eitaa logo
کانال رسمی آیت الله ناصری
9.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
286 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی انتشار بیانات حضرت آیت الله ناصری اصفهانی (قدس سره) در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻موضوع : بخشش و محبت الهی ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir
در این روز بخشش و رحمت الهی از همه عزیزان بخصوص معتکفین عزیز التماس دعای فراوان داریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹روایتی دارد که خداوند حضرت شعیب را مخاطب ساخت و فرمود: یا شعیب! صد هزار نفر از امت تو را می‌خواهم در دنیا عذاب بکنم، شصت هزار از خوب ها و چهل هزار نفر از بدها! حضرت شعیب عرض کرد: که پروردگارا! بدها شهوترانی و بی بند و باری کردند درست، اما خوب ها را برای چه عذاب می‌کنی؟ خطاب شد که خوب ها هم دیدند و نهی از منکر نکردند. (بحارالأنوار ج : 97 ص : 81)منکرات و خلاف شرع ها را دیدند اما گفتند به من چه؟ خودش می‌داند، من را در یک قبر می‌گذارند او را هم در قبر دیگر می‌گذارند. چون وظیفه کسانی که می‌دانند این است که راهنمائی بکنند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مصادیق معروف و منکر 🔹مراتب توحید و مراتب نبوت و امامت و احکام شرعی همه معروف هستند. همه فروع دین مثل اقامه نماز، ایتاء زکات، حج، و ... همه معروف هستند. آنچه که در شرع مقدس امر به آن رسیده است یا مستحب است انجام بدهی جزء معروف هستند؛ تمام صفات حمیده جزء معروف هستند؛ اینها را باید نشر داد. آنچه که شرع مقدس نهی کرده است، حالا چه مکروهات باشد چه محرمات باشد منکر است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶امامزاده ها ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان مرحوم حاج مومن و شهید دستغیب رحمة الله علیه 🔹خدا رحمت کند مرحوم حاج مومن را که خیلی فوق العاده بود و داستان‌های عجیبی داشت. از دوستان مرحوم شهید دستغیب اعلی الله مقامه الشریف بود. با ایشان نجف آمده بود. در جلسه¬ای با آقای دستغیب که من هم خدمتشان بودم. یکی از دوستان به آقای دستغیب گفت: آقا یک از داستانهای حاج مومن را بفرمایید. آقای دستغیب اعلی الله مقامه به حاج مومن گفت: قصه شیراز را بگو. ایشان گفتند: شب جمعه¬ای بود و آقای دستغیب مشغول دعای کمیل بودند. دعای کمیل که تمام شد به ایشان گفتم: آقا! می‌خواهیم برویم بیرون مشهد تو بیابان‌ها خلوتی بکنیم. گفتند: برویم آقا، وسایل، چای را برداشتیم، تابستان بود هوا مهتابی و بسیار عالی بود. 🔸رفتیم به طرف کوه و آنجا نشستیم و چایی درست کردیم و در مورد توحید و ولایت صحبت می‌کردیم. شب از نصفه گذشت. آقای دستغیب مشغول نماز شب شان شدند و من هم دراز کشیدم و دستم را زیر سرم گذاشتم و در مورد عظمت حضرت حق و خلقت موجودات فکر می‌کردم. یک مرتبه دیدم مثل اینکه از بالای کوه یک کسی پایین می‌آید، با خودم گفتم هر که می‌خواهد باشد، کمی‌صبر کردم یکدفعه دیدیم یک شیر است، آمد و مقابل آقای دستغیب ایستاد و فقط در چشم های ایشان نگاه می¬کرد، آقا هم مشغول نماز شب بودند و اصلا اعتناء نکردند، بعد سراغ من آمد و پایم دراز بود سرش را طرف پای من آورد، من پایم را تکان ندادم، مقداری پاهای من را بو کرد و سرش را بلند کرد و رفت. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹موضوع: دستور العملی از آیت الله ناصری قدس سره برای رفع حوائج 🔸حقیقتا حیف این کلام گرم و روحانی است که دوستان اهل بیت علیهم السلام از آن محروم شوند. انتشار حداکثری فراموش نشود. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
🔹در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ یعنی شهادت می‌دهم که شما اهل بيت عصمت و طهارت، امر به معروف و نهی از منکر کردید. آیا معنایش همین است؟ همه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. این برای اهل بيت عليهم السلام فضیلتی نیست. ما داریم فضائل اهل بيت عليهم السلام را می‌گوییم که دیگران ندارند یا اهل بیت فوق آنرا دارند. پس معنای این عبارت چیز دیگری باید باشد. 🔸معنای وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ این است که اول کسی که در عالم واجبات را تشریح کردند و امر به آن نمودند، و محرمات را بیان کردند و از آن نهی نمودند، اهل بيت عصمت و طهارت بودند. و لذا شما در زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام درباره حضرت امیرعلیه السلام می‌خوانید که: وَ الدَّلِيلَ عَلَى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسَالاتِك یعنی خداوندا! صلوات بفرست بر امیرالمومنین علیه السلام که استاد و راهنمای تمام انبیاء و اولیاء بود. از اول خلقت حضرت احدیت واجباتی داشته که معروف بودند و محرماتی داشته که منکر بودند. اهل بيت عصمت و طهارت مشرع و مبین این واجبات و محرمات بوده¬اند. این معنا به حسب ظاهر بد نیست و الله العالم.پس اهل بیت نه تنها در این زندگی دنیایی که داشتند اقامه معروف می‌کردند و نهی از منکر، بلکه از اول خلقت راهنمای انبیاء در اقامه معروف و ترک منکر بودند. 🔹اگر چنانچه همین حیات دنیایی آنها را دقت بکنید اصلاً این بزرگوارها کارشان امر به معروف و نهی از منکر بود. در طول عمر کوتاهی که اهل بيت عصمت و طهارت داشتند از تمام اوقاتشان برای نشر و بیان احکام استفاده می‌کردند و چه داستان‌هایی در این زمینه از آنها نقل شده است که با ملاطفت و مهربانی و دلسوزی دیگران را امر و نهی می‌نمودند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان زیبای بشر حافی 🔹بشر حافى یکى از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشى و فسق و فجور اشتغال داشت، خانه اش مرکز عیش و نوش و رقص و غنا و فساد بود که صداى آن از بیرون شنیده مى شد. روزى از روزها که در خانه اش بساط گناه برپا بود، کنیزش با ظرف خاکروبه ، درب منزل آمد تا آن را خالى کند که در این هنگام حضرت موسى ابن جعفر علیها‌السلام از درب آن خانه عبور کرد و صداى ساز و آواز به گوشش رسید. از کنیز پرسید: صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز جواب داد: البته که آزاد و آقا است . امام علیه السلام فرمود: راست گفتى ؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد. کنیز به داخل منزل برگشت . 🔸بشر که بر سفره شراب نشسته بود از کنیز پرسید: چرا دیر آمدى ؟ کنیز داستان سؤ ال مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. بشر پرسید: آن مرد در نهایت چه گفت ؟ کنیز جواب داد: آن مرد گفت: درست می‌گویی، اگر صاحب خانه آزاد نبود (و خودش را بنده خدا مى دانست ) از مولاى خود مى ترسید و در معصیت، این چنین گستاخ نبود. 🔹سخن کوتاه حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام همانند تیر بر دل او نشست و مانند جرقه آتشى قلبش را نورانى و دگرگون ساخت . سفره شراب را ترک کرد و با پاى برهنه بیرون دوید تا خود را به مرد ناشناس برساند. دوان دوان خودش را به موسى بن جعفر(ع ) رسانید و عرض کرد: آقاى من ! از خدا و از شما معذرت مى خواهم . آرى من بنده خدا بوده و هستم ، لیکن بندگى خودم را فراموش کرده بودم . بدین جهت ، چنین گستاخانه معصیت مى کردم . ولى اکنون به بندگى خود پى بردم و از اعمال گذشته ام توبه مى کنم، آیا توبه ام قبول است ؟ حضرت فرمود: آرى خدا توبه ات را قبول مى کند، از گناهان خود خارج شو و معصیت رابراى همیشه ترک کن . آرى بشر حافى توبه کرد و در سلک عابدان و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت ، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت . ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی آیت الله ناصری 👉@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هارون الرشید، برای فریب، شکنجه و یا تحقیر حضرت موسي بن جعفرعلیهما السلام در دید مردم، زن بدنام و زیبایی را به بهانه خدمتکاری نزد ایشان فرستاد؛ وقتی زن را به محضر آن حضرت آوردند،فرمود: من نیازی به کنیز و خدمتکار ندارم و او را برگرداند. هارون الرشید از این کار ناراحت شد و گفت: ما با اجازه او، وی را زندانی نکرده ایم تا زن را نیز با اجازه او به آنجا بفرستیم، و دوباره دستور داد آن زن را به زندان برگردانند. مدتی گذشت،گزارش دادند: آن زن هم مشغول عبادت شد و پیوسته در سجده می‌گوید: «سُبْحَانَكَ سُبْحَانَك‏» هارون گفت: موسی بن جعفر وی را سحر کرده است! او را با سرعت نزد من بیاورید. وقتی زن را نزد او بردند، دیدند از خوف خدا می‌لرزد و مرتب به آسمان نگاه می‌کند و مشغول نماز شد. هارون پرسید: چرا چنین می‌کنی، این چه حالی است که در پیش گرفته ای؟ زن گفت: وقتی محضر امام کاظم ع شرفیاب شدم، او مرتب مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به وی عرض کردم: ای مولا و سید من! آیا کاری دارید که من انجام دهم؟ فرمود: من با تو کاری ندارم. عرض کردم: مأمور به خدمت شما هستم... ادامه دارد. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
فرمود:اینها چه بد فکر می‌کنند. ناگهان متوجه باغ بزرگی شدم که پایانی نداشت و با فرش‌های زیبا مفروش شده بود، حوریانی زیبا در آن صف کشیده بودند و در دست‌های خود ظرف‌های آب و طشت برای شستن دست‌های آن حضرت آماده ساخته بودند. از آن موقع تا لحظه ای که غلام به سراغ من آمد من به سجده افتادم. هارون گفت: شاید این قضایا را در خواب دیده‌ای؟ آن زن گفت: به خدا قسم همه اینها را قبل از اینکه به سجده بروم با چشمان خود دیدم و سجده‌ام برای سپاس از آنها بود. هارون دستور داد از او مراقبت نمایند که این حرف‌ها را به کسی نگوید. آن خانم دوباره به سجده افتاد و مشغول نماز شد. همیشه کارش این بود و مرتب می‌گفت: عبدصالح نیز چنین می‌کرد و من در عالم واقع دیدم که آن حوریان مرا خطاب کردند که از حضور امام کاظم علیه السلام دور باشم و به من گفتند: ما برای خدمت امام موسی بن جعفر برتر و مناسب تر هستیم. (بحارالانوار، ج 48، ص 238) ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 وفات پدر آقا امیر المومنین، حضرت ابوطالب علیهما السلام را تسلیت عرض می نماییم و با هدیه ذکر صلواتی به روح منور ایشان چشم امید به کرامت بی پایان فرزند بی مثالش می بندیم. @nasery_ir
در روایتی آمده که رسول خدا(ص) به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «در سفر معراج چهار نور را دیدم. از جانب خدا خطاب شد: این عبدالمطلب، این عمویت ابوطالب، این پدرت عبدالله و این مادرت آمنه است.».( الامامة و التبصرة، ۱۴۰۴ق، ص۳۴.) در روایتی دیگر آمده است: «ابوطالب در روز قیامت در زمره پادشاهان و به سیمای پیامبران محشور می‌گردد.»( تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۴ق، ج ۲، ص۲۹.) 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حضرت صادق علیه السلام می¬فرمایند: حضرت حق بود و هیچ شیئی با او نبود، نه معلومی‌با او بود و نه مجهولی، خدا بود و نه عرش، نه کرسی، نه قلم، نه لوح، نه آسمان و نه زمین، هیچ نبود، حضرت حق اراده کرد که موجوداتی بیافریند، اول موجودی که آفرید نور نبی اکرم صلی الله علیه و آله و ما اهل البیت بودیم، که از نور عظمت خودش آفرید، ما در این جو لایتناهی مشغول تسبیح و تهلیل حق بودیم. و در ادامه روایت مطالب عجیبی در مورد اسرار ولایت مطرح می‌نمایند. 🔹در قسمتهای بعدی روایت دارد که حضرت حق فرمود: فَكُلُّ شَيْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهِي وَ أَنْتُمْ وَجْهِي(بحار الانوار ج : 25 ص : 19) یعنی جمیع اشیاء معدوم می‌شوند مگر وجه من و وجه من شما چهارده نور مقدس هستید. در ذیل آیه «وَ يَبْقَى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجْلَالِ وَ الْاكْرَامِ»( الرحمن/27) هم روایت دارد مراد از این وجه الله که باقی می‌ماند و فانی نمی‌شود چهارده نور مقدس هستند.( بحارالأنوار ج : 24 ص : 192) خود وجه هم از نظر حروف ابجد چهارده است. واو شش و جیم سه و هاء هم پنج است که در مجموع چهارده می‌شود. منظور اینکه اهل بیت اینقدر به خدا نزدیک بودند و قرب مقامی‌دارند که اول مخلوق و سر سلسله مخلوقات هستند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا