يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا ، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
سراير- #قارن از برادر شيرى حضرت #جواد نقل كرد كه گفت:
روزى حضرت امام #علي_النقى با مؤدب خود كه #زكريا نام داشت نشسته بود
حضرت جواد عليه السّلام آن موقع در بغداد بود
امام علي النقى مشق خود را براى معلم ميخواند ناگهان گريه شديدى را آغاز نمود.
#معلم پرسيد :
علت گريه شما چه بود ؟
جواب نداد
فرمود : اجازه ميدهى من به حرم سرا داخل شوم،
اجازه داد
يك مرتبه صداى شيون و گريه #زنان از منزل بلند شد.
بعد از اينكه پيش ما آمد علت گريه را پرسيديم
فرمود : پدرم هم اكنون از #دنيا_رفت گفتيم : از كجا فهميدى ؟
فرمود : #عظمت_خدا بر دلم جاى گرفت كه برايم سابقه نداشت
فهميدم پدرم از دنيا رفته.
آن تاريخ را يادداشت كرديم
وقتى خبر آمد معلوم شد در همان ساعت از دنيا رفته بوده.۱
#شعر
کبوترا تو آسمون بالهاشونو بهم دادند
به پیکر امام جواد مانع نور آفتابند
آی کفترا که اون روزا سایه بون آقا بودید
سوالی تو قلب منه تو کربلا کجا بودید
حسین
الا لعنه علی القوم الظالمین
۱-بحارالانوار زندگانی امام جواد (علیه السلام)
در کربلا چه کذشت ؟
(ترجمه نفس المهموم )، ص 552