eitaa logo
سبک زندگی
786 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
606 ویدیو
104 فایل
💠 خوش آمدید 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 استاد پناهیان 💠 هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ... @naserin_esf1
VID_20210212_160955_140.mp3
6M
📚 استاد پناهیان 💠 هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ... @naserin_esf1
📚 امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند؛ 💠 چه زشت است در مومن خواسته باشد که او را به خواری کشاند @naserin_esf1
VID_20210212_155819_081.mp3
1.2M
📚 استاد رائفی پور 💠 مزدوران رسانه ای @naserin_esf1
📚 سبک زندگی 💠 بسیار مهربان و شوخ طبع بود. مشکلات کاری را به خانه نمی‌آورد. خیلی به اهمیت می‌داد. برای نظر زن ارزش زیادی قائل بود. بیشتر وقتها از رفتار بعضی مردها که با زنان خودشان رفتار خوبی نداشتند اظهار بیزاری می‌کرد، روحیه‌ی همکاری خوبی داشت. امّا خودم راضی نمی‌شدم با آن همه کار طاقت فرسایی که داشت، وقتی به خانه می‌آید دست به سیاه و سفید بزند. واقعاً به زحمتشان راضی نبودم. ولی با این همه به من اجازه نمی داد لباس‌هایش را بشویم. خودش می‌شست و می‌گفت: نمی‌خواهم شما را به بیندازم. من هم اصرار می‌کردم که وظیفه منه و باید لباس‌های شما را بشویم و به این کار افتخار می کنم. یادم هست بعد از عملیات ایشان دیر وقت آمد خانه؛ سر تا پایش شنی و خاکی بود. خیلی خسته بود. آنقدر که با پوتین سر سفره نشست. تا من غذا را آماده کنم، ایشان سر سفره خوابش برد. آمدم و آرام پوتین‌هایش را در آوردم که بیدار شد و با لحن خاصی گفت: این شما نیست. زن که برده نیست. من خودم این کار را می‌کنم. وقتی پوتین‌هایش را در آورد گفتم: پس لااقل جورابهایت را در بیاورم گفت: من هر حرفی را یکبار می‌زنم. بعد با آن حال خستگی خندید. @naserin_esf1
کم  گوی  و  بجز  مصلحت  خویش  مگوی چون چیز نپرسند   تو  از  پیش  مگوی دادند  دو  گوش  و  یک  زبان  از  آغاز یعنی  که  دو  بشنو  و  یکی  بیش  مگوی @naserin_esf1
4_6041746429611870324.mp3
7.6M
📚 حاج آقا 💠 خوش اخلاقی در خانه (2) @naserin_esf1
📚 پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) می فرمایند؛ 💠 کسی که بار خود به دوش مردم افکند ملعون است @naserin_esf1
📚 سبک زندگی 💠 معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و بودن را حفظ کند. 💠 آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند جهان است. 📙کتاب زندگانی 💠 به فرزندان و همسر خود اعتماد به نفس بدهید. @naserin_esf1
الهی ... این بنده چه داند که چه می باید جست ؟ داننده تویی هر چه دانی، آن ده ..._انصاری @naserin_esf1
💠 در کنار ساحل قدم میزدم و میخواستم به جای دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجه مرا به خود جلب کرد جلوتر رفتم تا به شیء درخشان رسیدم نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خود غافل کرده است وقتی که به آن رسیدم دیده‌ام که چقدر بیهوده بوده است ولی آیا اگر به سمت آن چیز بی ارزش نمی‌رفتم واقعا نمی فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را می خوردم. @naserin_esf1