eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 📢📢 آيت الله وحيد خراسانى تا روز «عاشورا » كه نزديك است، روزى صدمرتبه سوره توحيد را بخوانيد و به حضرت 💕 ❤️ 💕 علیه السلام هديه كنيد، ِ اِن شاءالله فيوضاتى نصيبتان ميشود، 💎شرطش هم اين است مردم را دعوت به اين عمل كنيد. 👈همچنین اشاره کردند چقدر خوب است که این عمل نورانی 📖 تلاوت صدمرتبه سوره توحید و هدیه نمودن به روح مطهر و نورانی حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نیابت از حضرت💕 حجت ابن الحسن المنتظر المهدی 💕عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام شود . اِن شاءالله @NASEMEBEHESHT 🌸 http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌹
حضرت #آیت‌_الله_بهجت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام فرمود «چرا ریختن خون مرا حلال می‌دانید؟ آیا حلالی را حرام کرده‌ام یا حرامی را حلال کرده‌ام؟» یک ملعونی جواب داد «به‌خاطر بغضی که از پدرت در دل داریم، با تو می‌جنگیم». اینجاست که می‌گویند حضرت #سیدالشهدا❤️ علیه‌السلام گریه کرد؛ (چرا که) آن کسی را که باید به او تحبب (ابراز دوستی) بکنند، تبغض (ابراز دشمنی) می‌کنند. 📚 رحمت واسعه، ص٩٨ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @NASEMEBEHESHT 🌸 http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌹
حضرت #آیت‌_الله_بهجت ✍می‌گوییم به #واجبات می‌پردازیم، #مستحبات #شد شد، #نشد نشد! 💠بابا، این #مستحبات است که انسان را به #جایی می‌رساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی است.) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند. 🍃مأموریت #رضاخان_پهلوی این بود که دستگاه #روحانیت و #روضه‌‌خوانی را تقریباً #تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمه‌اللّه گفته شد #روضه‌خوانی امر #مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن #مخالفت_نکنید؛ ایشان در جواب فرمودند بله، مستحب است، اما #هزار_واجب در آن است! زیرا مجلس روضه فقط روضه‌خوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و #ترویج_مذهب است. 🔷خدا می‌داند که چقدر #احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات #سیدالشهدا و سایر معصومین علیهم‌السلام در مقدمۀ روضه نقل می‌شود که سبب #تقویت_دین و موجب #افزایش_ایمان مردم است. 📚رحمت واسعه، ص٢٧۴ •┈┈••✾❀🕊💖🕊❀✾••┈┈• باذکر صلوات بزن روی لینک زیر👇🏻 @NASEMEBEHESHT ❤ http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 💫
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🏴 روایت دارد که خود حضرت علیه‌السلام در خیمه‌گاه [ علیه‌السلام] را دفن کرد، لکن نقل شده است که یکی از همین اشقیا مطلع شد، و [شروع کرد به] الله‌اکبر گفتن و [سر و] صدا کردن، و با آنکه طفل بود و دفن [شده] بود، سرش را برید. به‌هرحال [چنین کاری] بعید نیست از اینهایی که کلابند(همچون سگ‌اند) و انسان نیستند. 📚 رحمت واسعه، ص٢٧٣ ( مجموعه فرمایشات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره پیرامون حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و اصحاب و یاران آن حضرت) 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 •┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈• 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht
🍃 چه کسی در عالـم اولین بار لقـب سـیدالـشهـداء رابه امـام حسیـن علیه‌السـلام داد؟ 🍃 در تاریخ اسلام دو شخصیت بزرگ با لقب سید‌الشهداء شناخته می‌شوند. ◽️یکی حمزه ابن‌ عبدالمطلب عموی پیامبر ◽️و یکی حسین ‌بن‌ علی علیه‌السلام 🍃 این لقب به معنای برتری و فضیلت یک شهید بر سایر شهیدان است چنانکه در برخی روایات سید‌الشهداء افضل‌الشهداء نیز درباره امام حسین علیه‌السلام آمده است. 👈 طبق پاره‌ای از روایات لقب سید‌الشهداء برای امام حسین علیه‌السلام نخستین بار از سوی جبرئیل و از طرف خداوند به کار برده شد. 🍃پیامبر اکرم ﷺ بارها خبر شهادت امام حسین علیه‌السلام را که از فرشتگان مقرب الهی دریافت کرده بود برای مردم به ویژه خواص و یاران نزدیک و برخی خویشان بیان کرده بود. 🍃 ضمن یکی از این روایات پیامبر ﷺ از طرف خداوند حسین ‌بن‌ علی علیه‌السلام را سیدالشهداء معرفی کرد و فرمود: 👈【اِنَّه سَیدُ‌الشُّهداء مِن الاوَّلینَ وَالاخِرینَ فِی الدُّنیا وَالاخرهِ وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّهِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ】 🍃 او (حسین) سرور شهیدان از نخستین تا آخرین آنها در دنیا و آخرت است و سرور جوانان همه اهل بهشت است. ✍ منابع: 📗الامالی، مجلس۳۰، صفحه ۲۲۲ 📓 تاریخ الامم والملوک، جلد۵، صفحه۴۲۴ 📕شیخ مفید، الارشاد، جلد۱، صفحه۳۸
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_یازدهم 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که
📚 📝 نویسنده : ❤️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!». &ادامه دارد.... ❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌ 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 •┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈• 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_دوازدهم 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی
📚 📝 نویسنده : ❤️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!». &ادامه دارد.... ❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌ 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 •┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈• 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht
هدایت شده از 🗞️
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ| داستان تکان دهنده😱 دختری که زشت بود ودرشب عروسی زیباترین دختر شد😊 متوسل به (ع) 👌بشنوید این داستان رو..... 🔍
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
آیت الله به‍االدینی ره: سعی کنید پایتان را از علیه السلام بیرون نگذارید و دائما به امری از امور دستگاه علیه السلام مشغول باشید تا بواسطه آن از همه دستگیری شود والا و آن طرف،( ) دقیق تر از این حرفهاست.
‍ 💠آیت‌الله (ره): 🖤 محال است انسانی به جز از راه (علیه السلام) به مقام برسد. شریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا است و پیشکار این فضیلت هم حضرت عباس(علیه السلام)است.
🌸توصیه های عمومی استاد وطن خواه حفظه اللّه برای ماه مبارک : 1⃣ امام رضا علیه السلام را جدی بگیریم(جبران گذشته + توبه+ترک لهو و لعب و بازدارنده های از یاد خدا+ اجتناب از گناهان +ادای دیون + رفع و دفع کینه و کدورت ها+توکل و توجه به خدا+دعای مخصوص اواخرشعبان) 2⃣ شب اول ماه مبارک رمضان را مقارن غروب آفتاب انجام بدهیم که به منزله توبه و طهارت باشد تا وقتی که ماه مبارک رمضان می‌رسد با حالت پاکی وارد آن بشویم و در این شب توجه خاصی به حضرت ولی عصر ارواحنا فداه داشته باشیم 3⃣ از دستورالعمل های معصومین که مأثور است را درباره این ماه ببینیم ،و اینکه چه مقدار از اعمال این ماه مبارک را انجام بدهیم ،چقدر قرآن بخوانیم؟چه ادعیه ای را بخوانیم؟چه اعمالی را انجام بدیم؟(مفاتیح الجنان و...) 4⃣برنامه یکی از برنامه های شبانه روزی مان باشد، حداقل یک جزء روزانه بخوانیم ، تلاوت قرآن را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هدیه کنیم 5⃣هرشب دعای مخصوصا اواخر دعا که مربوط به امام زمان ارواحنا فداه است را با توجه بخوانیم 6⃣همچنین که دارای مطالب بسیار جذاب و لذت آمیز است، کسی که اهل مناجات با خدا باشد هرشب بخواند ، اگر نمی‌تواند قسمت هایی از دعا را بخواند، و اگر تنهایی نمی‌تواند، با مناجات خوانی های مداحان و اهل علم که زیبا و دل نشین می‌خوانند ،بخواند و خلاصه حال خوشی پیدا بکند با مناجات که بسیار سریع انسان را به خدا نزدیک می‌کند. 7⃣همچنین ،که به فرموده علامه طباطبایی رحمه الله اسم اعظم خدا در این دعا نهفته شده است 8⃣اگر دوستان بتوانند و دعا را ببینند تا با معرفت و توجه ادعیه را بخوانند. 9⃣از طرفی بکنند که در این شب‌های ماه مبارک رمضان را بیشتر و با کیفیت بالاتر بخوانند و توجه بیشتر پیدا کنند در هنگام خواندن آن 🔟از های رادیو و تلویزیون و فضای مجازی آنچه که جنبه های معنوی ندارد را ،کم کنند و سریع‌تر و زودتر بخوابند تا با حال خوشی بتوانند سحرها را شوند و بیشتر بهره مند شوند 1⃣1⃣دستورالعمل های مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که مطالبی را پیرامون این ماه و پیرامون روزه و ادعیه در بیان نموده اند را مطالعه کنیم تا با توجه وارد این ماه بشویم 2⃣1⃣وارد ماه ضيافة اللّه می‌شویم، ازقبل خودمان را آماده کنیم،برنامه هایی که در ماه مبارک رمضان می‌خواهیم انجام بدهیم را آماده کنیم،از های مذهبی علما و بزرگان استفاده کنیم تا اینکه بیشتر بتوانیم از ماه مبارک رمضان بهره مند شویم 3⃣1⃣یکی از امور مهم ماه مبارک رمضان ، موضوع و است ،هرچه این بشود ، ی ما بیشتر می‌شود، چون خیلی از اعمال انجام می‌شود، روزه، قرآن، افطاری دادن و ... ولکن خود قرآن می‌فرماید انما اللّه من ، خداوند از افراد باتقوا و اهل مراقبه،اعمال را قبول می‌کند و بالا می‌برد آیه روزه هم، لعلکم تتقون را می‌گوید خلاصه اینکه در ماه مبارک رمضان ما سعی بکنیم یک تحولی در ما ایجاد بشود و آن همان جمله ی خداوند متعال باشد که می فرماید لعلکم تتقون، یعنی تقوا و انسان به اعمال این ماه با ریزی و و انضباط در و و و به امید خدا بیشتر شود 4⃣1⃣از طرفی هم از وجود مقدس در زمان های متعدد این ماه خصوصا شب‌های قدر با کردن و زیارت نامه خواندن و عرض ارادت و محبت کردن به ایشان ،بتوانیم بیشتر بهره مند شویم و به ما عنایت بکنند در این ماه تا به خدا برسیم، توجه به مقام حضرت زهرا سلام اللّه علیها و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امام زمان ارواحنا فداه در لیالی قدر داشته باشیم 5⃣1⃣إن شاء اللّه این را هم در اواخر شعبان بیشتر بخوانیم اللهم إن لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه 6⃣1⃣ اگر بتوانیم نسبت به ایام گذشته در این ماه بیشتر به و باشیم ،به عنوان مثال اگر بشود هر روز برویم (قبرستان های قدیمی) ،یاد مرگ و معاد خیلی در عروج روح و کنده شدن دل از تعلقات تأثیر دارد. 7⃣1⃣ در آخر نیز عید فطر که هم شب و هم روز آن اعمالی دارد را دریابیم که این عید ،عید اولیاالله است. 8⃣1⃣ درباره دیدوبازدید های نوروزی هم حتما صله ارحام را انجام دهیم منتهی آن را مدیریت کنیم تا به گناه نیافتیم