انتشارات شهید کاظمی
. 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️ن
.
🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز
(( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس))
🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
.
✂️برشی از کتاب:
.
وقتی فرمان برگشت دادند حس میکردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا میگفتند درها بسته است، راهی را که آمدهای برگرد.
دلم میخواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی میگشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود.
بهتزده به یکدیگر چشم دوخته بودیم.
باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که میخواست مرا راهی آسمان کند در عملیاتهایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلولهای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند.
فکر و خیال مغزم را میجوید. حس میکردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد میزند:
- دیگر تمام شد. جا ماندی....
#خرید_آسان:
http://l1l.ir/5bzu
02537840844
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهدا کتاب #مربع_های_قرمز در برنامه #خندوانه به میهمان ویژه برنامه #حبیب_احمدزاده
.
نام کتاب: #مربع_های_قرمز
(( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس))
🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
#خرید_آسان:
http://yon.ir/r2jRK
مرکزپخش:
02537840844
🔹نام کتاب: #مربع_های_قرمز
(( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس))
🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
.
✂️برشی از کتاب:
.
وقتی فرمان برگشت دادند حس میکردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا میگفتند درها بسته است، راهی را که آمدهای برگرد.
دلم میخواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی میگشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود.
بهتزده به یکدیگر چشم دوخته بودیم.
باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که میخواست مرا راهی آسمان کند در عملیاتهایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلولهای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند.
فکر و خیال مغزم را میجوید. حس میکردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد میزند:
- دیگر تمام شد. جا ماندی....
.
#خرید_آسان:
http://yon.ir/r2jRK
مرکزپخش:
02537840844
🔹نام کتاب: #مربع_های_قرمز
(( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس))
🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
.
✂️برشی از کتاب:
.
وقتی فرمان برگشت دادند حس میکردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا میگفتند درها بسته است، راهی را که آمدهای برگرد.
دلم میخواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی میگشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود.
بهتزده به یکدیگر چشم دوخته بودیم.
باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که میخواست مرا راهی آسمان کند در عملیاتهایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلولهای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند.
فکر و خیال مغزم را میجوید. حس میکردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد میزند:
- دیگر تمام شد. جا ماندی....
.
#خرید_آسان:
http://yon.ir/r2jRK
مرکزپخش:
02537840844