eitaa logo
انتشارات تبصیر
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
732 ویدیو
70 فایل
نشر تبصیر| شماره پروانه: 18402 خانه قرآن و عترت همیار حافظ کانون فرهنگی شهید حاج قاسم سلیمانی مدیرمسئول انتشارات: @Tabsir_contact
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه شرح دهم غصه ی فراق تو را که خواهد این شب تیره فقط چراغ تو را کجا روم به که گویم که این دلم تنگ است دلم به عقربه ی کربلا هماهنگ است بزن به نام خودت بر دلم علامت را تو وامکن ز سر خویشتن غلامت را اگرچه روز و شب از چشمه ی تو سرشارم از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم مقام نوکـر تو کمتر از مسیحا نیست کسی که نان تو خورده گدای هرجا نیست نمیدهم به جنان عطر کوچه باغت را کمی به ما برسان تربت عراقت را هر آن زمان که به دوریت مبتلا شده ام به اشک راهی دریای کـربلا شده ام دلی که با غم و با روضه ی تو خو کرده به آب رو ز خدا کسب آبرو کرده همیشه نوکرم و از غم تو می خوانم که من به غیر تو ارباب کَس نمیدانم : 💔 همه‌جا رفتم و خوردم به در بسته حسین فقط آخر که رسیدم به تـو راهـم دادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
در این زمانه که عادی شده است نامردی همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی شبانه روز مرا بین معصیت دیدی دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی سرم نرفته به زیر علامت احدی که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی حرام باد به من دلخوشی این دنیا غریب ماندی و دنبال یار می گردی مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن تباه گشته ام از دست درد بی دردی نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی صدای گریه ی زینب هنوز می آید میان خنده ی اوباش مست و ولگردی کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم عقیله مانده بدون کفیل و همدردی : مارا فراق یار به آتش کشیده است زین داغ جانگداز به لب جان رسیده است https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
جامانده‌ایم، در پس غمهای بیشمار دلتنگِ راه و جاده، قدمهای بیشمار امسال باز قسمت من آه و حسرت است من مانده‌ام میان عدمهای بیشمار شاعر کمی درون خیالش که غرق شد مشغول شد به درد و الم‌های بیشمار ناگاه در میانه‌ی شعرش گریز زد از داغها نوشت و ستمهای بیشمار زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟ جانها فدای زخم و ورمهای بیشمار این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر سخت است و پر ز پیچش و خمهای بیشمار؟ حقا که هر مصیبت او نانوشتنی ست با صد هزار سطر و قلمهای بیشمار رفتند زائران به زیارت ولی ببین جامانده‌ایم در پس غمهای بیشمار : 💔 اشکهایم، بُغض‌هایم، دردهایم‌راببین دوست دارم‌زائرت باشم‌حسین‌جان‌اَربعین https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
دلم گرفته، کسی حرفی از حرم نزند دِگر کسی، رویِ احساسِ من، قدم نزند به خَلق گفته‌ام این اربعین، کنارِ توام فقط کسی به روی نامِ منِ، قلم نزند درختِ پر ثمرم را، خزانِ هجر، برید خدا کند که مرا این بلا، به هم نزند چه کرد باید اگر دوست، سرنوشتِ مرا فدا شدن، به هوایِ خودش، رقم نزند؟ شکسته باد قلم، گر نگوید از دلبر بریده باد زبان، گر زِ یار، دم نزند دوباره باز، من و اشک و داغ و دلتنگی دلم گرفته، کسی حرفی از حرم نزند : 💔 هرکه را میبینم از رفتن حکایت میکند جان اشک ما جاماندگانت را بخر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس خسته ام، حال مرا از هر که میخواهی بپرس دوستت دارم، سراغم را بگیر از مادرت حالِ آشوب مرا از شعله ی آهی بپرس کربلا دریایِ غفران است و دورافتاده ام روزگارم را فقط از تُنگ و از ماهی بپرس حالِ یک جامانده را جامانده میفهمد فقط خواستی این را اگر از یارِ دلخواهی بپرس زائرِ هر ساله ات امسال حبس ِ خانگی ست لااقل ای کوهِ رحمت؛ حالی از کاهی بپرس لطف کن از بینِ بدها رد شدی احوالی از- این گدایِ بی سر و پایِ سرِ راهی بپرس سخت تنبیهم کن و اصلاً از اینکه سالها کرده ام در حقّ تو بسیار کوتاهی بپرس هرچه از تو میرسد عشق است قطعاً یاحسین از فراقِ کـربلا امّا هر از گاهی بپرس : ❤️ خوشا سعادت آنکس که در کنار تـو باشد بهشت کِی طلـبـد آنکه در جـوار تـو باشد https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند یا زبانم لال، از شال عزا دورم کنند زندگی یعنی محرم زندگی یعنی حسین مرگ من روزی ست که از کربلا دورم کنند ای طبیبِ هر دلِ جا مانده از کرب و بلا اربعین مگذار از دارالشفا دورم کنند آتش دوزخ ندارد هیچ فرقی با بهشت گر بنا باشد که از خون خدا دورم کنند آفتاب هجر سوزان است، میمیرم اگر لحظه ای از سایه ی ایوان طلا دورم کنند با پر و بالی شکسته آمدم، مگذار که از کبوترهای در صحنت رها دورم کنند اربعین امسال تنها سرپناهم مشهد است آه اگر امسال از باب الرضا دورم کنند دوری از هر چیز را راحت تحمل می کنم آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند : 💔 یک اربعین به‌عشـق عزاۍ مُحَرمتــ هر روز رو به‌ِسوی حرم میدهم سلام https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
گریان شدم کنار کسی که حرم نرفت درحیرتم به کار کسی که حرم نرفت دارم نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار کسی که حرم نرفت دیدی که اربعین همه رفتند و مانده بود هیات در انحصار کسی که حرم نرفت دیدی میان هیات ما هم نشسته بود به انتظار کسی که حرم نرفت دیدی به اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار کسی که حرم نرفت شکرخدا که رونق هیات همه بپاست عمری در اختیار کسی که حرم نرفت درپای روضه ها به هوای غمت حسین هر هفته شد قرار کسی که حرم نرفت عمری نموده ام سَرِ تعظیم بر درت گشتم طلایه دار کسی که حرم نرفت مجنون بگو دمی تو ز احوال زائران آن هم به حال زار کسی که حرم نرفت : قرار بود مرا یارِ بیقرار کنی بنا نبود به هجران مرا دچار کنی https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
آقا سلام، این گره ی کور وا نشد آخر دوباره قسمت ما کربلا نشد جاماندم از مسیر نجف تا به کربلا حالم بد است، درد فراقم دوا نشد گفتم به مادرم که برو حاجتم بگیر با گریه گفت، جان امام رضا نشد هی روبروی عکس حرم، زار می زنم سهم کبوتر دلـم، ایوان طلا نشد دَرهم بخر دوباره و ما را جدا نکن از زائران یار، دل ما جدا نشد شرمنده، پای مجلسِ تو کم گذاشتم شرمنده، حقِّ روضه ی زهرا ادا نشد دارا حسین، صاحبِ دارالشفا حسین بیچاره آنکه بر غم او مبتلا نشد ای زائر حسین، حسن سفره پهن کرد که زائری مُعطّل آب و غذا نشد تقسیم برکت حسنی، دست قاسم است آنکه گره گشاش، بجز مجتبا نشد : 💔 ما را فقیرِ درگـهِ جانان نوشته اند ریزه خورانِ خوانِ حسن جان نوشته اند https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
اشک غریب عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم باید وبال گفت به دستی که بی دعاست پایی که نیست در پی تو لنگ میزند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر زتو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه ی زهراییت کجاست حق می دهیم دل به دل ما نمیدهی ما سالهاست عادتمان لاف و ادعاست سجده بغیر تربت اعلی نمی کنیم مُهر قبول سجده ی ما مُهر کربلاست : گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینه ی من عشق شکفته‌ست تا خلق نگویند گل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بر دیدن این دلشده یک‌بار نیاید... نومیدی و درگاه تو؟ بی‌سابقه باشد از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید : نوشته بر در صحنت حدیث زیبایی که زائرین تو در حشر با تو محشورند https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
شب جمعه است، هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی از فراق تو شکایت نکنم میمیرم سجده برخاک شما سیره ی هر معصومیست سجده بر تربت پایت نکنم میمیرم دوری ات درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم میمیرم به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر، شکرِ دعایت نکنم میمیرم وضع من را به خدا روضـه ی تو سامان داد من اگر گریه برایت نکنم میمیرم جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم شعرهایم همگی درد فراق است، ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم میمیرم : 💔 چه ڪنم حُب حُسین است حلاوت دارد دل تنگـــم به خـــُدا میـل زیــارت دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
عمری دل از زمانه بریدیم، بس نبود؟ چون شمع سوختیم و چکیدیم، بس نبود؟ آقا تو را قسم به در سوخته به عشق برگرد، هرچه بی‌تو کشیدیم، بس نبود؟ آرام از مقابلمان رد شدی، دریغ روی چو ماهتان که ندیدیم، بس نبود؟ در غفلت و هوا و هوس عمرمان گذشت تا اوج پرتگاه رسیدیم، بس نبود؟ گفتند کو نشانی اربابتان که نیست زخم زبان و طعنه شنیدیم، بس نبود؟ آنقدر دیر کردی و ما، در نبودنت زهر فراق یار چشیدیم، بس نبود؟ یک عمر راه گم شد و در حسرت وصال بیراه رفته و نرسیدیم، بس نبود؟ امسال هم گذشت در اندوه انتظار رنج و بلا و ظلم که دیدیم، بس نبود؟ : خودکار و دفترم بخدا خسته شد ز بس این جمعه ها نوشته ام، آقـا نیامدی https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796