eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
‏و قاف حرف آخر عشق است آنجا که نام تو آغاز میشود... زیارت عاشورای این شب جمعه به نیابت از علمداری که گرچه علمدار روز کربلا نبود اما علمداری کردن زمان حال را خوب می دانست.. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
4_5947264291630483867.mp3
6.46M
کربلا خونمه از چی دل بکنم😔 بارونه بارون چشمای گریون این شب ها گریه عادتم شده 🙂 باز ببین امدم با چشمای خیس😔 جزء گریه کنا اسممو بنویس
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
💧☀️💧☀️💧 ✅پرسش: چرا در قرآن نيکي به اولاد به اندازه نيکي به والدين تاکيد نشده ؟ پدری که عمدا اذیت می کند و دریغ می کند و .. تکلیف چنین پدری چیست؟ قسمت اول: 🌺پاسخ: از نظر اسلام، همان طوري كه فرزندان به دليل عدم رعايت حقوق والدين، عاق آن ها مي شوند، والدين نيز در اثر بي توجهي به حقوق فرزندان عاق آنان مي گردند، چون هميشه حق طرفيني است. 🍀پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله فرموده: «چنانچه فرزند عاق پدر و مادر مى‏شود هر گاه حقوق ايشان را به جاى نياورد، پدر و مادر نيز عاق فرزند مى‏شوند هر گاه نيكوكار باشد و حقوق فرزند را رعايت نكنند.»(الخصال/ ترجمه مدرس گيلانى/ ج‏1/ 43 ) 🍃همانگونه که پدر و مادر حقي بر گردن فرزند دارند فرزندان نيز حقي بر پدر و مادر خويش داشته و چنانچه اين حق از جانب آنان رعايت نگردد موجب عاق فرزندان مي گردد. 🌸رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در ضمن سفارشهايى به اميرالمومنين علي عليه السلام فرمود: خدا لعنت كند پدر و مادرى را كه فرزندان خويش را بد تربيت كنند و موجبات عاق خود را فراهم نمايند. اى على! همانگونه كه فرزند عاق والدين مى شود، والدين نيز عاق فرزند خواهند شد. ☘️يا علىُّ لَعَن اللهُ والدين حَمَلا وَلَدهما على عُقُوقهما؛ يا علىُّ! يَلزِمُ الوالدينِ مِن العُقُوقِ لِوَلَدِهما مايَلزِمُ الوَلَدَ لَهما مِن عُقُوقهم(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏74، ص: 60) 💥همچنين مي فرمايد: خداوند رحمت كند پدري را كه به فرزندش در راه خير كمك كند، به اين كه به او احسان كند و رفيق وي باشد و او را بياموزاند و مؤدب نمايد.( مستدرك الوسايل، ج 15، ص 169) ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
﷽ 🍃لا يُسْبَقُ بَطيءٌ بحَظِّهِ و لا يُدرِكُ حَريصٌ ما لَم يُقدَّرْ لَهُ آن كه حرص نزند روزى خود را از دست نمى دهد و آن كه حرص زند، به آنچه روزي اش نيست نمى رسد🍃 ❤️ 📚
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 شب‌های دلتنگی | نماهنگ «بی پناه» 🎞 نماهنگ «بی پناه» 🎙 با صدای حاج مهدی سلحشور 📝 شعر: از جواد محمدزمانی ⚙️ تنظیم: علی افسری 🖥 تدوین: محمد مهدی اسکندری ♻️ تولید: مؤسسه‌های «عقیق» و «مأوا» 🤲🏻 مجموعه‌ی «شب‌های دلتنگی»، شب جمعه‌ی هر هفته در حال‌وهوای زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) منتشر می‌شود. (ع)
👕👕مثل جنس پارچه ! هر وقت خواستی پارچه اي بخري آن را در دست مچاله کن و بعد رهایش کن، اگر چروك برنداشت جنس خوبی دارد. حـال، آدم هـا همین طـور هسـتند. آدم هـایی که بر اثر فشارهـا و مشـکلات، شـیوه و اخلاق و رفتارشـان عوض می شود و چروك بر می دارند این ها جنس خوبی ندارند. ولی جنس پیامبر(ص) خوب بود. می فرمود: هیـچ پیامبري به قدر من اذیت نشد و آزار ندید. با این وجود پیامبر هیچ گاه خم به ابرو نیاورد. هیچ گاه شـیوه و شخصیت او تغییر نکرد؛ چون شخصیت او با نخ آیات الهی بافته شده بود در حقیقت اخلاق او بود یعنی او قرآنی زندگی می کرد. (ص) را خود قرار دهیم و ما هم همچون او بر اساس قرآن مشی و مشق کنیم. 🌺مثل شاخه های گیلاس ص ۱۱۵
{ ما قَطَعْتُ رَجآئي مِنْكَ } هرگز اميدم را از تو قطع نخواهم كرد هیچکس قفل بدون کلید نمی‌سازد اگر قفلی در زندگیت می بینی؛ شک نکن اون قفل کلیدی هم داره... کلید خیلی از قفل های زندگی چهار چیز است: 🌷 توکل بر خدا 🌷 صبر 🌷 آرامش 🌷 تلاش •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت19 ازساعت
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 ... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت20 وقتی قدم زنان به حمیدرسیدم،باگلایه گفتم:"شماکه زحمت میکشی میای دنبالم،چرااین کاررومیکنی؟خب جلوی دردانشگاه نگه دارکه من این همه راه پیاده نیام. "حمیدرک وراست گفت:"ازخداکه پنهون نیست،ازتوچه پنهون،میترسم دوستهای نزدیکت ببینن ماموتورداریم،خجالت بکشی. دورترنگه میدارم که شماپیش بقیه اذیت نشی." گفتم:"این چه حرفیه؟فکردیگران واینکه چی میگن اهمیتی نداره.اتفاقامرکب یاورامام زمان عجل ا...تعالی فرجه الشریف بایدساده باشه. ازاین به بعدمستقیم بیاجلوی در."روزهای بعدهمین کارراکرد؛مستقیم می آمدجلوی دردانشگاه.من بعدازخداحافظی بادوستانم ترک موتورسوارمیشدم ومیرفتیم. سه شنبه رفتیم آزمایش دادیم.بعدهم جداگانه سرکلاس ضمن عقدنشستیم.یک ساعتی که کلاس بودیم،چندبارپیام داد:"حالت خوبه؟تشنه نشدی؟گرسنه نیستی؟"حتی وقتی کنارهم نبودیم دنبال بهانه بودبرای صحبت.کلاس که تمام شد،حمیدمن رابه دانشگاه رساند.بعدازظهردوتاکلاس داشتم. همان شب عروسی آقامهدی،پسرعمه ی حمیدبود. جورنشدهمدیگررابعدازعروسی ببینیم.چون ازصبح درگیرآزمایشگاه بودیم وبعدهم دانشگاه ومراسم عروسی حسابی خسته شده بودم.به خانه که رسیدم،زودترازشبهای قبل خوابم برد. صبح که بیدارشدم،تاگوشی رانگاه کردم متوجه چندین پیامک ازطرف حمیدشدم.چون همدیگررابعدازمراسم عروسی ندیده بودیم،برایم کلی پیام فرستاده بود؛ ابرازعلاقه ونگرانی وانتظاربرای جواب من!امامن اصلامتوجه نشده بودم.اول یک بیت شعرفرستاده بود:"گرگناه است نظربازی دل باخوبان/بنویسیدبه پایم گناه دگران!" وقتی جواب نداده بودم،این باراین طورنوشته بود:"به سلامتی کسایی که توی خاطرمون ابدی هستندوماتوی خاطرشون عددی نیستیم!"فکرش راهم نمیکردخواب باشم.دوباره پیام داده بود:"چقدرسخت است حرف دل زدن بامامگو!به دیواربگواگربهتراست!" غیرمستقیم گفته بوداگربه دیواراین همه پیام داده بودم جواب داده بود! به شعرخیلی علاقه داشت.