🔺روایت دیگری از نبی اکرم صلی الله علیه و آله هست که می‌فرمایند: إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حضرت فرمودند: کسانی مراتب توحیدشان از همه بیشتر است و معرفتشان به خدا بیشتر است که راضی به قضا و قدر الهی باشند. مریضی برای من خواست، راضی باشم. صحت خواست، راضی باشم. هرچه او می‌خواهد شما هم بپذیرید. در روی این کره زمین کسی پیدا نمی¬کنید که علاقه و محبتش نسبت به مخلوقات مثل خدا باشد. خدا شاهد است. محبت حضرت حق به تک تک بنده¬هایش مخصوصاً دوستان امیرالمؤمنینعلیه السلام هفتاد برابر علاقه مادر به فرزندش است. خیلی خدا ما را دوست دارد. چون مصنوع او هستیم، مخلوق او هستیم. محبت بین صانع و مصنوع زیاد است. 🔸فرض بفرمایید انسان یک عکسی می‌کشد چقدر این طرف و آن طرف نشان می‌دهد و به خود می‌بالد. آقا این مصنوع من است. حضرت حق یک موجودی ایجاد کرده است که گل سرسبد جمیع موجودات عالم وجود است. چون یک کیمیای سعادتی در وجود هر کدام از ما انسانها نهفته است که در وجود هیچ کدام از موجودات عالم نیست. چون ملائکه فقط از عقل هستند. حیوانات فقط از نفس هستند. اما انسان جامع هر دو جهت است. منظور آقا. حضرت حق ما را دوست دارد. هر چه او می‌خواهد به صلاح ماست و از روی محبت است. لذا انسان تسلیم باشد. انسان عبد باشد. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

▪️ارتحال شهادت گونه عالم مجاهد، خادم حرم و ملت ، رئیس جمهور محترم، حضرت آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همراهان خدوم ایشان را به محضر مبارک حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و مقام معظم رهبری دام ظله و عموم ملت شریف ایران تسلیت عرض می نماییم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ ▪️کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

علت برخی بلاها 🔺روایت دیگری از حضرت صادق علیه السلام است که می‌فرماید: إِنَّهُ لَيَكُونُ لِلْعَبْدِ مَنْزِلَةٌ عِنْدَ اللَّهِ فَمَا يَنَالُهَا إِلَّا بِإِحْدَى خَصْلَتَيْنِ إِمَّا بِذَهَابِ مَالِهِ أَوْ بِبَلِيَّةٍ فِي جَسَدِهِ (الكافي ج : 2 ص : 257) در نزد خدا برای بنده مقام و منزلتی هست که به آن مقام و منزلت نمی‌رسد مگر به یکی از دو جهت: یا مال او از بین برود، یا مریضی به بدن او سرایت بکند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

🔺امام محمد باقرعلیه السلام می‌فرماید: همانطور که شخصی از مسافرت، برای زن و بچه خود هدیه می‌آورد، خداوند هم به مومنین بلا هدیه می‌دهد. (بحارالأنوار ج : 75 ص : 180) همیشه این طور نیست که وقتی سرت درد گرفت بگویی مگر من چه کار کردم که سرم درد گرفت؟ چه کار کردم که این ضرر مالی را دیدم؟ مگر قرار است همیشه کاری کرده باشی؟ خدا خیلی منت سرت گذاشته است این بلا را به تو داده است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

#کلیپ_تصویری 🔻 موضوع : این دنیا جای عبور است.... ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

داستان ادب زیبای ایاز 🔺سلطان محمود خیلی علاقه به ایاز داشت! ایاز هم خیلی مودب بود و خیلی نسبت به سلطان، نمک شناس بود. خوب است انسان نمک شناس باشد و الله اگر انسان نمک شناس باشد نانش در روغن است. یک روزی سلطان دستور داد خربزه آوردند و خود سلطان پاره کرد به ایاز داد. ایاز خیلی رحت خورد. مثل اینکه دارد عسل می¬خورد. و ته پوسته آنرا هم دندان زد. سلطان کمی‌از خربزه را به دهن گذاشت، دید که مثل زهر می‌ماند و خیلی تلخ است. گفت: ایاز چه کردی؟ گفت: قربان خربزه‌ای را که شما عنایت کردید خوردم! گفت اینکه مثل زهر هلاهل است، چطور خوردی؟ گفت قربان! از دست شما یک عمری شیرینی خوردم حالا یک دفعه تلخی به من دادید. سزاوار نیست که من اظهار تنفر بکنم. از دست شما هرچه برسد شیرین است. چقدر ایاز مؤدب بوده است! 🔸حالا من نسبت به خدا چگونه¬ام؟ از اول تا به حال آنچه که دارم همه از طرف خداست. خودم هم مال او هستم؛ حالا یک گرفتاری مختصری پیدا کرده¬ام چقدر ابراز نارضایتی می‌کنم. بابا! چرا نعمت های دیگرش را حساب نمی‌کنی؟ منظور اینکه انسان لطف ها و احسان‌های خدا را فراموش نکند و اگر هم یک ناراحتی پیش آمد تسلیم و راضی باشد و تحمل کند و شکرش را به جا بیاورد و از خدا برای این ناراحتی که پیش آمده صبر بخواهد. مثل اهل بیت که بیشترین بلاها و سختی‌ها را دیدند اما همیشه تسلیم امر الهی بودند و نه تنها کوچکترین اعتراض نکردند بلکه همیشه راضی بودند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

🔺به حضرت موسی علیه السلام خطاب شد که موسی دست و پایت را جمع کن؛ رفتنی هستی. عرض کرد: پروردگارا! دو سه تا از بچه ها کوچک هستند، یک کم صبر کن بزرگ‌تر بشوند، زن و زندگی به آنها بدهیم. خطاب شد برو لب دریا، لب دریا رفت. حضرت حق فرمود: عصا بزن! عصا زد. آبها کنار رفت، کف دریا پیدا شد. گفت: کف دریا را عصا بزن، عصا را کف دریا زد. یک سنگی پیدا شد. گفت: به سنگ عصا بزن! حضرت موسی عصا زد. سنگ دو نیم شد. دید وسط این سنگ یک کرم هست که یک برگ سبز دم دهن اوست. حضرت حق فرمود: من این کرم را، وسط این سنگ، در زیر دریا فراموش نمی‌کنم تو و بچه هایت را فراموش کنم؟ به من واگذار کن و بیا. برادر من! غصه بچه ها را نخور، غصه خودت را بخور. خودت دلت به حال خودت بسوزد. کی دلش به حال ناصری می‌سوزد؟ هر کسی به فکر خودش است آقا. ناصری باید خودش به فکر خودش باشد. اینجا می‌گذرد، مهم نیست! آنجا مهم است. من هستم و عملم ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir