جلب کنید و هر گونه زشتی را از ما دور سازید؛ زیرا هر خوبیای که درباره ما گفته شود، ما اهل آن هستیم و هر بدی و #عیبی درباره ما گفته شود، ما چنان نیستیم.
خدا را بسیار یاد کنید و همیشه به یاد مرگ باشید و #قرآن زیاد بخوانید و بر حضرت محمد(ص) فراوان صلوات فرستید.
📚تحف العقول ، صفحه ۴۸۷
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
📌 #داستان_واقعی_و_آموزنده
🔹#آرزو داشتم تنها پسرم با دختر خواهرم #ازدواج کند، اما او در دوران #دانشجویی به دختری از خانوادهای #مستضعف که با هم #همکلاسی بودند #علاقهمند شد و دختر مورد علاقهاش را به عقد خود درآورد. #سلیم از ازدواج با سکینه خیلی #خوشحال بود.
🔹اما هر موقع نامزد او به خانه ما می آمد #سردرد می شدم و احساس می کردم این عروس یک لاقبا در شأن خانوادگی ما نیست. من هرچه با خودم کلنجار رفتم تا مهر و محبت این دختر را در دلم جای دهم فایدهای نداشت و خواهرم نیز با #نیش و #کنایه هایش آتش بیار این معرکه شده بود.
🔹متاسفانه پس از گذشت مدتی، #نقشه شومی کشیدم و با کمک پسر خواهرم فردی را #اجیر کردیم تا ادعا کند قبلا با عروسم آشنایی و #رابطه داشته است. ما با این #تهمتهای ناروا توانستیم سلیم را نسبت به همسرش #بدبین کنیم و او نامزدش را #طلاق داد.
🔹من بلافاصله دختر خواهرم را به #عقد پسرم درآوردم اما سلیم و دخترخالهاش خیری از زندگیشان #ندیدند چون آن ها صاحب دو فرزند #معلول شدند و عروسم که تاب و تحمل مشکلات زندگی و جمع و جور کردن این دو طفل بی گناه را نداشت پس از گذشت ۱۵ سال به پسرم #خیانت کرد و دنبال سرنوشت خودش رفت.
🔹از آن به بعد من و پسرم خودمان را به #پرستاری از این دو بچه معلول سرگرم کردیم... ولی هر روز که می گذشت من به خاطر #ظلم و #خیانتی که در حق عروس قبلی ام کرده بودم #عذاب_وجدان بیشتری پیدا می کردم و خیلی دنبال سکینه گشتم تا او را پیدا کنم و #حلالیت بطلبم ... ولی هیچ آدرس و نشانی از او پیدا #نکردم.
🔹تا این که برای #سفر_زیارتی به مشهد آمدیم. در این جا هنگام عبور از خیابان با یک موتورسیکلت #تصادف کردم و وقتی که برای مداوا به بیمارستان انتقال یافتم باورم نمی شد پرستار مرکز درمانی همان کسی باشد که سال ها دنبالش می گشتم.
🔹سکینه با #مهربانی از من پرستاری و مراقبت کرد و زمانی که دست هایش را محکم گرفتم و با #شرمندگی برایش تعریف کردم مرتکب چه گناه #بزرگی شده ام، او با لبخندی معصومانه دستم را #بوسید و گفت: مادرجان حتما #قسمت این طوری بوده است و من از شما هیچ دلخوری و ناراحتی به دل ندارم و همین جا شما را #بخشیدم.
🔹زن ۶۵ ساله گفت: از این که می بینم سکینه با فردی #شایسته ازدواج کرده است و ۲ دختر #زیبا و #دوستداشتنی دارد خیلی خوشحالم و برایشان #دعا می کنم #خوشبخت و #سعادتمند بشوند. امیدوارم خدا هم از #خطاهایم #بگذرد.
@NASEMEBEHESHT 🌸
#خاطرات_شهید
●شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
●طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
●موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
●مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. میخواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
●من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍️ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
💐سلامـتی وظـهور #امام_زمان (عج)صلـوات💐
•┈┈••✾❀🍀🌺🍀❀✾••┈┈•
🌺نسیـــم بهشـــت
🌺 @nasemebehesht 🍀
💟🌿💟
🌿💟
#پنج_کلید_شادی_و_آرامش
🔑امام علی علیه السلام فرمودند
#خوش بینی غصه ها را #سبک می کند،انسان را از ارتکاب #گناه_باز می دارد و راحتی دل و سلامتی دینی است.
(غررالحکم،ص253)
🔑بهترین راه برای #خوشحال کردن خودت، این است که دیگران را شاد کنی.
🔑#لبخند زدن تو بر روی دوستان و خانواده ات برای تو #صدقه است.
🔑#مومن غمش را در دل و #شادی اش را در چهره پنهان می کند.
🔑#رسول_خدا هرگاه سخنی می فرمودند، با #لبخند همراه بود.
📚برداشت از کتاب👇
📔خداحافظ اختلاف
📝نوشته علی اکبر اسکندری
🌿✾🌸