eitaa logo
کانال رسمی آیت الله ناصری
9.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
285 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی انتشار بیانات حضرت آیت الله ناصری اصفهانی (قدس سره) در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
عمر شریف مرحوم آیت‌الله ناصری در این مسیر والا و نورانی سپری شد و به حق باید گفت: عاشَ سعیداً و ماتَ سعیداً. ۳) این عالم واصل، چنانکه همگان می‌دانند یکی از شیفتگانِ دلباختۀ حضرت ولی‌ّعصر و صاحب امر، بقیة‌الله‌الأعظم«ارواحنا و ارواح‌العالمین لتراب مقدمه‌الفداء» بودند و در این عرصه، عاشق صادقی بود که گواهش در دلِ سوخته و چشم اشک‌بار و بیانِ همواره آمیخته با ذکر یار و مهم‌تر از این‌ها، عمل خالصانۀ ایشان نمایان گشته بود. این روحِ عطش‌ناک انتظار و این شیوۀ مرضیۀ ایشان نیز برای همۀ منتظران مهدی موعود«عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف» سازنده و آموزنده بود و شیفتگی و انتظار آنان را می‌افزود. انتظار فرج در معنای حقیقی آن، التزام به راه و سیره و مسیرۀ امام زمان«سلام‌الله‌علیه» و اولیاء معصومین«صلوات‌الله‌علیهم اجمعین» است: «مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ». خلاصه، اینکه: حضرت ولیّ‌عصر«ارواحنا‌فداه» از ما انتظارِ معطوفِ به عمل و تقوا و پرواپیشگی و تسلیم را مطالبه فرموده‌اند: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا الْأَمْرَ إِلَيْنَا». ۴) مرحوم آیت‌الله ناصری«قدّس‌سرّه»، عالِم منعزل و بریدۀ از اجتماع نبود و دردِ مردم داشت. اخلاق و سیر و سلوک، او را از جامعه و مردم و دردها و رنج‌ها و مشکلات آنان جدا نساخته بود، بلکه ایشان را به مردم و نیز به متن حوزه‌ها و طلّاب و روحانیّون، نزدیک‌تر ساخته بود و فکر و اهتمام ایشان را در گره‌گشایی و خدمت به خلق خدا قرار داده بود و در این عرصه نیز یادگارهایی از این عالم فقید، چه در تأسیس مدارس علمیّه و مؤسّسات آموزشی و فرهنگی در حوزه‌های علمیّۀ قم و اصفهان و چه در بنیان‌گذاری بنیادهای اجتماعی و مردمی باقی مانده است که به امید خداوند متعال و با همّت والای شاگردان و ارادتمندان ایشان و خصوصاً فرزندان و آقازادگان مکرّمشان به نحو شایسته و بهتر از گذشته، استمرار و استدامه خواهد یافت. «ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ». آنچه در این مجال، در طیّ چهار نکته بیان شد، چارچوب شخصیّت برجسته و سیرۀ روشن مرحوم آیت‌الله ناصری«قدّس‌سرّه‌الشّریف» بود که ان‌شاء‌الله‌تعالی برای همگان، سرمشق آموزنده‌ای خواهد بود که مایۀ رحمت و تعالی است. از پیشگاه خداوند تعالی، علوّ درجات آن عالم ربّانی را مسألت کرده و توفیقات و سعادت همۀ شما شرکت‌کنندگان در همایش تبیین سیرۀ این عالم درس‌آموز را خواستارم. والسّلام علیه و علیکم و رحمة‌الله و برکاته. حسين المظاهرى ۱۱ / ربیع‌الأول / ١٤٤۵ ۵ / مهرماه / ١٤٠۲
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻گزارش صدا و سیمای قم از همایش سالک الی الله ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹 کانال رسمی آیت الله ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موضوع:توفیق نماز شب .┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹 کانال رسمی آیت الله ناصری
