eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
12.1هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
هدایت شده از من و کتاب
ملاصالح همیشه زندانی! کتاب مُلّاصالح سرگذشت شگفت انگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق است که به همت رضیه غبیشی از انتشارات شهید کاظمی در یازده فصل به رشته تحریر درآمده است. نویسنده در این یازده فصل به سرگذشت عجیب ملاصالح قاری می پردازد که در آبادان به دنیا آمده و سیاسی در دوران طاغوت، اسیر جنگی دوران دفاع مقدس در عراق و حتی پس از آزادی و بازگشت به ایران زندانی بوده است. ملاصالح به عنوان زندانی سیاسی، ۸ سال در زندان های بود. پس از آن در دوران جنگ تحمیلی توسط نیروهای بعثی دستگیر شد و عراقی ها که متوجه تسلط او بر زبان فارسی و عربی شدند، از وی به عنوان مترجم استفاده کردند. شهرت ملاصالح به خاطر دیداری بود که #۲۳_نفر از جوانان و نوجوانان با صدام داشتند و او در آن دیدار مترجم صدام بود. دیداری که در بسیاری از شبکه های جهانی پخش شد و مانور تبلیغاتی به شمار می رفت. او در نهایت پس از ۴ سال در سال ۱۳۶۴ از سوی عراق همراه با ۵۰۰ نفر دیگر آزاد شد پس از آزادی و بازگشت به کشور، به اتهام خیانت و همکاری با بعثی‌ها و شکنجه اسرا، مجددا روانه زندان شد. او بعد از ۲سال به قید ضمانت آزاد گردید و در نهایت پس از بازگشت اسرا در سال ۱۳۶۹ با نامه مرحوم (سید آزادگان)، بی گناهیش اثبات شده و از وی رفع اتهام می‌شود. "۲۳ نفر و آن یک‌نفر" فیلمی تلویزیونی درباره ملاصالح است که به کارگردانی مهدی جعفری از شبکه چهارم سیما پخش شده است. ملاصالح خوب می‌داند سرنوشت پاسداران انقلاب اسلامی در همان بدوِ ورود و به محض شناسایی چوبه دار است و چاره‌ای می‌اندیشد برای نجات از مهلکه. زمان تقسیم‌بندی اسرا اعلام می‌کند: «بسیجی‌ها یک طرف، ارتشی‌ها هم یک طرف، پاسدار هم که نداریم یک طرف.» و این جمله پاسدار هم که نداریم، در همان ایام میان اسرا بسیار معروف شد. 📚 خواندن این را که با نثری روان و بیانی شیوا و البته روایتی داستانی و شیرین قصه ی زندگی ملاصالح را بیان می کند، به همه ی عزیزان خصوصا جوانان توصیه می کنم.
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
👌سال ۵۱ قهرمان جوانان کشور شد. انوش حالا جوانی شده بود که نامش نه تنها روی زبان هم‌شهری‌هایش افتاده بود؛ بلکه مردم کشتی‌دوست ایران هم برایش سرودست می‌شکستند. 🎖️مدال‌ که می‌گرفت برای نیازمندان شهر خرجش می‌کرد. هرچه به بهمن ۵۷ نزدیک می‌شد، فعالیت انوشیروان هم برای انقلاب بيشتر می‌شد. راه در روهای شهر را خوب بلد بود و هربار با ترفندی از دست فرار می‌کرد. 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
💢سال ۵۶ سربازیش رو در اردبیل شروع کرد. توی سربازی عکس شاه رو پاره کرد. توسط دستگیر و به طبس تبعید شد؛ ✅اما خیلی باهوش‌تر از این حرفا بود و تونست فرارکنه.