💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
https://eitaa.com/nashenasemones/2540
تصور اینکه باباش پا به پایه ما داشته حرفامونو سین میزده خیلی بده🥲
حالا میگه بابام منو کشید کنار گفت فک کنم دوستات منو اشتباه اد کردن حرفای دخترونه هم میزنن هی نوتیف میاد من تیکشو میزنم سین بشه نوتیفش بره
بگو خودتو اد کنن🥲🥲🤦🏻♀
خیلی بد شده بود اصلا
+من اگه بخوام جای شما بودم کلا از زندگی لفت میدادم😂
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
وای کنیز رقیه تا حالا توی عمرم اینقدر ضایع نشده بودم 😂😂😂😂
امروز صبح رفته بودم مدرسه
زنگ دوم ما کلاس مون رو با کلاس بغلی مون جابجا کردیم
بعد زنگ تفریح اومدم برم توی کلاس خودمون
یکی از دوستای پارسالم از کلاس اومد بیرون
بعد داشت شیطونی میکرد
بعد ما کلا یک اصطلاح داریم که به فردی میگیم که همش میخواد بقیه رو آزار بده البته از روی شوخی و بهش میگیم کرم نریز 😂😂😂
وای این اومد بیرون از کلاس داشت میرفت کلاس خودشون
بعد من وایسادم دم در کلاسمون برگشتم به اون گفتم که کرم ریز کرم نریز 😂😂
از روی شوخی گفتم 😂😂
بعد یکدفعه دیدم پشت سرم دبیر علوم داره میاد بیرون از کلاس
و به من میگه باشه بذار من رد شم 😶
وای یعنی نابود شدم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
از صبح تا حالا یک حس ناراحتی کمی دارم هی میگم خدا کنه تا دوشنبه که دوباره باهامون کلاس داره یادش بره 😂😂
وای خداااااااا خیلی بد بود 🤐🤐🤐
+این بدههه😭😂
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
https://eitaa.com/nashenasemones/2544
نه بابا بیچاره باباش نگا نمیکرده چی میگیم فقط از رو نوتیف که میشه زد خونده شده پیام هی تیکشو میزده نوتیف نیاد ماعم که تا 4 داشتیم ور میزدیم
باباشم کار داشته مهندسه
داشته کار میکرده با گوشی که هی پیام میومدع
+بازم خوبه کامل نخونده😂
من امروز داشتیم از مدرسه میرفتیم بیرون ، خیلی شلوغ بود و نفهمیدم اونی که جلومه ، معلمه !
شلوغم بود و داشتم هلش میدادم که برو تا جا باز شه ما بریم 😶😶😶
خداراشکررررر این کارو نکردم 🤣🤣🤣🤣🤣
ناشناس اف زد کمیل
من امروز داشتیم از مدرسه میرفتیم بیرون ، خیلی شلوغ بود و نفهمیدم اونی که جلومه ، معلمه ! شلوغم بود
حالا ما یک بار با دوستم رفته بودیم روضه میخواستیم گریه کنیم دوتا زن بغلمون بودن خیییلی حرف میزدن ما هم خسته شدیم و همونجور که زیر چادر بودیم گفتیم هیس بعد فهمیدم آشناس یعنی اصلا آب شدم وااای🥲😑😂
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
https://eitaa.com/nashenasemones/2548
خیلی بد بود خیلی 😂😂😂😂😂
یعنی تا زنگ تفریح بعد من به فنا رفته بودم 😂
+عیبی نداره خواهر معلمتون پیر میشه یادش میره تو هم بزرگ میشی یادت میره😂😂
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام عزیزم
من همون آبجی هفتمی پرش شبهتونم
یه اتفاق بدی برای یکی از همکلاسی هام افتاده
نمی دونم چجوری کمکش کنم
امروز صبح که باهم تنها شده بودیم(به طور دقیق نمیشناسمش من اما هعی چند روزه دوستیم دختر بدی هم نیست حالا میگم برات،. خودم هم نسبت بقیه اعضای کلاس هی بین بقیه فرد راز دار و معتمدی به حساب میام)
بله،امروز صبح که با هم تنها شده بودیم بهم گفت:《میشه یه چیزی بهت بگم ؟منم گفتم آره و...،گفت امروز اصلا درس نفهمیدم و حالم زیاد خوب نیست خلاصه دیروز رفته بودند یکی از پارک های شهر ،او بوده با مادرش فکرکنم فقط،دقیق نگفت. اما گفت مادرش تنها میره سرویس بهداشتی اونجا یه مرده بوده فکر کنم مشکل روانی داشته یا مواد مخدر قوی زده بوده میره توی سرویس بهداشتی زنونه با چاقو
مادره که میره داخل مرده با چاقو میاد خفت گیری میگم دقیق نگفت خیلی خودشو کنترل کرد تا جلو بچه ها زیر گریه نزنه پرسیدم حال مادرت خوبه یا بیمارستانه و اینا گفت مادرم دست و پاش کمی زخمی شده ولی بیمارستانی نیست خدارو شکر امروز صبح هم که مدرسه بودیم قرار دادگاه داشته مادرش برا همون اتفاق
بعدش هم پیاده میرفت یکمی میترسید گفتم چون منم پیاده میرم خونه هم نزدیکه تا نصف راه همراهش رفتم
گفت به هیچکس از بچه ها نگم منم به بچه ها نگفتم مشاور مدرسه هم داریم اما خجالت میکشید بهش بگه فقط من می دونم اما اومدم خونه از دهنم پرید به مامانم گفتم اما صد تا قول گرفتم بازم ازش (یعنی اومدم بگم فقط همراهش رفته بودم دیگه داشتم میگفتم از دهنم پرید)
بعد چند تا چیز دیگه هم خیلی خیلی نگرانم کرد
وقتی از راه مدرسه داشتیم میومدیم یخورده صحبت کردیم حال و هواش عوض بشه که چند تا چیز رو گفت که واقعا نگرانم کرد
اول-پدرش؛تو حرفاش مداوم تکرار میکرد که پدرش خیلی به ماهواره وابسته هست و ...
با این حال خانواده مذهبی میخورن و خودش و مادرش چادری هم هستن و...
دوم -خودش چادری هست اما یه آرمی دو آتیشه هست ؛تازه نماینده پرورشی کلاس هم شده
هیچکس دیگه ای تو مدرسه خبر نداره
یعنی خب تقریبا بچه هایی که باهاشون راحتم نصف راز هاشون رو به من میگن و من تا حالا نشده بوده که به کسی بگم مخصوصا مامانم
اما این موضوع مهم رو زبونم در رفته
الان مادرم زیاد واکنش نشون نداد
خودم هم زیاد به همکلاسیم اعتماد ندارم آخا واقعا باورم نمیشه اینجور اتفاقی برای یه خانم چادری تو شهر یزد تازه!!
اصلا الان من فردا رفتم چجوری باهاش برخورد کنم چی بگم
اصلا این معتمد بودن خوبه نه اینکه بد باشه ها
اما واقعا میترسم یه چیز بگم نتیجه منفی در بیاد ،چند بار گفتم برید پیش مشاور اما میگن با تو خیلی راحت تریم یا تو بیشتر کمکمون میکنی در صورتی که هم عذاب وجدان الکی میگیریم هم میترسم لایق نباشم خدا مسئولیت سنگینی داده چون بچه ها واقعا خیلی عجیب باهام راحتن و انگار مشاورم براشون در صورتی که منم یک کلاس هفتمی ام
ببخشید طولانی شد
اما لطفا یه کمکی برسونین
ممنون
+واای چه وحشتناک😦
چجوری راهنماییتون کنیم؟
درمورد چی راهنماییتون کنیم قضیه ی مادرش؟ ماهواره پدرش؟ آرمی بودن خودش کدوم؟ خواهر پرشبه عزیز😂❤
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
آره خیلی خوبه اگه دختر و پسر معرفی کنن خودشونو
+ممنون بابات نظرتون