* #امام_حسین
🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام:
👉🏻 www.al-hady.ir
* #امام_حسین
🔻بايد دقيق تر و بازتر وارد قضيه عاشورا شد و اصناف مختلف مردم آن زمان را شناخت. واقعاً مردم آن زمان فقط دو گروه نيستند که يا طرف ابن سعد باشند يا طرفدار حضرت سید الشهداء علیه السلام؛ بلکه بین این دو دسته اصناف متعدد و مختلفی هستند.
🔸ما در یک تصورِ خيالي، يك ابن سعد درست ميكنيم و يك حضرت أباعبدالله؛ ولي اين بين، صد ها رتبه هست. این افراد و اصنافی که بین این دو رتبه هستند را هم با شرح صدر، بايد ديد.
🔹بله یک گروه بودند که برای یاری حضرت و شهادت در رکاب ایشان نصيب داشتند؛ امثال زهير بن قين که اين جمله را دارند كه اگر بارها كشته شويم باز دست از یاری حضرت بر نمی داریم. اين ها ديگر نهايت فداكاري را داشتند که حضرت درباره ایشان فرمودند اصحابي بهتر از اين ها نيست.
🔸منتهی اين ها یک گروه هستند امّا در آن زمان مردم اصناف و گروه هاي مختلفي داشتند که لازم است بررسی شوند.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻مثلا یک دسته از مردم کسانی هستند که بخل و جُبْن(ترس) بر ايشان حاكم است. حضرت سيدالشهداء و اقامة عدل را دوست دارند ولي اين كه پاي اقتضائات بعد آن هم ايستاده باشند، نه این طور نبودند...
🔸در بين راه كه حضرت اباعبد الله علیه السلام به سمت کوفه مي آمدند بسياري از قبائل با حضرت همراه شدند؛ منتهی همین كه خبر شهادت حضرت مسلم سلام الله عليه به آقا سيد الشهداء عليه السلام رسيد و ورق برگشت، خيلي ها آرام آرام خودشان را کنار كشيدند.
🔹این ها براي اين آمده بودند كه يك حكومتي برپا بشود که حكومت عدل و خوب باشد و حضرت اباعبدالله علیه السلام هم بالای سرشان باشند و زندگيشان را ادامه بدهند و در آسايش بگذرانند ولي براي جهاد، شهادت و از خود گذشتن آمادگي نداشتند.
🔸باز از این نمونه هم بودند کسانی که حتی حاضر به جنگیدن برای حضرت بودند اما نه در حد شهادت. چنانچه در مورد ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل شده که قبل از عاشورا خدمت حضرت آمد و عرض كرد كه آیا كشته شدن من از كشته شدن شما جلوگيري مي کند؟
حضرت فرمودند نه.
گفت پس من تا وقتی فایده داشته باشم می مانم و بعد می روم.
🔹روز عاشورا همین کار را هم کرد و در لحظات آخر فرار کرد که قضیه اش مفصل در منابع آمده است. اين هم يك رقم و یک صنف از مردم بود. حتي برای رفتن از حضرت اذن گرفت. حضرت هم فرمودند: اذن دادم برو.
🔸اينها بينابينی ها هستند كه بايد بهتر آنها را شناخت. در سلوک هم اینجور آدم ها هستند.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻يك گروهي هم در كوفه بودند كه وقتي از ایشان پرسيدند چرا شما الآن در كوفه هستيد در حالی که حضرت اباعبد الله الان نیاز به یاری دارند؟!
گفتند: إنّا لَنَجْتَهِدُ في الدُّعاء.
یعنی ما براي پيروزي حضرت اباعبدالله زیاد دعا می کنیم اما اهل جهاد و شهادت نبودند.
🔸اگر خوب اصناف مختلف مردم شناخته شوند يك سري تحلیل ها و ریشه یابی های اخلاقي از بررسی انواع برخورد ها با قضیه عاشورا در ميآيد كه مردم چه نفوسي دارند؟!
چرا اين جور مي شوند؟
🔹تفكيك انواع مردم لازم است و باعث شناسايي نفوس ميشود و معلوم می شود موانعشان چيست؟ چرا عاقبت کارشان چنين می شود؟
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
* #امام_حسین #توسل
🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام:
Instagram.com/nasery_ir
* #امام_حسین
🔻اصحاب حضرت سید الشهداء علیه السلام اینکه حالا مشهور است که میگویند که تیغ و نیزه و سنگ و ابزاری که دشمن به سمت اینها پرت میکرد، اینها احساس درد نمیکردند، نه اینکه اینها حسشان باطل شده باشد.
🔸یک نمونۀ قرآنی عرض کنم، یوسف علیه السلام وقتی وارد شد در فضای میهمانی زلیخا، زنهای اشراف مصر را زلیخا دعوت کرده بود. مخصوصاً زن مهمانی برود خیلی حواسش هست. کلاس کار بهم نخورد. میوه برای اینها آورده بود. چاقو بود. برداشتند، ولی ورود حضرت یوسف علیه السلام با اینها چه کار کرد که اینها شروع کردند دستشان را ببرند؟ (یوسف، 31)
🔹نه اینکه انسان احساس درد نکند. گاهی یک حس عیان و یک درک مضاعف و یک عشق الهی غلبه میکند و آن حس طبیعی بدن، تحت الشعاع قرار میگیرد. لباسهایش را در میآورد در جنگ میگوید که من را میترسانید از سنگ انداختن، بزنید. به او گفتند تو خودت شجاع بودهای، اهل جنگ بودهای، مگر دیوانه شدهای لباسهایت را در میآوری؟ زرهات را در میآوری. کلاهخودت را کنار میگذاری. گفت «حُبُّ الحُسَینِ اَجَنَّنی» اگر دیوانه هم شدم، دیوانۀ عشق حسین هستم. این الگو، این اسوه، این مقام، این مرتبه هیچ کجای عالم پیدا نمیشود.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
⚫️ شهادت وارث کربلا حضرت سجاد علیه السلام بر عموم شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد.
