💌 با بعضیها نباید مهربان بود
مهربانی مثل باران و نسیم بهاری است که موجب رشد نهال میشود و شکوفههای استعداد را میرویاند، ولی بر چوبهای خشکیده هیچ اثری ندارد. چوبهای خشکیده را روغن مالی میکنند که هیچ باد و بارانی به آن نرسد، چون تَرک برمیدارند. با بعضی ها نباید مهربان بود. کسانی که دیگر خیلی خشک شدهاند.
«استاد پناهیان»
«
🌿 آیت الله بهاءالدینی (ره) :
اگر دقت و حوصله در مطالعه باشد،
مطــالــب ارزنــدهای نصیب انســـان
میشود که با تعجیل و سرعت دادن
به مطالعه حاصل نخـواهد شد. البته
حضور در محضـــر استـاد و نشستن
پایدرس، خود موضوعیتدارد؛ چرا
که نشستن، صحبتڪردن، ڪیفیت
نگاه و وارد و خــارج شدن استـــاد،
همه و همه، در فهم مطالـب درسی و
سازندگی روحــی و اخلاقــی تأثیـر
بسیـاری دارد، همـہ حرڪات استــاد
مهـذب در انســان تأثیــر میگــذارد.
بنده در نوجوانی، با نشـــاطِ فراوان
حدود شــانزده ساعـت ڪار علمی و
فڪری داشتم و مجهــولات و نقـاطِ
ابهام درسهایم را به این طریق حل
میکردم. نشاط درسی برای تحصیل
انســان بسیار مفید و ضروری است.
انسانی ڪه با نشاط است، خوابـش
کم، اتلاف وقتـش کم و صحبتهای
غیرضروریاش ڪمتر است؛ تمـــام
همّتش درس اسـت و تحصیـل.
➮
هدایت شده از ▫
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش ✍🏻 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_سی_سوم 💠 دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم
📚 #تنها_میان_داعش
✍🏻 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_سی_چهارم
💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت :«بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟» و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
💠 هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم :«دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم :«قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
💠 ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم :«مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ بهخدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید :«زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
💠 و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد :«دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد :«حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
💠 و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که #عاشقانه نجوا کردم :«عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد :«هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
💠 رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
💠 مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
💠 ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
💠 با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
ادامه دارد..
❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 گناهی که باعث شد ختم آیتالله نخودکی بیاثر گردد
🔹 حجتالاسلام عالی
(تقویم همسران)
✴️ پنجشنبه👈 29 آبان 1399
👈 3 ربیع الثانی 1442 👈 19 نوامبر 2020
🕋 مناسب های دینی و اسلامی .
🐪 سفر امام حسن عسگری علیه السلام به جرجان با طی الارض .
🎇 امور دینی و اسلامی .
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزادش عمر طولانی خواهد داشت . ان شاءالله
🚘 مسافرت:
مسافرت خوب و خیر دارد ولی همراه صدقه باشد .
🔭احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است .
✳️ درو کردن غلات .
✳️ آغاز درمان .
✳️ و وام و قرض گرفتن نیک است .
👩❤️👩 انعقاد نطفه و مباشرت
مباشرت امروز ...# خداوند سلامتی دین و دنیا را به فرزند هنگام زوال ظهر عطا فرماید .ان شاءالله
💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از نماز عشا مستحب و فرزندش از ابدال و یاران امام زمان خواهد شد . ان شاء الله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث طول عمرخواهد شد .
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث ضعف مغز می شود .
😴 تعبیر خواب امشب :
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 4 سوره مبارکه " نساء " است .
و اتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم ...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده یا ازدواج کند و یا مالی عظیم به او برسد و یا از اهل خانه خیری به او برسد . ان شاء الله شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید .
@taghvimehamsaran
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از ▫
#پنجشنبههاویادشهدا
🍂ای شهیدان ، عشق مدیون شماست "
هرچه ما داریم از خون شماست
🍂ای شقایق ها و ای آلاله ها "
دیدگانم دشت مفتون شماست...
🍃 باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات🍃
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲
#کرونا # کتاب
#در_محضــــــر_بزرگـــــــــان
🌸✨بهجت عارفان؛
هر ڪس مےخواهد
در ڪارش گره نیفتد و بہ هر آنچه
مےخواهد برسد،
🍃 زیاد استغفار ڪند🍃
اگر جواب نداد، پاسخگویش
من هستم✨
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲
🍃امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
🌱[کسی که توبه را به فــــــــردا حوالت دهد،
از هجوم مرگ در معرض بزرگترین خطر است.]🌱
📚میزان الحکمه، جلد۲، صفحه ۱۳۶
#عکس_نوشته
#تاخیــر_توبه
#هجوم_مــرگ