خودش هم شعرمیگفت. میدانستم بعضی ازاین پیامکهااشعارخودش است،ولی من هنوزنمیتوانستم احساسم رابه زبان بیاورم.یک جورترس ته دلم بود.میترسیدم عاشق بشوم وبعدهمه چیزخیلی زودتمام بشود. دردلم مدام قربان صدقه اش میرفتم،امانمیتوانستم به خودش رودررواین حرفهای عاشقانه رابزنم.بعضی اوقات عشقم راانکارمیکردم؛ انگارکه بترسم بااعتراف به عشقم،حمیدراازدست بدهم. درمقابل این همه پیامک وابرازعلاقه ی حمید،خیلی رسمی جوابش رادادم ونوشتم:"به یادتون هستم. تازه بیدارشدم.کتاب میخوندم."حدس زدم سردی برخوردمن رامتوجه شده باشد.نوشت:"عشق گاهی ازدرددوری بهتراست/عاشقم کرده ولی گفته صبوری بهتراست/توی قرآن خوانده ام،یعقوب یادم داده است/دلبرت وقتی کنارت نیست،کوری بهتراست!" مدتهازمان بردتاقفل زبانم بازشودوبتوانم ابرازاحساسات کنم وباحمیدراحت باشم.هفته ی اول که باروسری وپیراهن آستین بلندوجوراب بودم! این جنس ازصمیمیت برایم غریبه بود.انگارکه وارددنیای دیگری شده بودم که تاحالاآن راتجربه نکرده بودم. تاآنجااین غریبگی به چشم آمدکه حمید،وقتی برای اولین باربه امامزاده حسین رفته بودیم به حرف آمدوباگله پرسید:"تومنودوست نداری فرزانه؟چراآن قدرجدی وخشکی!مثل کوه یخی!اصلابامن حرف نمیزنی،احساساتتونشون نمیدی." بااین که حق میدادم که چنین برداشت هایی داشته باشد،امابازهم ازشنیدن این صحبت جاخوردم،گفتم:"حمید!اصلااین طورنیست که میگی.من توروبرای یک عمرزندگی مشترک انتخاب کردم،ولی به من حق بده. خودم خیلی دارم سعی میکنم باهات راحت ترباشم،ولی طول میکشه تامن به این وضعیت جدیدعادت کنم." داخل امامزاده که شدم اصلانفهمیدم چطورزیارت کردم. حرف حمیدخیلی من رابه فکرفروبرد.دلم آشوب بود.کنارضریح نشستم ودستهایم رابه شبکه های آن گره زدم.کلی گریه کردم.نمیخواستم این طوررفتارکنم.ازخداوامامزاده کمک خواستم.دوست نداشتم سنگینی رفتارم ذره ای حمیدرابرنجاند. کارآنقدری پیچیده شده بودکه صدای مادرم هم درآمده بود.وقتی به خانه رسیدیم،گفت:"دخترم برای چی پیش حمیدروسری سرمیکنی؟قشنگ دست هموبگیرید،باهم صمیمی باشید.اون الان دیگه شوهرته،همراه زندگیته." بعدپیشنهاددادبرای اینکه خجالتمان بریزد،دستهای حمیدراکرم بزنم. حمیدچون قسمت مخابرات کارمیکرد،بیشترسروکارش باسیم های خشک وجنگی بود.توی سرمای زمستان مجبوربودباتاسیسات ودکل های مخابرات کارکندوبرای همین،پوست دستهایش جای سالم نداشت.وقتی داشتم کرم میزدم،دستهای هردویمان میلرزید.حمیدبدترازمن کلی خجالت کشید.یک ماهی طول کشیدتاقبول کنیم که به هم محرم هستیم! &ادامه دارد... ❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌ 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 •┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈• 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🌼☘🌸☘🍄☘🦋☘🌺 ☘🌺☘🦋☘🍄☘🌸 🌼☘🌸☘🍄☘ ☘🦋☘🌺 🌸☘🍄 ☘🌼 🌼🍃یارب چہ شود زآن گل نرگس خبرآید آن یار سفر ڪردهٔ ما از سفر آید شام سیہ غیبت ڪبری بہ سر آید امید همہ منتظران منتظر آید 🍃🌼 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🌼☘🌸☘🍄☘🦋☘🌺☘🌼☘🌸
هدایت شده از 🗞️
امام علی (علیه السلام) ✨حیا، وسیله ای به سوی همه زیبایی هاست✨ 📚 بحار الانوار، ج ۷۷، ص۲۱۱
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
✴️ جمعه 👈21 آذر 1399 👈 25 ربیع الثانی 1442👈 11 دسامبر 2020 @taghvimehamsaran 🏛مناسبت های دینی و اسلامی . 🗡 معاویه بن یزید خود را از خلافت خلع کرد " ۶۴ ه.ق " . 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . 📛 امروز ساعت ۵:۲۹ قمر وارد برج عقرب می شود . ✈️مسافرت : مسافرت مکروه است . 👶 برای زایمان خوب و نوزادش مبارک و نجیب خواهد شد. ان شاء الله 🔭 احکام و اختیارات نجومی : 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است و برای امور زیر نیک است. ✳️ درختکاری . ✳️ بذر افشانی . ✳️استحمام. ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ جراحی چشم. ✳️مرهم گذاشتن بر زخم . ✳️ و کندن چاه و ابراه نیک است . 📛 از امور اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج و مسافرت پرهیز شود . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، (سر و صورت) ، خوب است . 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن باعث صفای خاطر می شود . ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ی ۲۶ سوره مبارکه " شعراء " است . قال ربکم و رب آبائکم الاولین ... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصحیت و موعظه آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال بر خصم خود غالب گردد و شاد شود . ان شاء الله شما چیزی همانند ان قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از 🗞️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف 🌴🌈💎🌈🌴
✍آیت‌الله بهجت(ره): دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست، در روایت است که: در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند، «إِلا مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ؛ مگر کسانی که برای [ تعجیل] فرج دعا کنند». 📚در محضر بهجت، ج١، ص٣۶٣ صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم از درد گفته ایم و دوا را ندیده ایم چشمان ما هر آنچه به جز یار دیده است از بخت تیره، وجه خدا را ندیده ایم 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🌴🌈💎🌈🌴
📚 ﷽ 📚 🔸بهترین راهی را كه قرآن كریم برای تهذیبِ روح ارائه می‌‌كند، این است كه او را به یک چیزِ جاودانه سرگرم كنیم؛ اصراری بر این‌كه برای ابد با تن در دنیا بمانیم نداشته باشیم، كه "إِنَّكَ مَیتٌ وَ إِنَّهُم مَیتُونَ" [زمر، ۳۰]. 🔸اعمالِ بدنی محدود است، واجب‌ها مشخّص است: چند ركعت نماز در روز، چند روز روزه در سال، یا یک ‌بار مكّه رفتن در عمر واجب است؛ این‌ها واجب‌های محدود است، اما نام و یادِ خدا ـ كه درحقیقت یک كارِ قلبی است ـ بیكران در بیكران است. 🔸فرمود اگر می‌خواهید خدا به یادِ شما باشد، شما هم به یادِ خدا باشید: "فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ" [بقره، ۱۵۲]؛ این یک اصل. بعد فرمود زیاد به یادِ من باشید: "یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیرا [احزاب، ۴۱]؛ این اصلِ دیگر. (چیزی را كه خدا زیاد بشمارد معلوم می‌شود كه حدّ و حصرِ خاص ندارد). 🔸اگر خدا به یادِ آدم بود، هرگز انسان مَنسی نیست و فراموش نمی‌شود؛ گرچه خدا فراموش‌كار نیست: "وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِیاً" [مریم، ۶۴]، ولی بعضی‌ها را از لطفِ خود دور می‌دارد. 🔸آن‌ كه در قیامت كور محشور می‌شود و به خدا عرض می‌كند: "رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ كُنتُ بَصِیراً"، خدا می‌فرماید: "كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذلِكَ الْیوْمَ تُنسَی" [طه، ۱۲۵،۱۲۶]، چون آیاتِ ما را فراموش كردی، امروز هم موردِ لطفِ ما قرار نمی ‌گیری؛ چنین كسی در قیامت كور است. 🔸اگر كسی مَنسیِ حق نبود بلكه مذكورِ الهی بود، می‌شود بینا؛ اگر بینا بود، یا جزءِ مقرّبین است یا جزءِ ابرار؛ چنین انسانی جاودانه زندگی می‌كند. 🔸پس اگر كسی به یادِ خدا بود، خدا به یادِ اوست؛ این یک. و اگر كثیراً به یادِ خدا بود، خدا كثیراً به یادِ اوست؛ این دو. و هر كس به یادِ خدا بود و خدا به یادِ او، او بیناست؛ این سه. و اگر كسی قلبش بینا بود، بسیاری از اسرارِ عالَم را می‌بیند؛ این چهار. و چیزی بالاتر و شیرین‌تر از شهودِ اسرارِ عالَم نیست؛ این هم پنج. 🔸این‌ها محصولِ تهذیبِ روح و تزكیهٔ نفس است، كه از تطهیرِ دل و احیای نام و یادِ حق در قلب شروع می‌شود.
📚 ﷽ 📚 🔹یک ساعت بعد از این‌که خاک‌مان می‌کنند، مردم سـرِ میزِ غذا بـه فکرِ این‌اَند کـه نوشابهٔ زرد بخورند یا مشکی!! 🔹پس ... قدرِ لحظه‌لحظهٔ زندگی را بـدانیم؛ بخاطرِ حرفِ مردم، از آرمان‌ها و اخلاق و دین‌مان کوتاه نیاییم.
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 💢آيا شانس يک واقعيت است،يا يک امر خرافي است؟مثلا فردي که در هيچ قرعه کشي اي برنده نميشود آيا ميتوان گفت که از شانس بد اوست؟ ✍️پاسخ: ✅ اصل واژه "شانس"، فرانسوي و به معناي فرصت است. 👈اما در ميان مردم شانس عموماً از رويدادي تعبير مي شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رويداد به شانس نسبت داده مي شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پديده اي بدون علت است، بي شک در فلسفه اسلامي و بر اساس دلايل قطعي مردود است. [1] 🔹 اگر چه ما اين علل را نمي شناسيم، ولي اگر پرده از روي علل برداشته شود خواهيم ديد که هيچ چيز اتفاقي وجود ندارد. 🔸خوش شانسي و بدشانسي بيشتر از آنچه معلول علت هاي ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و انديشه هر شخص درباره خويشتن است و کسي که به هر دليل خود را بدشانس مي داند، طبيعتا عملي متناسب با آن بروز مي دهد. 🔻البته، گاهي در ميان مردم، شانس به مقدرات الاهي اطلاق مي گردد؛ مثلاً به کسي که وضع مالي خوبي دارد و معمولاً در کارهاي اقتصادي سود مي کند مي گويند خوش شانس است. ✍️براي تحليل اين مطلب بايد با نگاهي گسترده تر به عوامل پديده ها نگريست و علاوه بر فعاليت هاي ظاهري شخص به شرايط روحي و معنوي فرد و حتي تأثير نسل هاي گذشته و تأثير دعا و نفرين ديگران در زندگي فرد و ديگر عوامل آشکار و پنهان در همواري يا ناهمواري زندگي توجه نمود، اگر منظور از شانس اين معنا باشد، ريشه در روايات و آيات دارد و از نظر دين اين مسئله قابل قبول است. [2] ☘️خداوند مي فرمايد: "خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد ...". [3] 🍃امام علي (ع) مي فرمايد: "خداوند روزي ها را مقدر فرمود و آنها را زياد و کم به صورت عادلانه تقسيم نمود، تا از اين طريق سپاس گذاري و شکيبايي توانگر و تهي دست را به آزمايش گذارد". [4] ✍️حال اگر شانس را به معناي منفي آن؛ يعني بدون علت بودن حادثه ها گرفتيم مي توان گفت: بعضي از علل روي آوردن مردم به استفاده از اين گونه واژه ها از اين قرار است: 1.📌 وجود بي عدالتي هاي اجتماعي و ظلم و عدم تناسب بين استحقاق و مناصب و مواهب. مردم وقتي اين موارد را مي بينند که داراي علل غير واقعي است، همه را مربوط به شانس مي دانند. 2. و📌جود روحيه راحت طلبي در ميان جامعه و توجيه بهره مندي افراد خاص به شانس و اقبال، عده اي که کمتر به فکر تلاش و سعي در رسيدن به اهدافشان هستند و خواستار زود نتيجه دادن اعمالشان هستند، وقتي که مي بينند به زودي به بهره اي نمي رسند، بهره مندي ديگران را از مواهب و مناصب با انتساب به شانس و اقبال توجيه مي کنند. 3.📌 تبليغات حکومت هاي جبار نيز در رواج اين تفکر در ميان مردم نقش دارد، آنان با اين گونه توجيهات مي خواهند به حکومت رسيدن خود و استمرار آن را به سرنوشت و شانس خود گره بزنند تا جلوي اعتراضات و شورش هاي مردمي را بگيرند. [5] ♻️اما در منطق قرآن تلاش و کوشش انسان براي رسيدن به آمال و نعمت هاي الاهي و مادي داراي جايگاه ويژه اي است. 🔅خداوند مي فرمايد: "براستي خداوند سرنوشت قوم و ملتي را تغيير نمي دهد، تا آن که آنان آنچه در ضميرشان هست تغيير دهند". [6] 🔹اما تفاوت فاحش انسان ها در بهره مندي از اين مواهب بستگي به توفيق خداوند، استعدادهاي متفاوت، زمينه هاي روحي و اجتماعي متفاوت در افراد و ديگر عوامل مؤثر دارد. ✍️البته، چنين نيست که هر کس که بهره اي از بهره هاي دنيوي داشته باشد، به خاطر استحقاق او و يا سعي و تلاش و يا به خاطر توفيق خداوند باشد، بلکه ممکن است چه بسا با ظلم و بي عدالتي به دست آمده باشد که از نظر دين ناپسند و مردود است. 📚پی نوشت: [1] مطهري، مرتضي، بيست گفتار، ص 80 – 83. [2] براي آگاهي بيشتر، نک: نقش انسان در بدست آوردن روزي، سؤال 109 (سايت: 967). [3] نحل، 71: "و الله فضل بعضکم علي بعضٍ في الرزق". [4] نهج البلاغه، خ 91. [5] مطهري، مرتضي، حماسه حسيني، ج 1، ص 362. [6] رعد، 11؛ نک: ترجمه الميزان، ج 11، ص 427 – 426.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
چند دعای مناسب مخصوصاً برای آخرالزمان: ✅ امام صادق (ع) با زراره نشسته بود، حضرت از سختی‌های آخر الزّمان گفت، زراره گفت: آقا ما چه کاری انجام بدهیم؟ امام صادق ع، فرمودند: 👈«این دعای غریق را خیلی بخوانید!». 👌 یعنی اوّلاً خود را در آخر الزّمان مثل غریق بدانید که باید تکیه‌ی آدم به یک جایی باشد ! ↩️ آن‌جا تکیه به خدا کنید و از او بخواهید که شما را نگه دارد! ❗️آدم به خود تکیه نکند،❌ 👌 این دعای غریق را زیاد بخوانید: «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»، این را خیلی بخوانید. 👈 به ما گفتند مثلاً دعای عدیله را خیلی بخوانید که در حتّی دم مرگ هم اعتقادات شما پابرجا باشد. 👈 دعای تعقیبات نماز«رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِیناً وَ بِالْقُرْآنِ کِتَاباً وَ بِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً....» این دعا را تا آخر در تعقیبات نماز خود که در واقع یک دور اقرار به اعتقادات و مرور کردن آنهاست، زیاد بخوانید. 👈 زیارت آل یاسین بخوانید که در آن اعتقادات مرور می‌شود «وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ ... وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌٌ...» در زیارت آل یاسین است که اعتقادات تثبیت می‌شود. 🎤 حجت الاسلام عالی
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️ ❤️🌾امروزجمعه است،متعلق به امام زمان عج الله فرجه ❇️برای شادی دل ایشان، تعجیل در فرج،صلوات🌾❤️ 🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾
🌷🌾 الله تویی وز دلم آگاه تویی درمانده منم، دلیل هر راه تویی گر مورچه ای دم زند اندر تهِ چاه آگه زِ دمِ مورچه در چاه، تویی 🌾🌷
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
شبت‌بخیرمولای‌من خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند ، جهان روشن شود و نور، دل هایمان را پر کند... خدا کند تو بیایی و چشمانمان به جمال خورشید، نور گیرد... ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 ... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت21 این چندمین باری بودکه کاغذکادوی هدیه حمیدراعوض میکردم.خیلی وسواس به خرج دادم.دوست داشتم اولین هدیه ای که به حمیدمیدهم برای همیشه درذهنش ماندگارباشد.زنگ خانه راکه زد،سریع چسب وقیچی وکاغذکادوهاراداخل کمدریختم.پایین پله هامنتظرم بود.هرکاری کردم بالانیامد. کادورازیرچادرم پنهان کردم ورفتم پایین،حمیدگفت:"مامان برای فرداناهارباخانواده دعوتتون کرده،اومدم خبربدم که برای فردابرنامه نچینید."تشکرکردم وگفتم:"حمید!چشماتوببند. "خندیدوگفت:"چیه،میخوای باشلنگ آب خیسم کنی؟"گفتم:"کاری نداشته باش،چشماتوببند،هروقت هم گفتم بازکن."وقتی چشم هایش رابست،گفتم:"کلک نزنی،خوب چشماتوببند.زیرچشمی هم نگاه نکن." چندثانیه ای معطلش کردم.کادورااززیرچادربیرون آوردم وجلوی چشمهایش گرفتم. گفتم:"حالامیتونی چشماتوبازکنی."چشمش که به هدیه افتاد،خیلی خوشحال شد.اصلاانتظارش رانداشت.همان جاداخل حیاط کادورابازکرد.برایش یک مقدارخاک مقتل یک شهیدگمنام گذاشته بودم که کنارش تکه ای ازکفن شهیدبود.این تربت وتکه کفن راسفرجنوب به ماداده بودند.خیلی برایم عزیزبود.آرامش خاصی کنارش داشتم. حمیدکلی تشکرکردوگفت:"هیچوقت اولین هدیه ای که به من دادی روفراموش نمیکنم."بعدهم تربت راداخل جیب پیراهنش گذاشت وگفت:"دوست دارم این تربت مثل نشونه همیشه همراهم باشه.قول میدم هیچ وقت ازخودم جدانکنم." داخل حیاط،کنارباغچه،تازه چانه ی هردویمان گرم شده بود.ازهمه جاحرف زدیم.مخصوصاحمیدروی مهمانی فردایشان حساس بود،چون اولین باری بودکه من به عنوان عروس به خانه ی عمه میرفتم. حمیدگفت:"اونجااومدی یه وقت نشینی،مارسم داریم عروس هاکمک میکنن.پیش عروس های دیگه خوب نیست شمابشینی."جواب دادم:"چشم،شمانگران نباش،من خودم حواسم هست.استاداین کارهام." نم نم باران پاییزی باعث شدبرای بیشترخیس نشدن،دل به خداحافظی بدهیم. قطره های لطیف باران روی برگ گل هاودرخت های داخل باغچه می نشست وصورت هردوی ماراخیس کرده بود.همین که ازچارچوب دربیرون رفت،قبل ازاینکه درراببندم،برای اولین بارگفتم:"حمید!دوستت دارم."بعدهم دررامحکم بستم وبه درتکیه دادم.قلبم تندتندمیزد.چشمهایم رابسته بودم. ازپشت درشنیدم که حمیدگفت:"فرزانه!من هم دوستت دارم."ازخجالت دویدم داخل خانه.این اولین باری بودکه من به حمیدوحمیدبه من گفتیم:"دوستت دارم!" فردای آن روزباخانواده به خانه ی عمه رفتیم،استرسی که ازدیشب گرفته بودم بارفتارصمیمانه وشوخی های دخترعمه هاوجاری هایم ازبین رفت. پدرحمیدکه ازبعدصیغه ی محرمیت اوراباباصدامیکردم بامهربانی خوش آمدگفت وعمه هم مدام قربان صدقه ام میرفت. بعدازناهارحرف اززمان عقدشد.قراربودبیست وششم مهرماه،سالروزازدواج حضرت علی علیه السلام وحضرت زهراسلام ا...الیهابرای عقددایم به محضربرویم،اماحمیدگفت:"اگه اجازه میدین عقدروکمی عقب بندازیم.تقویم رونگاه کردم،دیدم اون روزقمردرعقربه وکراهت داره عقدکنیم." بعدازمهمانی حمیدمن رابه دانشگاه رساندوخودش برای گرفتن جواب آزمایش رفت.ازشانس مااستادمان نیامدوکلاس هم تشکیل نشد.بادوستان مشغول صحبت بودیم که اسم"همسرعزیزم تاج سرم حمید"روی گوشی افتاد. یکی ازدوستانم که متوجه پیام شد،باشوخی گفت:"بچه هابیایدگوشی فرزانه روببینید.به جای اسم شوهرش انشاءنوشته!" حمیدشده بودمخاطب خاص من؛نه توی گوشی که توی قلبم،زندگیم،آینده ام وهمه ی داروندارم! پیامک داده بودکه جواب آزمایش راگرفته وهمه چیزخوب پیش رفته است.به شوخی نوشتم:"مطمینی همه چیزحله؟من معتادنبودم که؟"حمیدگفت:"نه،شکرخداهردوسالم هستیم." چنددقیقه بعدپیام داد:"ازهواپیمابه برج مراقبت.توی قلب شماجاهست فرودبیایم یابازبایددورتون بگردیم!"من هم جواب دادم:"فعلایک باردورمابگردتاببینیم دستوربعدی چیه! "دلم نمی آمدخیلی اذیتش کنم.بلافاصله بعدش نوشتم:"تشریف بیارید،قلب مامال شماست.فقط دست وپاهای خودتون روبشوریدمثل اون روزروغنی نباشه. "سرهمین چیزهابودکه به من میگفت خانم بهداشتی!چون دانشگاه علوم پزشکی درس میخواندم وبه این چیزهاهم خیلی حساس بودم،ولی حمیدزیادسخت نمیگرفت.اهل رعایت بود،ولی نه به اندازه ی یک خانم بهداشتی! بعدازگرفتن جواب آزمایش بناگذاشتیم دوروزبعدعقدکنیم که این بارهم قسمت نشد خانواده ی حمیدرفته بودندسنبل آباد،اماکارشان طول کشیده بود.دومین قرارعقدهم به سرانجام نرسید. &ادامه دارد... ❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌ 🔅سلامتی (عج)صلوات🔅 •┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈• 🔅نسیـــم بهشـــت 🔅 @nasemebehesht