▪️همه با هم با ذکر صلواتی به قبر غریب و بی چراغشان، چراغی می فرستیم.
@nasery_ir
* #حضرت_زینب
🔻امام سجاد عليه السلام در شام غریبان بعد از آن همه داغ و مصیبت حضرت زينب عليها السلام را دیدند که نماز شبشان را نشسته می خواندند ؛ شايد علت نشسته خواندن نماز هم فقط براي شهادت حضرت سيدالشهداء بود كه رمق را از تن حضرت زينب عليها السلام گرفت؛ با اين همه حال نماز شبشان را ترك نكردند.
🔹تمام مصیبت ها و داغ هایی که حضرت در روز عاشورا دیدند سر جاي خودش، دو تا بچه از خود حضرت زينب شهيد شدند که همین مساله ديگر كافي است تا انسان را از پاي در بياورد؛ اگر براي ما پيش بيايد كه بچه مان تب كند ممكن است نماز واجب را هم يادمان برود ولي حضرت با آن همه مصيبت كه سر تك تك عزيزانشان آمد باز آن شب نماز شب خود را خواندند. در حالی که حتي خواص و بزرگان، مسائل خيلي بزرگتري را در مواقع پائين تر از اين مصائب فراموش مي كنند.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir
🔸 واتساپ: www.al-hady.ir
* #هویت_شیعی #انقلاب_اسلامی
💠 شکلگیری هویت شیعی و فرصتهای پیش رو
🔻آمدند خدمت امام سجاد بعد از جریان کربلا، اهل کوفه گفتند: یابن رسول الله به شما ظلم شده، دستت را بیاور تا ما بیعت کنیم. آقا فرمودند: بس است دیگر، به شما امیدی نیست. رها کنید، شما با پدر من مکر کردید. دیگر اعتمادی به شما نیست.
🔸 این را گفتند، بعد در مجلس یزید یادآور دولت آخرین شدند و منتظر مقدّماتی بودند که خدای متعال پیش بیاورد.
🔹 این مقدّمات فقط با هویّت شیعی شکل میگیرد و الآن، هر کسی، هر اهل تأمّلی یک مرور در تاریخ شیعه بکند، میبیند که هیچ وقت شیعه این هویّت جمعی را در طی 1400 سال نداشته و اِلّا از زید بن علی بن الحسین تا علمایی که یک حد از حدود الهی را گاهی جاری میکردند، خوشحال بودند که یک کاری کردهاند. میخواستند کاری بکنند و نمیشد.
🔸 الآن فضا آماده است. چهار دهه میگذرد، هویّت شیعی شکل گرفته، ولی کم است؛ جای رشد هست. در همۀ ابعاد هم کم است؛ یعنی من که در حوزه نگاه میکنم، میبینم که خیلی جای کار باقی است.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir
🔸 واتساپ: www.al-hady.ir
* #امام_سجاد
🔻راجع به امام سجاد عليه السلام دارد که يکی از شیعیانشان گويا هر سال که براى حج از بلخ مى آمد به مدينه؛ خدمت امام سجاد عليه السلام مى آمد و چند روزی خدمت حضرت بود و هرسال يک سرى هدايا هم مى آورد.
🔸يک سال زنش به او گفت تو که هر سال سراغ اين آقا مى روى يک بار ايشان يک هديه به شما نداد؟ گفت اين حرف را نزن ايشان امام ماست و ما عقيده مان اين است که او الآن دارد حرف هاى تو را مى شنود و من ناراحت مى شوم تو راجع به ايشان این حرف را بزنى. ما داريم وظيفه خودمان را انجام مى دهيم.
🔹بعد دوباره يک خورده هدايا جمع کرد و مدينه خدمت امام آمد و هدايايش را گذاشت. حضرت فرمودند امروز ناهار پیش ما بمان. گفت باشد. ناهار ماند موقعی که غذایشان تمام شد، آب آوردند. حضرت ظرف آب را گرفتند تا دست مهمانشان را بشورند. قبول نکرد. گفت یا بن رسول الله! شما آب روی دست من بریزید؟ فرمودند: شما مهمان ما هستی چطور اجازه بدهم آب روی دست ما بریزی؟! عرض کرد: یابن رسول الله! من این کار را دوست دارم. حضرت به همین خاطر اجازه دادند، ظرف را گرفت و برای حضرت جلو برد تا حضرت دستشان را بشویند؛
🔸یک تشت بزرگی بود یک مقداری آب روی دست حضرت ریختند، حضرت فرمودند: چه می بینی؟ عرض کرد: آب، فرمودند: نه این یاقوت احمر است. نگاه کرد دید همه آب ها یاقوت احمر شده، یک مقدار دیگر آب ریخت، حضرت فرمودند: حالا چه می بینی؟ عرض کرد: آب، فرمودند: زمرد سبز است. نگاه کرد دید زمرد سبز است، یک مقدار دیگر آب ریختند، فرمودند: چه می بینی؟ عرض کرد آب، فرمودند: این ها دُرّ است. نگاه کرد دید درّ بسیار عالی است! خلاصه ظرف پر از جواهرات شد.
🔹بعد حضرت فرمودند: شیخ! در نزد ما چیزی نبود تا در عوض هدیه ات به تو هدیه بدهیم، این ها را به خانمت بده و از او عذر خواهی کن. این قضیه ادامه جالبی دارد که خیلی زیباست. (بحارالأنوار ج: 46 ص: 47)
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir
🔸 واتساپ: www.al-hady.ir