ایستاده بود، نماز میخواند. عبا از یک طرفشانهاش افتاد. درستش نکرد. نمازش که تمام شد، یکی از دوستانش گفت: «چرا عبایت درست نکردی؟»
گفت: «می دانی در برابر چه کسی بودم؟! نمازی که با حضور قلب نباشد، قبول نمیشود.»
-ای وای. پس ما بیچاره شدیم. نمازهای ما که با حضور قلب نیست.
- نه. این طور نیست. این نقصها بهوسیله نافلهها جبران میشود. خدا میبخشد.
🔗 برشی از کتاب #آفتاب_در_سجده
📌 انتشارات شهید کاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔 @nashreshahidkazemi
📖 #آفتاب_غریب درباره امام حسن علیهالسلام
📖 #آفتاب_در_سجده درباره امام سجاد علیهالسلام
📖 #آفتاب_دانش درباره امام محمدباقر علیهالسلام
📖 و #در_محضر_آفتاب درباره امام صادق علیهالسلام
📖 #آفتاب_در_سجده
🔹 نام ششمین کتاب از مجموعه چهارده خورشید و یک آفتاب هست که به برشهایی کوتاه از زندگی امام سجاد(ع) میپردازه.
🔺هشام پسر مروان، از او کینه به دل گرفته بود. در طواف حج، علی علیهالسلام، پسر حسین علیهالسلام حجرالاسود را لمس کرده بود و او نتوانسته بود. مردم حجاز همه عاشقش بودند و مریدش. ترسید. برادرش ولید را وادار کرد به او زهر بدهد.
🥺به او زهر دادند، شهیدش کردند.
📖 #آفتاب_در_سجده| صفحه ۹۵| سمیه مصطفیپور
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi