eitaa logo
چاپ و نشر بین‌الملل
175 دنبال‌کننده
470 عکس
33 ویدیو
20 فایل
در این کانال ان‌شاءالله ضمن معرفی کتاب‌های انتشارات، گزیده‌های سودمند از کتاب‌ها هم منتشر می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
               📚 نکتۀ قابل توجه دیگر، پس از انعقاد قرارداد صلح و کناره‌گیری امام حسن علیه‌السلام از خلافت، به فراموشی سپردن بهانۀ اصلی و ظاهری سرکشی معاویه، یعنی خون‌خواهی عثمان است. او با اینکه اعلام کرد قرارداد صلح با امام حسن را اجرا نخواهد کرد، از تعقیب باقیماندۀ افرادی که مدعی بود، قاتل عثمان هستند و به هنگام اشغال کوفه در چنگ او گرفتار بودند، صرف نظر کرد و از این بابت مورد بازخواست اهل شام و دیگر هواخواهان عثمان هم واقع نشد!      📌 برگرفته از ص ۲۹۶ و ۲۹۷ کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 حجربن‌عدی در سخنانی که حاکی از محبت زیاد او به اهل بیت پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم بود ولی لحنی گستاخانه و دور از ادب داشت به امام حسن گفت: به خدا سوگند دوست داشتم در این روز تو مُرده بودی و ما هم با تو مُرده بودیم و چنین روزی را نمی‌دیدیم که ما از نبرد با معاویه با نارضایتی و رنجیدگی خاطر برگشتیم، ولی دشمنان ما شاد و راضی از صحنۀ نبرد خارج شدند. سخن او بر امام حسن علیه‌السلام گران آمد و چهرۀ آن حضرت را دگرگون ساخت. امام حسین علیه‌السلام به حجر اشاره نمود، و او را ساکت کرد. در این هنگام امام حسن فرمود: »ای حجر ! همۀ مردم آنچه را تو دوست داری نمی‌پسندند و عقیدۀ همۀ آنها مثل تو نیست. کاری را که من انجام دادم، جز با هدف نگاه داشتن و بقای تو (و امثال تو) نبود و ارادۀ خدا هر روز به‌گونه‌ای است. 📌 برگرفته از ص 299 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 در ارتباط با لقب «رضا» از احمدبن‌محمدبن‌ابی‌نصر بزنطی نقل شده است: به حضرت جوادالائمه علیه‌السلام عرض کردم: گروهی از مخالفین شما می‌پندارند که چون مأمون پدر شما را برای ولایتعهدی خود برگزید، ایشان را «رضا» نامیده‌اند. امام جواد علیه‌السلام در پاسخ فرمودند: به خدا دروغ می‎‌گویند، خلاف می‌گویند، بلکه خداوند –تبارک و تعالی- او را «رضا» نامید؛ زیرا او برای خداوند – عز و جل- در آسمانش، و برای رسولش و ائمۀ بعد از او در زمینش مرضیّ بود. بزنطی می‌گوید عرض کردم: مگر سایر پدرانتان برای خدا و رسولش و ائمه علیهم‌السلام رضی نبودند؟ حضرت فرمودند: چرا. عرض کردم: پس برای چه از این میان فقط پدرتان «رضا» نامیده شده است؟ حضرت فرمودند: چون همانطور که دوستان و طرفدارانش به ایشان رضایت داده و ایشان را پذیرفتند، مخالفین نیز ایشان را قبول کرده، به ایشان رضایت داده بودند. این حالت برای پدران و اجداد ایشان اتفاق نیفتاد؛ و لذا از بین آنان فقط ایشان «رضا» نامیده شده‌اند. 📌 برگرفته از کتاب «بانوی آندلس»، تألیف سید محمدصادق مصباح موسوی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
معرفی کتاب «بانوی آندلس» دیشب؛ برنامۀ باران؛ شبکۀ دو
📚 از جمله ویژگی‌های این نوع محبت، یعنی محبت اهل خیر به یکدیگر، آن است که کاستی و کم شدن به آن راه ندارد، سعایت و بدگویی دیگران بر زوال آن تأثیری ندارد، صاحب چنین محبتی از داشتن آن خسته و دل‌زده نمی‌شود و دیگر اینکه اشرار از چنین محبتی بهره و نصیبی ندارند. در مقابل، محبتی که به منظور منفعت و لذت شکل گرفته است بین اهل شر و اهل خیر مشترک است و ویژگی اصلی آن این است که به‌سرعت پایان پذیرفته و از میان می‌رود، زیرا چیزی که به منظور نفع یا لذت طلب شود، مطلوب بالعرض است نه مطلوب بالذات، مانند دوستی‌ها و محبت‌هایی که در غربت و مسافرت، به واسطۀ انسی که بین انسان‌ها وجود دارد حاصل می‌شود. 📌 برگرفته از ص 231 و 232 کتاب «تحریر اخلاق ناصری»، نوشتۀ خواجه نصیرالدین طوسی و تحریر سید رحیم حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 بر مَلِک واجب است دائماً در حال رعیت نظر کرده، از احوال ایشان جویا شود و بر حفظ قوانین عادلانه تأکید فراوان ورزد، چراکه قوام دولت و مملکت به عدالت استوار است. 📌 برگرفته از ص ۲۷۳ کتاب «تحریر اخلاق ناصری»، نوشتۀ خواجه نصیرالدین طوسی و تحریر سید رحیم حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
برای مشاهدۀ فیلم معرفی کتاب ، پیوند زیر را لمس بفرمایید: https://aparat.com/v/k0suU
ترجمۀ جلد دوم «سیره‌نامۀ امیرالمؤمنین»، تألیف علی کورانی عاملی و ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) به تازگی توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل روانۀ بازار شد. این جلد دربردارندۀ حوادث دوران سه حاکم نخست پس از پیامبر و موضع‌گیری‌های حضرت علی علیه‌السلام در برابر این حوادث است. همچنین در یک‌چهارم پایانی کتاب، جریان بیعت مردم با امیرالمؤمنین علی برای حکومت و سیاست‌های ایشان در طول دورۀ حاکمیتشان بررسی می‌شود. این جلد حاوی 20 فصل است که از فصول جذاب آن می‌توان به این دو فصل اشاره کرد: «نمونه‌هایی از مراجعۀ ابوبکر و عمر به علی» و «مقایسۀ ثروتمندی علی با ابوبکر و عمر و عثمان» ترجمۀ جلد دوم سیر‌نامۀ امیرالمؤمنین در 868 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه منتشر شده است.
امام حسن عسکری علیه‌السلام در میان درندگان 📚 شیخ کلینی از بعضی از اصحاب نقل می‌کند: حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام را به نحریر سپردند و آن ملعون، اوضاع را برای حضرت سخت کرده بود و ایشان را می‌آزرد. روزی همسرش به او گفت «وای بر تو! از خدا بترس، مهمان خود را آزموده‌ای و می‌دانی که شخص صالحی است، او را آزار نده. من برای آزاری که به او می‌رسانی، می‌ترسم و نگران تو هستم»؛ نحریر گفت: او را نزد درندگان خواهم انداخت. همین کار را کرد؛ اما با شگفتی دیدند که درندگان، دور او را گرفته‌اند و حضرت نماز می‌خواند. 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۲۴
      کتاب «اطلس اندیشۀ معاصر عرب» برای پاسخ به این پرسش اصلی تهیه شده که ماهیت «ابرگفتمان‌های معاصر عرب» چیست؟ در سایۀ این سؤال، سؤالات فرعی دیگری نیز طرح و تبیین می‌شود:  جریان‌های فکریِ مؤثر بر جغرافیای اندیشۀ عربی کدامند؟  آیا می‌توان هویت واحد فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای جهان عرب تعریف کرد؟ مؤلفه‌های عربیت و هویت مشترک عربی چیست؟ مؤثرترین متفکران و رهبرانِ جریان سازِ معاصر عرب کیانند؟  مراکز مطالعاتی و تفکرساز عربی که از سویی برآمده از جریان‌های فکری‌اند و از دیگرسو عقبه‌ای برای آن، از چه قرار است؟    این اثر از چهار اطلس با درون‌مایه‌های زیر سامان یافته است:  اول، جریان‌شناسی فکری جهان معاصر عرب؛  دوم، هویت فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان معاصر عرب؛  سوم، مؤثرترین متفکران معاصر عرب؛  چهارم، مراکز فعال فکری و مطالعاتی جهان معاصر عرب.    «اطلس اندیشۀ معاصر عرب؛ جریان‌شناسی فکری و مطالعاتی جهان معاصر عرب»، حاصل پژوهش حسن  علی‌پوروحید، با همکاری پژوهشکدۀ باقرالعلوم علیه‌السلام، توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل در 1020 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه منتشر شد.