🔺برنامه تلویزیونی کلمه ▫️کلمه پنجاهم: سالک الی اللّه ▫️یادنامه آیت‌الله محمدعلی ناصری(ره) ▫️میهمان: حجت‌الاسلام محمد سلطانی ▫️میزبان: وحید یامین‌پور 🔻پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ - حوالی ساعت ۲۳ شبکه یک سیما . ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔹 کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir
هدایت شده از الهادی
💠 بخشی از مصاحبه پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری با حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در مورد مرحوم رضوان‌الله علیه 🔻 سوال: ابتدا از دوران نوجوانی و جوانی مرحوم آیت‌الله ناصری بگویید. ایشان این دوره از حیات خود را چگونه سپری کردند و شاگرد چه کسانی بودند؟ 🔸 جواب: روح پدرم شاد که می‌گفت به استاد فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ ایشان از جوانی تا اواخر عمر شریف‌شان، مشغول خدمت‌رسانی به مردم بودند. این بزرگوار، پدری معنوی برای همه بود. ایشان چهارده سالشان بود که پدرشان برای ادامه تحصیل و درس به عراق می‌روند و خانواده را هم همراه خود به عراق می‌برند. 🔹 عجیب است که وقتی به عراق می‌رسند، مادر ایشان که زن صالحه‌ و صبوری بوده، فوت می‌کند. این اواخر که به‌همراه پدر ‌به عراق رفتیم، یک خانه چهل متری را نشان دادند و ‌گفتند این خانه ما بود. ادامه دارد... ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
هدایت شده از الهادی
ادامه مطلب قبل... 🔻 خب بعد از فوت مادر، پدر ایشان مشغول درس بوده است. پدرم می‌گفتند من از همان جوانی به امیرالمؤمنین علیه‌السلام پناه بردم. خلاصه پدر، تربیت ایشان را به عهده می‌گیرد و ایشان هم با جدیت مشغول تحصیل می‌شوند. 🔸 همه اوقات ایشان در عراق، صرف تحصیل و توسل به حضرات معصومین و آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام و بقیة‌الله‌الاعظم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف شده بود. 🔹 ایشان محضر اساتید بزرگی را درک کرده بود. در نجف نزد مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید‌ محمود شاهرودی بزرگ، سید‌ جمال گلپایگانی، سید‌ عبدالهادی شیرازی، مرحوم آیت‌الله‌العظمی خوئی و مرحوم امام تلمّذ کرده بودند. 🔹 ایشان چون از همان ابتدا تقوای باطنی داشتند، مقید بودند که نماز را به جماعت بخوانند، جاهایی هم که رفت‌وآمد داشتند، نمازهای جماعت متعددی برگزار می‌شده است، تا این که یک نفر از اساتید ایشان می‌گوید: امشب می‌خواهم جایی نماز ببرمت که دلت آرام بگیرد. 🔸 ایشان تعریف می‌کردند که اولین باری بود که مرحوم امام خمینی رحمه‌الله در منزلشان نماز جماعت داشتند و ما هم رفتیم و در نماز ایشان شرکت کردیم و دیدیم متفاوت است و خلاصه ارتباط‌ها از اینجا شروع می‌شود. ▪️لینک متن کامل مصاحبه: https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=53997 ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از الهادی
💠 شکستگی و تواضع (ره) 🔻 یکی از امتیازات جناب والد، حضرت آیت‌الله ناصری، شکستگی و افتادگی بود. روزی، مراسم فاتحه‌ی یکی از آقایان علما در مسجد اعظم قم، برپا بود و مجلس، مجلس سنگینی بود. مسجد، مملو از جمعیّت بود و بنده، همراه ایشان وارد جلسه شدیم. 🔸 ایشان را به سمت قسمت خصوصی که جدا کرده بودند، هدایت کردند؛ یعنی آمدند و گفتند که شما از این طرف بفرمایید و ایشان هم پذیرفتند. جمعیّت زیادی در مسجد بود. 🔹 ایشان، به آن بخش رفتند؛ ولی همان ابتدای کار، روی زمین نشستند؛ در حالی که صندلی هم گذاشته بودند و افراد و آقایان هم روی صندلی نشسته بودند و طبیعتاً باید روی صندلی می‌نشستند؛ ولی همان دم، روی زمین نشستند و عبایشان را روی سرشان کشیدند و دستشان را روی پیشانی گذاشتند. 🔸 خیلی‌ها آمدند و گفتند که بفرمایید و روی صندلی بنشینید؛ ولی قبول نکردند و گفتند که همین ‌جا خوب است. همیشه همین‌طور بودند و ابتدای مجلس می‌نشستند. 🔹 بعد از مدّتی که جلسه گذشت و صندلی‌ها پر شد، دوربین‌ها و خبرنگارها متوجّه شدند که آیت‌الله ناصری، اینجا نشسته‌اند و تمام دوربین‌ها، به سمت ایشان آمد. 🔸 بنده، آرام خدمت ایشان گفتم که انگار دوباره موضوع دارد عوض می‌شود و خوب است که برویم. ایشان گفتند که بله،‌ برویم؛ ولی هرجا که می‌رسیدند، می‌نشستند و در کمال شکستگی بودند! 🔹 منیّت و إنیّت و اینکه احترام ویژه برای خودشان قائل باشند، ابداً اینگونه نبود! «افتادگی آموز اگر طالب فیضی» کد ۲۲۹۲۷ [انتشار به مناسبت برگزاری همایش ملی سالک الی الله] ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‍ ⚜️بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري⚜️ داستان غلامِ با معرفت 🔸غلامي بود كه ارتباط او با خدا بسيار خوب بود؛ بنده خدا بود و بنده نفسش نبود. روزي شخصي كه مي‌خواست غلامي بخرد، او را پسنديد و خريد يكي، دو سه شب خوابيد و ديد كه مولا از اول شب، تا صبح مي‌خوابد. با خودش گفت: «اين طور كه نمي‌شود». يك شب نصف شب كه شد، مولا را صدا زد و گفت: «پا شو». پرسيد: «چه خبر است؟» گفت: «قافله حركت كرده است. آن‌ها كه خواهان سير الي الله هستند، آن‌ها كه با خدا كار دارند، آن‌ها كه مي‌خواهند پرونده‌ گناهان گذشته شان را ببندند، آن‌ها كه از گناهان گذشته خود پشيمان شده‌اند، دارند به سوي خدا مي‌روند و قافله آن‌ها حركت كرد؛ بلند شو». گفت: «بگذار ما بخوابيم. خدا كريم است». غلام گفت: «خيلي خوب». دوباره يك ساعت بعد از آن گفت: «مولا! قافله رفت. عقب ماندي». گفت: «بگذار بخوابيم. خدا كريم است». 🔺فردا كه شد، مولابرده خود را بر سر زمين‌هاي خود برد. مولا، دستورهاي لازم را براي آباد كردن آن‌ها داد و گفت: «اين زمين را شخم بزن». غلام زمين را شخم زد و آن را براي كشت و زرع، مهيا كرد. بعد مولا گندم داد و گفت: «اين گندم‌ها را بگير و در اين زمين بپاش». گفت: «چشم مولا». مدتي بعد، مولا گفت: «برويم سر زمين و كشت و زرعي كه كرده‌اي را ببينيم». غلام گفت: «خيلي خوب. برويم آقا». آمدند سر زمين و ديدند جو سبز شده است. مولا گفت: «اين زمين مگر مال ما نيست؟» گفت: «چرا مولا». گفت: «من گندم به تو دادم اينجا بكاري؛ ولي جو سبز شده است». گفت: «صحيح است». پرسيد: «آخر چرا چنين شد؟» گفت: «قربان! گندم‌ها را به همسايه دادم و به جاي آن، جو گرفتم و كاشتم. گفتم: خدا كريم است. ان شاء الله گندم سبز مي‌شود». مولا گفت: «غلام! چرا اين قدر ناداني؟ تا به حال چه كسي جو كاشته و گندم چيده است؟» گفت: «مولا! چه کسي از اول شب، تا صبح خوابيد و روز قيامت سرافراز شد؟» و به اين وسيله مولايش را متنبه کرد. 🔹اينکه هميشه بگوييم: خدا كريم است كه نمي‌شود. خدا كريم هست؛ ولي بكار و بچين، بعد بگو: خدا كريم است. درِ خانه خدا برو، جزع و فزع بكن، التماس بكن، و بعد، بگو: خدا كريم است. اما اينکه چشم من باز باشد و هر جا مي‌خواهد بيفتد، بيفتد. زبانم هم رها باشد غيبت، تهمت، فحاشي، هرچه مي‌خواهم بكنم. و بعد بگويم: خدا كريم است، اين طور نيست. . ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir