eitaa logo
نشرخوبیهای ما
55 دنبال‌کننده
435 عکس
132 ویدیو
24 فایل
کانالی برای انتشار خوبیهای شما تولیدی خود شما ادمین: @davoody
مشاهده در ایتا
دانلود
امامزاده سیدمحمد پسر امام هادی (علیهما السلام) بسیار حاجت میدن مردم زیاد از ایشون حاجت میخوان مخصوصا در باب فرزندآوری و انتقام از دشمنان. به علت کثرت کرامات این تیپی، عرب از ایشون یه ترسی تو دلش داره، 😱 عرب منطقه ازش حساب میبره. یه چیزی تو مایه های حواله دادن به حضرت عباس (سلام الله) 😃 https://eitaa.com/nashr_khoobi
از خدا میخوایم هر نوع دشمنی با امام زمان (عج) رو منکوب کنه. میخوایم هر در دشمنی با امام زمان رو ! بعضیا امروز هم مثل سلیمان بن صرد خزاعی با شعار «امام زمان» و با شعار «ولایت»، علیه نائب امام زمان خودشون میرن. (عج) (عج)
میلیونها افشانه شبانه روز هوای گرم اماکن تجمع (علیه السلام) رو خنک میکنن، الذی قتلوه بکربلا عطشانا. 😭 https://eitaa.com/nashr_khoobi
اینم دومین عکس دونفره که به فنا رفت 💥💣 عکسهای دو نفرتونو بما بسپارید. 😁 https://eitaa.com/nashr_khoobi
هدایت شده از پادکست تخته سیاه
Episode 7.mp3
34.93M
اینم از اپیزود هفتم تخته سیاه! توی این اپیزود، دل به دریا زدیم و رفتیم سراغ یه مدرسه‌ی عجیب غریب توی آمریکا یه مدرسه‌ای که بچه‌هاش خودشون تصمیم می‌گیرن چی یاد بگیرن و حتی توی اداره کردن مدرسه نقش دارن توی اپیزود جدید تخته سیاه، میریم سراغ مدرسه سادبری‌ولی و داستان‌های جذابش. اگه می‌خواید بدونید این مدرسه دموکراتیک چطور داره آینده‌ی بچه‌ها رو شکل می‌ده، حتماً به اپیزود هفتم گوش بدید! راستی برای حمایت از تخته‌سیاه، می‌تونید از لینک زیر استفاده کنید👇 حمایت از تخته‌سیاه تخته‌سیاه رو از کست‌باکس بشنوید👇 لینک کست‌باکس 👇 @takhtesiah_podcast
💪 اینم سومین عکس دونفره که به فنا رفت 💥💣 🤣😅 https://eitaa.com/nashr_khoobi
یا ساقی العطاشا 😓
یا ساقی العطاشا 😭
خاطره نگاری اربعین: توی گروه خانوادگی عکس باب القبله حرم حضرت عباس (س) رو گذاشتم پسر یک برادرم عکس سلفی خودشو یک برادرم و... در بین الحرمینن رو گذاشت. 😍 نوشت: کجایین؟ من: داخل حرم امام حسین ع تا نماز صبح بعدش میریم بسمت نجف. شما توی بین الحرمینید؟ اوشون: آره برا نمازم میایم حرم وداع کنیم بعد میریم سامرا کاظمینو سید محمد دست آخرم نجف من: من نشستم منتظر اذان چرت میزنم 🥱😂 از باب القبله بیا سمت ضریح از نرده ها ردشدی نرسیده به ورودی ضریح، سمت راست. هرچی چش دوندوم رو سر و کله کردم چهره آشنایی پیدا نکردم. 😐 نماز جماعت رو در تنگنایی که جز برای تجربه کنندگان زندگی پس از زندگی قابل درک نیست، اقامه کردیم. راه افتادیم به سمت باب خروج حرم حسینی. پنج صلوات نذر کردم که اگه بصلاحه ببینمشون ولی... ☹️ بی برادر گشتم و پشتم خمید، سد امیدم ناامید. نماز ساعت چهار بود و ما ساعت 5 قرار داشتیم و مسیر شلوغ و کفشها سپرده شده به امانتی؛ راه افتادم. رفتم به کفشداری حرم حضرت عباس (س). خیلی شلوغ بود. کفشارو گرفتم. از سنگ فرش گذشتم و روی آسفالت خیابان کفشامو انداختم. حدفاصل حرم دو برادر که پابرهنه بودم جورابهای سفیدم پر نرمه ریگ و شن شده بود. کف هر پارو به پای مقابل مالیدم که مثلا خاکش بریزه و مثل گنگستری که پس از شلیک موفق دوئل کلتشو در جاکلتیش جا میزنه، پامو در لنگ کفش مربوطه جا زدم. فکرم مشغول بود. باید برای رسیدن به مصرعی موزون، کلمات رو مثل جورچینی جابجا میکردم. بالاخره ذوقک بداهه سراییم مثل دستگاه پرفوسور بالتازار تراپ تروپی کرد و فیل فنجون زایید: ما که رفتیم، نگردید دگر در پی ماااااا!!!😳 تلفظ آآآی مااا نه بر زبانیکه جرمش صغیر است بلکه در دهان خیالم هنوز کامل نشده بود که دهان خیال عمودی باز شده ام به مقتضای حیرت از تضاد خیال و حقیقت مشهود، همچنان باز ماند. 😃 باور کردنی بود یا نبود، آنچه میدیدم پسر یک برادرم بود که بدون اینکه مرا دیده باشد بطرفم می آمد، بسان آهویی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم... 😅 نه نه بهتره بگم همانند یوسف گمگشته باز آید به کنعان... پشت سرش برادردیگرم و بعد شوهرخاله و... بین الطلوعین جمعه، 1403/5/26 باب القبله ساقی العطاشا. https://eitaa.com/nashr_khoobi
آقا رو منبر برا مردم صحبت میکرد. سمت در ولوله شد! چیزی شبیه اژدها یا کروکدیل وارد مسجد شده، مردم حسابی ترسیدن، هرکی هرچی که دم دستش میاد به سمتش پرت میکنه، سنگ، کفش، عصا، ... آقا: کاریش نداشته باشین، با من کار داره! راهو براش باز کردن. آمد سمت منبر! هرچی به آقا نزدیکتر میشه نفسها بیشتر تو سینه حبس میشه. بعضیا دیگه دست روی صورت گذاشتن و از بین انگشتا صحنه رو رصد میکنن. محافظین آقا دست رو قبضه شمشیر... پاهاشو روی پله های منبر گذاشت، وای، سرشو آورد کنار گوش آقا. گفتگویی بین او و آقا ردوبدل شد. مردم مات، مبهوت، منتظرن ببینن جریان چیه؟ اژدها سرش رو پایین آورد و برگشت. مردم کپ کرده، تازه یادشون میفته که دهنهای وا افتادشونو ببندن و آب دهنشونو صدادار قورت بدن. آقا این چی بود؟! چی گفت؟! شما بهش چی گفتین؟! آقا: یه نفر از طایفه جن بود. گفت: پدرم نماینده شما در میان جنیان، به رحمت خدا رفته. الان تکلیف چیه؟ گفتمش: ازین ببعد تو نماینده منی. بعد با حسرت گفت: اونقدری که جنیان بحرف من میکنن شماها نمیکنیل! سرها پایین افتاد. اسم این معجزه روی در ماند تا زمان ... دشمن وقتی بر منطقه مسلط شد، برای محو نام و یاد آقا نه بگیر ببند راه انداخت، نه زندان و شکنجه، فقط یک حمله تمیز فرهنگی، فیلی رو برای مدت طولانی دم اون در بست. کم کم مردم دیگه بجای اینکه بگن «باب الثعبان»، میگفتن «باب الفیل». نشون به این نشون که الان بعد 1300 سال هنوز که هنوزه حتی در کتب رایج شیعه مثل مفاتیح این نام دشمن پسند ثبت شده! شیخ نفس صدادار سوزناکی خالی کرد: رفقا سر اسم جنگه. دارن یکی یکی اسامی ارزشمندمونو میزنناا. حواستون هست؟!
من عکسشو امروز گرفتم میفرستم شما آهنگ فیلمشو بزنین 😂
بعضیا فکر میکنن مختار از مسلم بن عقیل بالاتره! اینا تاثیرات فیلم + نبود مطالعاته!
مسلم بن عقیل که هِیییچ حتی هانی بن عروه هم از اون بالاتره! بعضیا میگن این بحثو مطرح نکن که دشمن علیه خودت میتراشی ولی به نظر من حق رو باید گفت. درسته همشون شهید شدن ولی درجات شهدا خیلی باهم متفاوته. شهید راه حسین کجا و شهید تنها گذارنده حسین کجا؟! بعضیا میگن خب وقت حادثه کربلا مختار زندانی بود. درست. درست میفرمایند ولی مختار خودش خودشو تسلیم کرد! تحلیل میکرد و چه درست تحلیل میکرد که کوفیان پیمان شکنی میکنند و همراهی حسین ع جز شهادت سرانجامی نداره و او سودای حکومت در سر داشت. نمی خواست کشته شود. نمی خواست در جنگ مشخصا از پیش باخته حاضر شود. اینها را خوب میفهمید اما امام را خوب نمیفهمید. نمیفهمید که بابا اینقدری که تو می فهمی امام صدمقابل تو میفهمید. امام غیر از آنچه تو می فهمی میفهمد آنچه تو نمی فهمی. تو ظاهر را خوب شناختی اما از باطن بیخبری. تو موظف به اطاعتی ... https://eitaa.com/nashr_khoobi
هدایت شده از هداة الطریق(مبلغین اربعین ۱۴۴۶)
🚩اربعین‌ مُجَهَز‌باش با پاسخ40شبهه 👇 بزن‌رو‌ سوال،جوابش‌میاد👇🏿 🚩¹ پول بیت‌المال خرج اربعین بشه راضی نیستیم! 🚩² چی شد بعد ۱۴۰۰ سال یاد پیاده روی اربعین افتادین؟! 🚩³ دولت به جای خرج اربعین، به فکر اقتصاد باشه 🚩⁴ کامجویی جنسی در اربعین! 🚩⁵ چیستی و چرایی اربعین 🚩⁶ سفر اربعین واجبه یا کودک زباله گرد؟ 🚩⁷ برای غذای رایگان میرن اربعین 🚩⁸ چرا باید زیارت اربعین بریم (بیست دلیل) 🚩⁹ چرا اربعین مردمو پای پیاده میکشونید بیابونا با اینکه این همه علم پیشرفت کرده؟! 🚩¹⁰ امکان نداره تو ۴۰ روز جابر از مدینه به کربلا رسیده باشه! 🚩¹¹ اربعین بدون اجازه پدر جایزه؟ 🚩¹² چرا برای امامانِ دیگه اربعین نمیگیرید؟ 🚩¹³ کسی که اربعین میره ولی شراب خوار و بی نمازه آیا مورد شفاعت قرار میگیره؟! 🚩¹⁴ میگه پیاده روی اربعین رو جمهوری اسلامی درست کرده 🚩¹⁵ دزدان عقیده در پیاده روی اربعین چه کسانی هستند؟! 🚩¹⁶ کسی که در اربعین فوت کنه شهید محسوب میشه؟! 🚩¹⁷ چرا پولامون رو‌خرج اربعین کنیم؟! 🚩¹⁸ چه کسانی در اربعین بیشترین بهره رو می‌برند؟! 🚩¹⁹ چرا پول اربعین رو خرج فقرا نمیکنید؟! 🚩²⁰ آیا اهل سنت با پیاده روی اربعین مخالف است؟ 🚩²¹ آیا زائران اربعین مدیون آمریکا بابت سرنگونی صدام هستند؟ 🚩²² عراقیا میرن شمال تفریح، شما اربعین میرین عزاداری اجداد اینا! 🚩²³ هدف اصلی پیاده روی اربعین چیست؟ 🚩²⁴ چی کار کنم از سفر اربعین، از لحاظ معنوی) دست پُر برگردم؟ 🚩²⁵ ظرافت‌های تربیتی سفر اربعین با فرزندان چیست؟ 🚩²⁶ آیا اهل بیت علیهم‌السلام تشویق به مراسم اربعین کرده‌اند؟ 🚩²⁷ ضرر به بدن در اربعین حرامه! 🚩²⁸ آیا از حضور دجال در اربعین اطلاع و آگاهی دارید؟ 🚩²⁹ آیا پیاده‌روی اربعین در زمان معصوم هم بوده و یا اینکه مربوط به عصر حاضر است؟ 🚩³⁰ در روز اربعین چه اتفاقی افتاده است که این روز پر اهمیت و مقدس شده است؟ 🚩³¹ در اربعین چرا عراقیا رو چفیه و لباس روحانیت حساسند؟! 🚩³² آیا در اربعین لازم است نزدیک حرم امام حسین شویم؟! 🚩³³ آیا میتوان برای یک یا چند نفر زیارت نیابتی اربعین انجام داد؟ 🚩³⁴ اگه کسی بدون ویزا و پاسپورت به زیارت اربعین بره، این زیارت اشکال داره؟ 🚩³⁵ تاریخچه پیاده روی اربعین چیست؟! از چه زمانی شروع شده؟! 🚩³⁶ با توجه به شلوغی پیاده‌روی اربعین و احتمال برخورد با نامحرم شرکت کردن خانم‌ها در پیاده‌روی اربعین چه حکمی داره؟ 🚩³⁷ چطور ۳۰ میلیون نفر در مساحت محدود کربلا جا میشن؟! 🚩³⁸ چرا پول سفر اربعین را خرج نیازمندان نمی‌کنید؟! 🚩³⁹ راضی نیستم از مالیاتی که میپردازم برای اربعین خرج بشه! 🚩⁴⁰ آقا به شما چه که می خواین با پیاده روی اربعین جهانی عمل کنید؟! بزن‌رو‌ سوال، جوابش‌میاد👆🏿
خاطره نگاری حیران تماشاشون میکردم، با مانتوی مشکی که آستینهاش کمی بلندتر از آرنج بود با کف دو دست بر سنگ های پایه سایه بان سبزرنگ میکوبید و بر صورت میکشید. اطرافیاش هر کدوم به یه جای تیممش ایراد میگرفتن! یکی نحوه چسباندن دستها به سنگ رو آموزش میداد و دیگری دستهارو روی پیشانی و چشمها میکشید. با فاصله کمی ایستاده بودم تا ببینم کی بالاخره قصد پرسیدن سوال میکنن. یکیشون رو به من کرد و با خنده گفت: ببینیم کی بالاخره میتونه یه تیمم درست بگیره! 😅 با حالت تعجب گفتم: اصن چرا تیمم؟! گفت: خب آب نیست! گفتم: خب صحن مسلم و هانی که آب هست. اتفاقا وضوخانه مخصوص خانمها هم هست. با حالت کلافگی گفت: یعنی باید بره تا اونجا وضو بگیره؟! یعنی تیممش باطله؟! گفتم: بله که باطله متوجه شد که خانه تیممشون از پایبست ویران بوده و اونا در بند نقش ایوان. 🤦‍♀ دیدم بخاطر نابلدی و ترس از گم شدن سختشه از مقام بیت الطست به وضوخانه روبروی مزار هانی بن عروه بره. گفتم اگه سختتونه من راهو نشونتون میدم. https://eitaa.com/nashr_khoobi
خاطره نگاری اِنّاه! خودشه! تشنه شده بودم، میخواستم به سمت آبخوری روبروی ورودی بانوان مزار هانی بن عروه برم که به تورش خوردم. انگشت اشارشو به سمت من گرفته بود و با لهجه شیرین مشهدی داشت منو نشون رفیقش میداد. چهرش آشنا بود. بلند شد و سلام و احوال سِوال کردیم. گفت: همی شیخ بود که پارسال اعمال مسجد کوفه رَ بِرِیْ ما مُگُفت. هی مُگُم اینجِ اِنقِدر نماز دِرَ، باور نُمُکُنی، شاهد از غیب رسید. تازه فیلمشم دِرُم. حدس زدم که از اوناییه که پارسال اعمال و فضائل و مقامات و معجزات مسجد کوفه رو پای تابلو نقشه مسجد _ که بین ورودی باب الثعبان و باب الرحمه روی دیوار نصب شده _ براش توضیح دادم و فیلمشو گرفته. خودم بهشون میگفتم فیلم بگیرن که یادگاری براشون بمونه. حالا داشت تندتند خاطرات عکس و فیلمهارو با سرانگشت سبابه دست راستش رد می کرد تا به مسجد کوفه برسه. سرعت انگشتش کم و کمتر شد تا بالاخره ثابت موند. روی فیلمی زد و چهره خودم رو دیدم که درحال توضیح توضیحات مسجد کوفه بودم. خوشحال بود که به من و رفیقش ثابت کرد بود که خالی نمیبنده. اعمال مسجد کوفه یادش رفته بود، دوباره توضیح دادم: دو رکعت نماز تهیت مسجد دو رکعت نماز حاجات چهارده تا دورکعتی به نیت مقامات مسجد کوفه بعلاوه تسبیحات حضرت زهرا (س)... بعد خوش و بشی مختصر خداحافظی کردم و به سمت آبخوری راه افتادم. تابلویی که بالاش «مرقد هانی بن عروه» نوشته و در زیر «دخول النساء» و در وسط نمایی از سر خانم محجبه کشیده بود، برای ایرانی های کم سواد غلط انداز شده بود. فکر میکردن عکس خانم محجبه به «هانی بن عروه» مربوطه. یاد خاطره یکی از رفقا افتادم که میگفت: بنده خدای ایرانی که میخواست در کنار ضریح هانی صلواتی چاق کنه صداشو بلند کرد: شادی دل بی بی هانیه بن عروه صلوات! 😂 https://eitaa.com/nashr_khoobi
امام صادق (علیه السلام): ✨ وَ مَا مِن مُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤمِنَۂٍ إلا وَ #قَلبَهُ_یَحِنُّ إلَیهِ ✨ (المزار الکبیر، ص134_5) 💫 هییییچ مرد و زن مومنی نیست الا اینکه #دلش_پر_میزنه 💓 برای مسجد سهله 💫 🥰 #مسجد_سهله #مقام_امام_زمان(عجل الله فرجه) #اربعین
خاطره نگاری اربعین خاطره نیس 😅 چند نکته جالبه😊 نکته اول: در مسیر مشایه موقع استراحت اگه میخوای اون استراحت به جونت بشینه روی صندلیهای دوطرف راه نشین. آخه همش عذاب وجدان می گیری. میبینی از پیر مرد و پیرزن پشت خمیده عصا به دست و مریض و معلول و بچه خوردسال همه دارن به پیش میرن. از خسته شدن خودت شرمنده میشی. اوناییکه اربعین رفتن واقعا اینجوری نیست؟ نکته دوم: نمیگم در مسیر مشایه شربت نخور. نه، بخور، خوب هم بخور فقط هروقت یه موکبدار عراقی با «هله بی الزوار» شمارو دعوت به شربت کرد خودبخود یاد تشنگان کشتگانی همچون علی اصغر و تشنگان کاروان همچون رقیه یادت میاد اشک تو چشمت حلقه میزنه. نکته سوم: دقت کردی، توی مسیر مشایه اوناییکه با هم هستن از همدیگه جدا میفتن و یا کلا همدیگه رو گم میکنن؛ برعکس اوناییروکه تو شهر و کشور خودت گم کردی بلکه کلا فراموششون کردی، پیدا میکنی. واقعا اینجوری نیست؟ 🖊 موحد داودی، 1403/6/2
شما حال اینارو شاید ندیدی. شاید خوب نتونی درک کنی. من دیدم. در مسیر برگشت از اربعین تازه از مرز رد شده بودم. واکس کفش بهانش بود. عملا به پام افتاد. گردوخاک کفشامو میبوسید. حالش خراب بود. بغل گرفتمش. زار میزد. میگفت: حاجی جا موندم. 😭😭😭 https://eitaa.com/nashr_khoobi