📚 شیخ کلینی از محمد بن اسماعیل نقل می کند: عده‌ای از بنی‌عباس نزد صالح‌بن‌وصيف ـ که حضرت ابومحمد (کنیۀ امام عسکری علیه‌السلام) در زندان او بود ـ آمدند و گفتند: اوضاع را برای او سخت کن و فرصت هیچ کاری نده. صالح گفت: دیگر چه کار می توانم بکنم؟ دو نفر از شرورترین افرادم را که مأمور او نمودم؛ اما امروز همان دو نفر در عبادت و نماز و روزه به مقامی بالا رسیده‌اند. سپس دستور داد آن دو نفر آمدند و به آنان گفت: نظر شما دربارۀ این شخص زندانی چیست؟ آن دو نفر گفتند: چه بگوییم دربارۀ شخصی که روزها، روزه می‌گیرد و تمام شب را بیدار است؟! سخن نمی‌گوید و فقط به عبادت می‌پردازد، وقتی به ما نگاه می‌کند، اعضای بدن ما می‌لرزد و چنان حالتی به ما دست می‌دهد که توانایی و اختیار از ما گرفته می‌شود. عباسیان پس از شنیدن این سخنان، سرشکسته و مأیوس برگشتند. 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۲۶
لحظات احتضار امام حسن عسکری علیه‌السلام 📚 اسماعیل‌بن‌علی گفت: در یکی از روزها نزد حضرت حسن عسکری رفتم که ایشان بیمار بود، بیماری‌ای که بر اثر آن از دنیا رفت. امام حسن عسکری به خادمش عقید ـ که سیاه‌پوستی از مردم نوبه و پیشتر خدمتکار حضرت هادی علیه‍‌السلام بود و خود او امام حسن عسکری را بزرگ کرده بود ـ فرمود: «برای من جوشاندۀ مصطکی آماده کن». پس از مدتی صقيل ـ مادر حضرت مهدی - جوشانده را آورد. وقتی امام حسن عسکری کاسه را گرفت تا بنوشد، بر اثر لرزشِ دستانش، لب کاسه به دندان‌هایش می خورد. به‌ناچار، کاسه را زمین گذاشت و به عقید فرمود: «درون اتاق برو، در آنجا کودکی خواهی دید؛ در حال سجده است. او را نزد من بیاور»؛ عقید می گوید: درون اتاق رفتم و کودکی را دیدم که به سجده رفته و انگشت سبابۀ خود را به سمت آسمان بلند کرده است. من سلام کردم و او نمازش را کوتاه کرد. گفتم: سرورم فرمود که بیرون بیایید؛ در این حال مادرش، صقیل آمد و دست او را گرفت و نزد پدر بزرگوارش برد. اسماعیل‌بن‌علی نوبختی می‌گوید: وقتی آن کودک ـ که رنگی روشن، موهایی پیچیده و دندان‌هایش از هم فاصله داشت ـ در برابر امام حسن عسکری قرار گرفت، سلام داد. هنگامی که امام او را دید، گریست و گفت: «ای سرور و آقای خانواده، آب را به من بنوشان که در حال رفتن به سوی خدایم هستم». کودک کاسۀ جوشانده را برداشت و لبان مبارک خود را به دعا یا ذکری حرکت داد و آن را به پدر نوشاند؛ سپس امام حسن عسکری فرمود: «مرا برای نماز آماده کنید». در این حال، بر دامن حضرت دستمالی انداخـته شد و آن کودک، عضو به عضو وضویش داد و بر سر و پاهایش مسح کشید. امام حسن عسکری فرمود: «مژده باد! ای فرزندم که تو صاحب‌الزمانی. تو مهدی و حجت خدا روی زمین هستی. تو فرزند و وصی من و فرزند منی! ... پیامبر، آمدنت را مژده داد و برای تو اسم و کنیه انتخاب کرد. اینها همه، پیمانی است که پدرم از پدرانش - که درود خدا بر آنان باد ـ به من فرموده است. در همان حال از دنیا رفت. درود خدا بر همۀ آنان باد. 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۳۹ و ۳۴۰
برای شنیدن صوت مصاحبۀ صریح و چالشی با آقای محمدقائم خانی نویسندۀ کتاب «سیمرغ سی مرغ»، پیوند زیر را لمس نمایید: https://www.aparat.com/v/uK5UT
از بزرگترین امتحانات عصر ظهور 📚 نعمانی از علی‌بن‌ابی‌حمزه نقل کرده است: حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: «روزی که قائم قیام کند، مردم او را نخواهند پذیرفت؛ زیرا او در چهرۀ جوانی، خوش‌ترکیب ظاهر می‌شود ـ و مردم چنين انتظاری ندارند ـ تنها افرادی در شناخت او ثابت می‌مانند که خداوند در عالم ذر از آنها پیمان گرفته باشد». در روایت‌های مشابه نیز آمده است که از بزگترین گرفتاری‌ها و امتحان‌ها این است که سرور آنان به صورت جوانـی ظاهر می‌شود، در صورتی که آنان او را پیرمردی مُسن می‌پنداشتند. 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۵۹
نوبت به همه می‌رسد!                                           📚 امام صادق علیه‌السلام: او در میان مردم، همانند داود و پیامبر خاتم صلوات‌الله‌عليهم قضاوت می‌کند، در این اوضاع است که زمین گنج‌های خود را پیشنهاد می‌کند و برکات خـود را آشکار می‌سازد ـ تا جایی که ـ آن روز برای دادن صدقه و خیرات فقیری نمی‌یابید؛ زیرا فراوانی همۀ مؤمنین را فرا می‌گیرد. سپس فرمود: دولت ما آخرینِ دولت‌هاست و هیچ خواهان حکومتی نمی‌ماند، مگر اینکه مدتی به قدرت می‌رسد تا پس از ظهور حکومت ما نگویند که اگر ما هم حکومت می‌کردیم، روشی چون اینان به کار می‌بردیم. این معنای آن جملۀ قرآن کریم است که می‌فرماید: «عاقبت از آن پرهیزکاران است».         📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۴۰۸
                   ✅ اصل حرمت اذیت و توهین به مؤمنان و یکی از موارد استثناء این اصل    📚 یکی از قواعد فقهی که همۀ فقها هم آن را قبول دارند، این است که اذیت کردن مؤمنین و توهین به مؤمنین چه با گفتار و چه با رفتار، قطعاً حرام است؛ مگر اینکه خود دین در بعضی موارد به ما اجازه داده باشد که توهین کنیم؛ یکی از این موارد، در مراتب بالای امر به معروف و نهی از منکر است؛ اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر فراهم بود و مراتب پایین‌تر هیچ تأثیری نداشت و وادار کردن به معروف یا باز داشتن از منکر فقط با شیوه‌ای امکان‌پذیر باشد که دربردارندۀ اهانت یا آزار مؤمن است، مثلاً با فریادی همراه باشد که نوعاً بی‌احترامی محسوب می‌شود، این مقدار توهین و اذیت اشکالی ندارد. ⚠ باید دقت کنیم که اگر مؤمن، گناهکار باشد، ما هیچ مجوزی نداریم که به او توهین کنیم. اگر مؤمنی یکی از حدود الهی را رعایت نکرد، احترامش از بین نمی‌رود! این یک اصل است که البته استثنائاتی دارد و آن استثنائات را خود دین تعیین کرده‌است.       📌 برگرفته از ص ۱۶۵ کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت شاعر آئینی با اخلاص جناب آقای سید رضا موید را به کلیۀ دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت عرض می‌کنیم. شرکت چاپ و نشر بین‌الملل این افتخار را داشت که کتاب «یک کربلا عطش» از آثار آن مرحوم را منتشر نماید. از خداوند متعال حشر ایشان با مولایشان حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام را مسئلت می‌نماییم.
قدرت امام زمان علیه‌السلام                    📚 شیخ صدوق از ریان‌بن‌صلت نقل کرده است: روزی به حضرت رضا علیه‌السلام گفتم: آیا شما صاحب این امر ـ امامت ـ هستید؟ فرمود: من صاحب امر هستم؛ اما آن کسی که می‌آید و زمین را پس از آنکه ستم فرا گرفته باشد، سرشار از برابری و عدالت می‌کند، من نیستم. با این ناتوانی جسمی که در من است، چگونه می‌توانم او باشم؟ در صورتی که او هنگام ظهور در سن پیران، و چهره و چشم‌انداز جوانان است. بدنی آنچنان توانمند دارد که اگر دست اندازد، بزرگترین درخت روی زمین را از جا می‌کند و اگر فریادی بین کوه‌ها بکشد، صخره‌ها در هـم شکنند و فرو ریزند. عصای موسی و مهر سلیمان همراه اوست، او چهارمین نسل از فرزندان من است. خداوند مدتی او را پنهان می‌کند، آنگاه او را آشکار کرده و به دست او زمین را سرشار از برابری و عدالت می‌کند، همانگونه که از انحراف و ستم پر شده باشد.   📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۵۹ و ۳۶۰
امتحان عصر غیبت (۱) 📚 شیخ کلینی از مفضل‌بن‌عمر نقل کرده است: شیندم امام صادق علیه‌السلام می‌فرمود «صاحب این امر دو غیبت خواهد داشت، پس از غیبت اول به سوی خانواده‌اش برمی‌گردد؛ اما در غیبت دوم، در اثر طولانی بودن گفته می‌شود که او مُرد و ـ معلوم نیست ـ در کدامین بیابان رفت و ناپدید گشت»؛ گفتم: اگر چنین وضعی پیش آمد ما چه کار کنیم؟ فرمود: هر کس مقام او را ادعا کرد، پرسش هایی از او بپرسید تا همچون او پاسخ دهد. 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۷۱
امتحان عصر غیبت (۲) 📚 و [شیخ کلینی] در نقل دیگری آورده است که حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: مبادا صدای خود را بلند کنید ـ و آشوب به پا کنید ـ به خدا سوگند، امامتان سال‌های طولانی پنهان خواهد شد و شما آزمایش خواهید شد تا جایی که گفته می‌شود: مُرد یا کشته شد و ـ معلوم نیست ـ در کدامین بیابان رفت و تلف شد. دیدگان مؤمنان برای او بگریند و همچون کشتی‌های طوفان‌زده زیر و رو خواهید شد. فقط آنانی نجات خواهند یافت که با خدا پیمان بسته‌اند و در دل‌هایشان نور ایمان رسوخ نموده و به روح الهی مؤیدندـ در این مدت دوازده پرچم مشابه برافراشته خواهد شد که معلوم نیست کدام حق و کدام باطل است. مفضل می‌گوید: من گریستم و گفتم: پس چه باید کرد؟ حضرت به نور خورشیدی اشاره کرد که از روزنه‌ای به درون خانه تابیده بود و فرمود: «ای اباعبدالله! آیا این خورشید را می بینی؟»؛ گفتم: بلی. فرمود: «به خدا سوگند راه ما و امامت ما از این خورشید روشن‌تر است». 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۷۱ و ۳۷۲
امتحان عصر غیبت (3) 📚 نعمانی از عمیره دختر نفیل نقل کرده است: شنیدم حضرت امام حسین علیه‌السلام می‌فرمود: «آنچه انتظار می‌کشید، واقع نمی‌شود، مگر پس از آنکه از یکدیگر دوری بجوئید، بر چهرۀ هم آب دهان اندازید و هر یک به کفر دیگری شهادت داده و به همدیگر لعنت فرستید»؛ گفتم: در چنین دوره‌ای چه خیری هست؟ امام حسین علیه‌السلام فرمود: «تمامی خیر در همین دوره است، قائم ما بر می‌خیزد و همۀ این ناشایستی‌ها را از میان بر می‌دارد». 📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهم‌السلام، تألیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ محمود لطیفی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۰ش، ج ۳، ص ۳۷۶
📚 کتاب «حديث عنوان بصری، ارزیابی سندی، تحلیل انتقادی نسخه‌ها و شرح متن» نگاشتۀ کاوس (محمد) روحی برندق؛ از شاگردان حضرت آیت‌الله بهجت و آیت الحق سعادت پرور پهلوانی تهرانی (ره) و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، تلاشی است در شرح و توضیح حدیث عنوان بصری، به‌عنوان یک بستۀ کامل و جامع اخلاق و عرفان عملی. حدیث عنوان بصری، حدیثی منقول از امام صادق علیه‌السلام است که به نام راوی آن، «عنوان بصری» معروف شده است. آیت‌الله قاضی (ره) از بین همۀ روایات، بر حدیث عنوان بصری تأکید بسیاری داشت، آن را برای سالکان مبتدی بهترین روایت می‌دانست و توصیه می‌نمود که این روایت را بنویسند، در جیبشان بگذارند، هفته‌ای یکی دو بار بخوانند و به دستور‌های آن عمل کنند. 📌 «حديث عنوان بصری، ارزیابی سندی، تحلیل انتقادی نسخه‌ها و شرح متن»، تألیف کاوس روحی برندق، در 304 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 91000 تومان توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل روانۀ بازار شده‌است.
به مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت امام صادق علیه‌السلام، در روزهای آینده گزیده‌هایی از کتاب «حدیث عنوان بصری» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد. 🌷🌸🌺🌹🌷🌸🌺🌹 برای خرید کتاب «حدیث عنوان بصری» پیوند زیر را لمس نمایید: https://nashrebeynolmelal.ir/?p=7139
📚 به ظاهر امام صادق علیه‌السلام عنوان بصری را به حضور نپذیرفت و او را رد و به مالک _ که در عقیده و تفکر از روش اهل بیت علیهم‌السلام منحرف بوده، بلکه خود یکی از رؤسای چهارگانه مذاهب فقهی اهل تسنن به شمار می‌آید ارجاع داد. از ادامه روایت مشخص می‌شود که امام علیه‌السلام می‌خواسته آتش اشتیاق را در او شعله‌ور کند. امام صادق با این طرد، می‌خواست هم تغییر ذهنیت ایجاد کند و هم عنوان بصری را به دریافت حقیقت بیشتر ترغیب نماید. از اینجا روشن می‌شود که شیوۀ برخی استادان اخلاق که اینگونه عمل می‌کنند نیز ریشه در سیرۀ امامان معصوم علیهم‌السلام دارد؛ در همان ابتدا شاگرد را به حضور نمی‌پذیرند، ابتدا استعداد، پشتکار و همّت او را می‌سنجند، سپس توصیه‌های اخلاقی را بیان می‌کنند. ادامه روایت نشان میدهد که شگرد امام صادق علیه‌السلام مؤثر افتاد و عنوان بصری از آنجایی که اهل علم بود، منظور امام را به‌خوبی دریافت و گفت: از این داستان ناراحت و از نزد او خارج شدم، در دل با خود گفتم اگر خیری در وجود من می‌دید مرا از آمدوشد به نزد خود و دریافت روایت محروم نمی‌کرد. 📌 برگرفته از ص 22 کتاب «حدیث عنوان بصری»، تألیف کاوس روحی برندق، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
معرفی کتاب «حدیث عنوان بصری» در خبرگزاری کتاب ایران https://www.ibna.ir/fa/tolidi/327181