#ولایت
💠 چتر ولایت برای تربیت مومن
🔻 در کتب ادبي قديم داستاني چنین نقل شده: سلطاني يک باز شکاري داشت که خيلي به اين باز رسيدگي مي کرد و خيلي اين را دوست داشت. روزي اين باز شکاري که روي ساعد سلطان نشسته بود به دنبال پرنده اي برخاست، آن را دنبال کرد و رفت تا به خانه پيرزني فرود آمد. پرنده و باز رفتند و گير افتادند. باز شکاري همانجا ماند.
🔸 پيرزن تا حالا باز شکاري نديده بود، سر و کار او با مرغ خانگي و خروس و... بود، نشناخت که اين چه حيواني است. به حيوان نگاه مي کرد مي گفت: سبحان الله چرا نوک اين کج است؟ اين طوري که نمي تواند دانه برچيند، نگاه مي کرد به پاهاي او مي ديد چنگال اين بيش از معمول بلند است، نگاه مي کرد به پر و بال او مي ديد خيلي پر و بال دارد.
🔹 پيرزن آرام آرام خود را به اين باز شکاري رساند، او را گرفت و يک چاقو برداشت و اضافه چنگالش را زد، اضافه اي که خيال مي کرد اضافه است، بعد ديد پر و بال او هم اضافه است و شروع کرد به کَندن پر و بال ها، مقداري گذشت ديد نوک اين کج است، فکر مي کرد اين مي خواهد دانه بردارد و نمي تواند، چاقو آورد و نوک اين را هم بريد.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻 از طرفی در شهر جار مي زدند که باز سلطاني رفته است و در خانه و محل هر کسي باشد محل و خانه او به غارت است! ولي اين پيرزن نمي دانست که اين حيوان باز است، باز شکاري سلطان است.
🔸 روزی خانمي از همسايه ها به خانه اش آمد و ديد يک حيوان عجيبي آنجا است، از پيرزن پرسيد: اين چرا اينطوري است؟ گفت اين مرغک بيچاره اينجا آمد من هم ديدم هم چنگال او بلند است، هم بال او زياد است و هم نوک او کج است، اينها را براي او درست کردم. پيرزن به نظر خود يک خدمتی کرده بود.
🔹 همسايه گفت: به گمانم اين باز شکاريِ سلطان باشد که دارند جار مي زنند، بگذار برويم خبر بدهيم. خبر دادند، مأمورها آمدند گفتند بله، اين باز، باز شکاري سلطان است. به سلطان خبر دادند که اين بلا سر باز تو آمده است، گفت: او را بياوريد، او را آوردند. اطرافیان پیرزن را سرزنش کردند، ولی سلطان به باز نگاه مي کرد و مي گفت: هر کس ساعد سلطاني را رها کند و به خانه پيرزني درآيد [سزایش همین است] همين خواهد شد.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻 عرض بنده اين است که مؤمن باز شکاري ساعد سلطان ولايت است، او مي داند چگونه بايد مؤمن را تغذيه کند. جايگاه اهل ايمان بر ساعد ولايتي آقا اميرالمؤمنين و اهل بيت عصمت و طهارت است.
🔸 وقتي مؤمن فاصله مي گيرد مردم خيلي بلا سر او مي آورند، بلاهايي که بشناسيم يا نشناسيم، بدانيم يا ندانيم، نيت آنها خير بوده باشد يا خير نبوده باشد. جايگاه مؤمن ساعد ولايت اميرالمؤمنين و اهل بيت عصمت و طهارت است. اگر فاصله بگيرد ديگران قدر او را نمي شناسند، اصلاً او را نمي شناسند، ظرفيت ها و استعدادهاي او را نمي شناسند، رشد او را نمي شناسند و او را از رشد محروم مي کنند، فقط يک مأمن در تمام هستي وجود دارد اين هم ولايت خدا و ولايت اهل بيت عصمت و طهارت است.
🔹 ولي اين ولايت حقيقتي دارد بايد ملتزم شد، شرايطي دارد بايد ملتزم شد، بايد پاي اين ولايت ايستاد. چتر ولايتي «اللَّهُ وَلِي الَّذينَ آمَنُوا يخْرِجُهُمْ» از مؤمن حمايت مي کند، او را خلق کرده است و مي تواند به او جهت دهي کند می تواند مؤمن را تربيت کند، اين چتر ولايتي و حمايتي براي مؤمن است. چتر ولايتي «إِنَّما وَلِيکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ» یعني اميرالمؤمنين (عليه السلام) ساخته شده است براي تربيت نفوس، جاي ديگر خبري نيست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#علم #رشد
💠 شناخت درد و درمان
🔻 رسول خدا صلي الله عليه وآله و اهلبیت مکرمش معدن خير و برکت و علم و معرفتند؛ اگر دلي زلال شود و مقداری از اين خار و خاشاک تعلقات سنگين بيرون بيايد؛ اين لطافت و معرفت را احساس ميکند.
🔸 اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه درباره متقين تعبيري دارند، تعبيرخيلي زيبا انتخاب شده: «هَجَمَ بِهِم العلم» معارف هجوم مي آورند به افرادي که در مسير زلال شدن هستند؛ وقتي هجوم آورد يک نفر پيدا ميشود مثل سلمان که در تعريفش گفته ميشود: «بحر لاينزف» حاصل اين هجوم يک نفر در علم و آگاهي يک درياي بي پايان می شود و اين کار قدم اولش تهذيب و پاکي و خودساختگي هست چه در اعمال و رفتار و چه در باطن و تعلقات و قلب و صفات؛
🔹 ولي يک مقدار که انسان پيش رفت خداي متعال شروع ميکند به نشان دادن و او مي بيند. در ابتدا انسان در محدوده اي از ابهام است نه سؤال مي بيند و نه جواب مي بيند و نه يمين و نه شمال مي شناسد، ولي يک مقدار که انسان پیش رفت خداي متعال درد و درمان را به او مي شناساند هم از خودش را و هم از دیگران را.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#حضرت_زینب
💠 عظمت حضرت زینب سلام الله علیها
🔻حتي بيان نام تو اعجاز ميکند
اين اسم سيئات مرا هم ثواب كرد
هر حاجتي كه پيش خداوند برده ام
گفتم به حق زينب و او مستجاب كرد
🔹 بعضی در تاريخ نقل کردهاند معجر از سر حضرت کشيدند. ولي در جواب ميگويند:
مادر دهر نزائيد و نخواهد زائيد
آنكه را از سر اين آينه معجر بكشد
🔸 حتي حضرت براي صورتشان وقتي که وارد مجلس عبيدالله شدند، اولا کنيزان متعدد و بازماندگان اسرا دور حضرت بودند. ثانیا آستينها بلند بود و دست و آستين جلوي صورت مبارکشان ميگرفتند...
🔹 عبيدالله گفت: آن زن کيست که صورت پنهان دارد؟ شخصي گفت: دختر علي مرتضي، زينب کبري است.
بسيار شنيديم ولي کم ز تو گفتند
ناگفته زياد است اگر هم ز تو گفتند
نه ماه تو در کالبد فاطمه بودی
گاه متولد شدنت عالمه بودی
از چهرهات اينگونه گرفتند نتيجه
هم مادر و هم دختر زهراست و خديجه
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری #سلوک #رشد
🎥 اهمیت سلوک و رشد معنوی
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
⏱ زمان: ۲ دقیقه
🗓 تاریخ: ۱۳۹۷/۷/۱۰
🔺 @nasery_ir
🔹 سالروز رحلت استاذ العرفا آیت الحق و العرفان مرحوم سید علی آقا قاضی طباطبائی، تسلیت باد.
🔸 سزاوار است که همه با هم برای ایشان حمد و سوره ای قرائت کنیم تا ان شاالله هزاران هدیه معنوی به ایشان تقدیم گردد و برای همه ما دعا و توجه و شفاعتی بنمایند.
با ارسال این پیام به دوستان خود در ثواب نشر آن شریک شوید...
🔺 @nasery_ir
#آیت_الله_شیخ_عبدالکریم_حائری #آیت_الله_سلطان_آبادی
🔻 مؤسس حوزه قم مرحوم آیت الله حاج شيخ عبدالکریم حائری فرموده بودند: من جوان بودم روزی پیر مردی خدمت آیت الله العظمی ميرزای شیرازی آمد، ميرزا خيلي به ايشان احترام گذاشت و من از این همه احترام تعجب ميکردم. وقتي ميخواست بيرون برود جناب ميرزا کفش های ايشان را جفت کردند و من بيشتر تعجب کردم و آن پيرمرد اين تعجب من را حس کرد.
🔸[آن پیرمرد] از جناب ميرزا پرسیدند: اين شيخ کیست؟ ميرزا فرمودند: ايشان آشيخ عبدالکريم از دوستان ما و فضلاي درس ما هستند. آن پيرمرد فرمود: ديدهام عبدالکريم نامي به قم ميرود و حوزه علميه قم را تأسيس ميکند، به گمانم ايشان باشد.
🔹 حاج شیخ گفته بودند اين حرف نیز بر تعجب من افزود! وقتی جویا شدم گفتند: ايشان آیت الله ملا فتحعلي سلطانآبادي هستند. سلطانآباد اراک.
🔸 صبغه معنوی مرحوم آيت الله العظمي اراکي نیز تأثيرپذيرفته از علماي سلطانآباد و مکتب سامرا بود، مرحوم آيت الله العظمي اراکي هم خيلي لطيف بود. مجموعه سنگين و گراني بودند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#توسل #مراقبه
💠 مراقبه و پرهیز از نفسانیات لازمه اتصال حقیقی به اهلبیت
🔻 خداي متعال بهترين اسباب تقرب را با چهارده نور مقدس، براي ما قرار داده است، ولی مگر ميتوان اتصال حقيقي با اميرالمؤمنين، آقا سيدالشهداء، امام زمان (علیهم السلام) و ارواح طيبه حواريين و امامزادگان برقرار کرد و اين ارتباط را بدون مراقبه نگاه داشت؟ سخت است.
🔸 ولي مگر علم يا لذت و بهرهاي بالاتر از اين هم هست؟ ولی آنچه درک آدمي را از حقيقت عالم و از اتصال به حضرات محمد و آل محمد (علیهم السلام) دور ميکند و براي اين اتصال و اين معرفت مخرب هست، اموري است که به مراقبه و تهذيب لطمه زده است. آنها پاک ميخواهند و پاک ميپسندند، آن ها پرهيز از نفسانيات را ميخواهند حتي اگر حلال هم باشد، ولي طبق قاعده است و قواعد دارد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#گناه
💠 حقیقت گناه چیست؟
🔻 در دنيا با حواس ظاهريمان کار ميکنيم، اين را خوب می دانیم که اگر مسموم شديم، يک غذاي مسمومي را مصرف کرديم بايد بيمارياش را بکشيم. تاوان دارد، مشکل پيدا ميکنيم.
🔸 اما گاهي در قضاياي رفتاري، اعتقادي، اخلاقي، روحي و رواني برايمان درست جا نميافتد که من دارم غذاي مسموم ميخورم. گناه يعني سم. بايد تاوانش را بدهم. اما از ناحيه حق تعالي جز فضل و احسان، جذب و رحمت، کرم و عنايت هيچ چيز نيست. کوتاهيها از ماست و الّا از آن ناحيه جز احسان و لطف چيزي نيست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
هدایت شده از الهادی
🔻شهادت مظلومانه امام حسن عسکری علیه السلام را به فرزند گرامیشان امام زمان عج الله تعالی فرجه و همه شیعیان حضرت تسلیت عرض می نماییم...
🔺 @nasery_ir
* #امام_حسن_عسکری
🔻آقا امام عسکری خیلی مظلوم بودند هم در زمان حیاتشان مظلوم بودند و هم شهادت حضرت به گونه ای شده که خیلی بیش از این نیاز است که به آقا امام عسگری عليه السلام و فضایلشان و صحبت در باب ایشان و عنایتشان، پرداخته بشود.
امام زمان علیه السلام از اینکه نام پدر بزرگوارشان برده شود خیلی خوشحال می شوند.
🔸از جمله کراماتی که برای حضرت نقل شده یک روایتی دارد که راوی نامه ای می دهد خدمت امام عسگری عليه السلام و مسائلی را می پرسد. بعد حضرت جواب می دهد. در پایان نامه حضرت می نویسند که تو اراده داشتی در نامه ات بنویسی راجع به بیماری تب رِبع بپرسی ولی فراموشت شد، اما درمانش اين است. و حضرت درمانش را می نویسند.
🔹یکی دیگر از کرامات امام عسکری علیه السلام این است که راوی خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسید، حضرت با یک قلم زیبایی داشتند می نوشتن؛
حضرت نامه نوشتنشان که تمام شد، سر آن قلم را پاک کردند و به راوی اشاره کردند که بگیر. طرف تعارف کرد. حضرت فرمودند مگر الان در دلت نگذشت که ای کاش ایشان قلمشان را به من می دادند؟! خب این قلم بیا بگیر و به او دادند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir