eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
15.2هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
88 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 با پیروزی بعضی از نقاط کشور درگیر‌ یه سری از شد. مثل غائله که افرادی جدایی‌خواه در قالب گروه‌های علیه مسلح شدن و در خط انقلاب قرار گرفتن. 🔔 اونا اول کار با شعار دفاع از مردم کُرد و کردستان موفق شدن بعضی از جوونای این منطقه رو فریب بدن؛ اما بعد از اینکه مردم با هدف اصلی اونا آشنا شدن، خط خودشون رو از این گروه‌ها جدا و باهاشون مبارزه کردن. 🚫 این تشکیلات به‌نام «سازمان زحمتکشان کردستان ایران» بود که بعد‌ها با نام اختصاری « » شناخته شد. این گروهک یکی از عوامل گسترش درگیری‌های در بود. حتی موقع هم دست از این کار‌ها برنمیداشتن. 📘 «»؛ عنوان کتابیه که شخصیت اصلی اون گرفتار این گروهک ظالم میشه. زندگینامه از روز‌های تا در زندان‌های حزب . نویسنده کتاب، با همین عنوان فرعی«زندگینامه اصغر اقلیدی از روز‌های انقلاب تا اسارت در زندان‌های حزب کومله» تکلیف خواننده رو مشخص می‌کنه که قراره در چه دورانی سیر کنه. کوهکن قبل از این تجربه نوشتن کتاب « » رو هم داشت. 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔 @nashreshahidkazemi
🚫 قبل دوران رعیتی بود که خان‌ها و ارباب‌ها هر طور که عشقشون می‌کشید با اونا رفتار می‌کردن. دورانی که صاحب مال و بعضاً ناموس مردم بودن. مثل همین برش از صفحه ۱۲ کتاب: «تا حاج کلانتر شلاقش را بالا برد، رویم را برگرداندم. دوست داشتم توی دلم کلی فحش بهش بدم. کار هر روزش همین بود که با اسب بدود دنبال زن‌ها و به زور لچک از سرشان بکشد. خیلی‌ها زیر بارش نمی‌رفتند و دعوا می‌شد. » 🔔 دورانی که ژاندارمری‌ها و شهربانی‌ها دستشون با خان‌ها و ارباب‌ها تو‌ یه کاسه بود و همیشه از همدیگه حمایت می‌کردن. ✒️ در کتاب «»، زندگی فردی به نام از قبل ، دوران و دوران در زندان‌های رو واسمون روایت می‌کنه. روایت‌ یه زندگی پر از فراز و نشیب که شاید خوندن این کتابا باعث بشه بیشتر قدر این و رو بدونیم. 🗒️ روایت آدمایی که جونشون و جوونی شون رو فدای و کردن تا ما حالا در آرامش روز رو به شب و شب رو به صبح برسونیم: « عصر تا شب شهر توی ناامنی کامل بود و کسی نمی‌توانست برود بیرون. بچه‌ها فدای آرام نگه داشتن شهر می‌شدند. شهری که آرامی برایش معنا نداشت. تا حالا چندبار موقع جمع کردن بچه‌ها، با بدن خونین و سر قطع شده‌شان روبرو شده بودیم. » ص۷۸ ✅ مشاهده و تهیه کتاب https://manvaketab.com/book/373286/ سفارش تلفنی👇 ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ سفارش از ایتا👇 @manvaketab_admin 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔 @nashreshahidkazemi
« سعید مُرد یه کاری کنین. بغضم شکست و ضجه‌ام بلند شد. کاک‌یدالله از اتاقش آمد بیرون. دم در حیاط زندان ایستاد و بی‌خیال گفت: بیارینش بیرون. یک طرف پتویش را گرفتم و علی هم طرف دیگر را. بیرون زندان روی زمین سرد گذاشتیمش. زندان تاریک بود و قیافه سعید را درست ندیدم. حالا لب‌های سیاه‌شده و صورت زردش را زیر نور ماه داشتم می‌دیدم و دیگر کاری از دستم بر نمی‌آمد. چشم‌های باز منتظرش را بستم. انگار سال‌ها خوابیده بود. دلم برایش می‌سوخت. برای همه‌مان. مردن در غربت سخت بود. حتماً خانواده‌اش امید داشتند که سعید برگردد؛ اما حالا توی غربت معلوم نبود جسمش را چه کار می‌کنند. دفن‌کردنی که در کار نبود. یک جایی توی کوه می‌انداختندش و بعد هم تمام. اگر بیست سال زندان عراق بودم، بهتر بود تا یک روز اسیر کومله و دموکرات و مجاهدین خلق.» ☘️ برشی از کتاب 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔 @nashreshahidkazemi
💢 کتاب منتخب باشگاه کتابخوانی ؛ ؛ زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روز‌های انقلاب تا اسارت در زندان‌های حزب کوموله ✍🏻 به قلم: 🔹 زندگی‌ای که سال شصت و دو مانند خط کش، به دو قسمت تقسیم شد. بخش اول مربوط است به حوادث سیوند در مقطع پیش از انقلاب و تلاش‌های اصغر اقلیدی همراه پدر و برادرش برای گذران زندگی‌ مقابل ظلم‌هایی که از طرف مالک و جنگل بانی تحمیل می‌شد. 🔸 در بخش دوم این‌زندگی به جبهه شمال غرب پرداخته شده است؛ آن شهرهای کوهستانی و پر پیچ و خم با گروهک‌های کومله و دموکراتی که می‌خواستند سر به تن نظام نباشد. اصغر به همراه ارتش کلاه سبزها، سینه به سینه دشمنان خانگی ایستاد ✅ همخوانی کتاب : 🔻 شروع: ۸ خردادماه ۱۴۰۳ 🔺 پایان: ۱۵ خردادماه ۱۴۰۳ ✅ برای شرکت در این همخوانی از طریق لینک زیر وارد گروه شوید: https://eitaa.com/joinchat/2761032298Cd2e44e391d
📖 کتاب روایت‌های دقیق و رقیقی از مظلومیت و غربت شهدا و اسرای شمال غرب کشور است. 🌹شهدا و اسرایی که کمتر از آن‌ها یاد می‌شود و حتی کمتر به آن‌ها پرداخته شده 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
📌اصغر اقلیدی یکی از آدم‌هایی بود که گرفتار زندان‌های شد. 📖حالا او در کتاب به کمک طاهره کوه‌کن زندگی پر از حادثه‌اش از قبل انقلاب تا در زندان‌های کومله را روایت کرده‌. مشاهده و تهیه کتاب : 👇👇 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
📃 «عصر تا شب شهر توی ناامنی کامل بود و کسی نمی‌توانست برود بیرون. بچه‌ها فدای آرام نگه داشتن شهر می‌شدند. شهری که آرامی برایش معنا نداشت. تا حالا چندبار موقع جمع کردن بچه‌ها، با بدن خونین و سر قطع شده‌شان روبرو شده بودیم.» 📘 | صفحه ۷۸| طاهره کوه‌کن مشاهده و تهیه کتاب https://manvaketab.com/book/373286/ سفارش از ایتا👇 @manvaketab_admin 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
📘 کتاب روایت‌های دقیق و رقیقی از مظلومیت و غربت شهدا و اسرای شمال غرب کشور است. 🌸 شهدا و اسرایی که کمتر از آن‌ها یاد می‌شود و حتی کمتر به آن‌ها پرداخته شده.
✂️ «عصر تا شب شهر توی ناامنی کامل بود و کسی نمی‌توانست برود بیرون. بچه‌ها فدای آرام نگه داشتن شهر می‌شدند. شهری که آرامی برایش معنا نداشت. تا حالا چندبار موقع جمع کردن بچه‌ها، با بدن خونین و سر قطع شده‌شان روبرو شده بودیم.» 📝 | صفحه 156| طاهره کوه‌کن مشاهده و تهیه کتاب: 👇 https://manvaketab.com/book/373286/ 🛒 حضوری: قم خیابان معلم مجتمع ناشران طبقه‌ی هم‌کف فروشگاه نشر شهید کاظمی 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
📔 کتاب روایت‌های دقیق و رقیقی از مظلومیت و غربت شهدا و اسرای شمال غرب کشور است. 🕊 شهدا و اسرایی که کمتر از آن‌ها یاد می‌شود و حتی کمتر به آن‌ها پرداخته شده. توی این کتاب، مشخصا با زندگی یکی از آن‌ها آشنا می‌شویم.
📖«دارزن» به دو بخش تقسیم می‌شود. یک بخش مربوط به اتفاقات قبل از انقلاب و بخش بعدی اتفاقات بعد از انقلاب و در فضای شمال غرب کشور. 📌 موقعی که اول انقلاب، شهرهای کوهستانی و پر پیچ و خم، گروهک‌های کومله و دموکرات و در کنار آن‌ها منافقین می‌خواستند سر به تن نظام نباشد. ✂️ برشی از کتاب: «عصر تا شب شهر توی ناامنی کامل بود و کسی نمی‌توانست برود بیرون. بچه‌ها فدای آرام نگه داشتن شهر می‌شدند. شهری که آرامش برایش معنا نداشت. تا حالا چندبار موقع جمع‌کردن بچه‌ها، با بدن خونین و سر قطع شده‌شان روبرو شده بودیم.» 📝 | 156 صفحه | طاهره کوه‌کن مشاهده و تهیه کتاب: 👇 https://manvaketab.com/book/373286/ 🛒 مراجعه حضوری: قم خیابان معلم مجتمع ناشران طبقه ‌هم‌کف فروشگاه نشر شهید کاظمی ⏰ساعت کاری: ۸:۳۰ صبح تا ۸ شب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1