[احوالاتِدل]
۱۰٦ روز دوری ، دلتنگی حسرت نشستن کنجِ گوهرشاد ! حسرت زل زدن به گنبد طلاییتون(: حسرت دو رکعت نماز ز
هیچ وقت آخرین صحنه که
مجبور شدم رو برگردونم از گنبدتون رو
یادم نمیره خیلی بد بود دیدار .. هعی
-
آخرین حرفی که زدم
گفتم آقا شما که مھربونید شما کریمید
نزار از سفرِ آخرم خیلی بگذره !
نزار درد دوری و دلتنگی رو این همه مدت دوباره تحمل کنم
آخه ماکه از خاک کربلا دوریم
ولی حرم شما کربلاییه برا ما دلتنگِحرما(:
میگفتن که
درجوار مرقدش هرگز به کم قانع مشو
چون که از مشھد جواز کربلا باید گرفت ..
ولی آقا یادتونه دیگه ؟!
شب اول رو به پنجره فولاد ؟ همون ، دوبار(:
-
هرکی کربلایی شده از پنجره فولاد شما بوده🚶🏽♂
#اللهمالرزقنااربعینحرم