فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙باید یاد حقیقت و خاطره شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگه داشت.
(مقام معظم رهبری)
.
✉️آیین رو نمایی از کتاب #شکار_مرغابی_ها
خاطرات سردار شهید #جواد_نژاد_اکبر
.
زمان: چهارشنبه 5 شهریور ماه ساعت 18
مکان: شهرستان بابل، حسینیه شهرک صالحین
(با رعایت پروتکل های بهداشتی)
.
پایگاه شهدای شهرک صالحین
ستاد یادواره شهدا و هیئت محبان الزهرا بسیج بیشه سر
📌انتشارات شهید کاظمی
شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
@nashreshahidkazemi
اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه ای از اخلاص ها و توجه ها و جز با حرکت به سمت "انقطاع الی الله" حاصل نمی شود.
(مقام معظم رهبری مد ظله)
.
#شکار_مرغابی_ها منتشر شد
خاطرات سردار غلامعلی نژاداکبر
به قلم مصیب معصومیان
.
تهیه کتاب : 👇👇👇
.
🌍سایت: nashreshahidkazemi.ir
📲پیامک(ارسال نام کتاب به سامانه زیر): 3000141441
.
🌱با ما همراه باشید.
📌انتشارات شهید کاظمی
شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔 @nashreshahidkazemi
📚 معرفی کتاب:
کتاب "شکار مرغابی ها" خاطرات سردار غلامعلی(جواد) نژاداکبر است که در تاریخ ۱۲/۱۲/۶۵ در ادامه عملیات کربلا ۵ در شلمچه به شهادت رسیدند. وی از فرماندهان گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا بود.
غلامعلی (جواد) نژاداکبر سال 1340 در خانواده ای مذهبی در شهر بابل روستای «بیشه سر» دیده به جهان گشود. دوران دبیرستان او مصادف بود با شروع و اوج انقلاب اسلامی و حضور پررنگ و مؤثر آقاجواد در تشویق جوانان و فرهنگ سازی و تبلیغات و فعالیتهای انقلابی را همۀ انقلابی های شهر دیده و شاهدند. سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی، آقاجواد از اولین نفراتی بود که کولۀ جنگ را به دوش کشید و راهی مریوان شد. هم زمان در سال 1360 در رشتۀ فنی مدرک دیپلمش را اخذ کرد و بعد ازآنبه عضویت سپاه پاسداران شهرستان بابل درآمد و در واحد عملیات مشغول به خدمت شد.
.
🔹️نام کتاب: #شکار_مرغابی_ها
🔹️به کوشش: #مصیب_معصومیان
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۲۱۶ صفحه
🔹قیمت با تخفیف: ۲۴۰۰۰ تومان
🌐خرید اینترنتی:
8roshana.ir
📞مراکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
📚 معرفی کتاب:
کتاب "شکار مرغابی ها" خاطرات سردار غلامعلی(جواد) نژاداکبر است که در تاریخ ۱۲/۱۲/۶۵ در ادامه عملیات کربلا ۵ در شلمچه به شهادت رسیدند. وی از فرماندهان گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا بود.
غلامعلی (جواد) نژاداکبر سال 1340 در خانواده ای مذهبی در شهر بابل روستای «بیشه سر» دیده به جهان گشود. دوران دبیرستان او مصادف بود با شروع و اوج انقلاب اسلامی و حضور پررنگ و مؤثر آقاجواد در تشویق جوانان و فرهنگ سازی و تبلیغات و فعالیتهای انقلابی را همۀ انقلابی های شهر دیده و شاهدند. سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی، آقاجواد از اولین نفراتی بود که کولۀ جنگ را به دوش کشید و راهی مریوان شد. هم زمان در سال 1360 در رشتۀ فنی مدرک دیپلمش را اخذ کرد و بعد ازآنبه عضویت سپاه پاسداران شهرستان بابل درآمد و در واحد عملیات مشغول به خدمت شد.
.
🔹️نام کتاب: #شکار_مرغابی_ها
🔹️به کوشش: #مصیب_معصومیان
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۲۱۶ صفحه
🔹قیمت با تخفیف: ۲۴۰۰۰ تومان
🌐خرید اینترنتی:
https://b2n.ir/322916
📞مراکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🆔@nashreshahidkazemi
🌹#سالروز_آسمانی_شدن
📖 #شکار_مرغابی_ها
🍂 خاطرات سردار غلامعلی(جواد) نژاداکبر است که در تاریخ ۱۲/۱۲/۶۵ در ادامه عملیات کربلا ۵ در شلمچه به شهادت رسیدند. وی از فرماندهان گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا بود.
📝به قلم #مصیب_معصومیان
🗒برشی از کتاب
بچه ها مرغابیها را پوست کندند و پیرمرد به سبک شمالیها، مرغ را بار گذاشت و انار ملس ساوه را قاطی کرد و ما هم نشستیم و به گپ وگفت و خاطرات شکارهایمان پرداختیم. همه منتظر پختن شکارمان بودیم تا دلی از عزادربیاوریم. پیرمرد شهردار، برای همه در ظروف ملامین رنگ پریده و تار، سهمیهها را تعیین و تقسیم کرد و هیچ کداممان سر هوش نبودیم و با برنج دمپختی پیرمرد که خیلی هم کاربلد بود، غذای خانه را در منطقۀ جنگی خوردیم. در این میان چشمان هرکدام ما به بشقاب آقاجواد بود که دست نخورده باقی مانده بود.
پرسیدیم: «جواد آقا! چرا نمیخورید؟ »
اما ایشان، مقداری نان خشک و نمک و پیاز خورد و دست آخر بشقاب خودشرا با پشت دست به وسط سفره هل داد و گفت: «من از این نمیخورم...
❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹
🌏 خرید آسان ◀️ b2n.ir/g24081
📲 ارسال "نام کتاب" به سامانه ◀️ 3000141441
📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844
❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹
🍃 ما را دنبال کنید...
📌 انتشارات شهید کاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔 @nashreshahidkazemi
💮سالروز ولادت
🔴خاطرات زندگی از ولادت تا شهادت، شهید غلامعلی نژاداکبر
✂️یک سفر رفتیم مکه، زیارت خانۀ خدا. پانزده روز در مکه ماندیم و پانزده روز هم در مدینه بودیم. وقتی من مکّه رفتم، او بهخاطر مجروحیت در خانه بود. در مکه خواب دیدم که جواد رفت جبهه. نصفهشب از خواب بیدار شدم. گریه کردم. همراهانم تعجب کرده بودند، به من گفتند: «تو چرا اینقدر گریه میکنی؟»
گفتم: «پسرم مجروحه. خواب دیدم رفته جبهه. بچهم بره جبهه نمیتونه توی عملیات شرکت نکنه.»
یکی-دو ساعتی بعد از خواب گریه کردم. صبح شد و نمازمان را خواندیم. مادر ناصر باباجانیان (دوست صمیمی جواد) همراه ما بود، گفت: «من هم خواب دیدم ناصر و آقاجواد باهم رفتن جبهه.»
📖 #شکار_مرغابی_ها
✍️ به قلم #مصیب_معصومیان
📚 به همت انتشارات شهید کاظمی
.
🛒نحوه تهیه کتاب:
✅ پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ تلفنی
۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸
✅اینترنتی
https://b2n.ir/x90563
🍃 با ما همراه باشید...
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi