🛑 #عشق به #شهادت برای مصطفی نوجوان، #احلی من العسل بود، او #دل کند از دنیا و #دوستی که با هم از کودکی بودند، چون #وجود کوچکش، دنیا را برنمی تابید
✍️ حمید داوود آبادی، دوستی که همراه مصطفی بود تا زمان شهادتش، می خواهد برایمان از روزهایی بگوید که با او دوست بود، قسم خورده بودند که از هم جدا نشوند، اما نمی دانستند که خدا #گلچین_کننده هست و دوست و همرزم دیرین حمید را از او می گیرد
🔔 روایات هایی از #حمید_داوود_آبادی؛ از رفیقی که برایش از جانش ، عزیزتر بود #شهید_مصطفی_کاظم_زاده
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
بسم الله
📚 معرفی بیشتر کتاب #هفتاد_و_دومین_غواص
✍️ نویسنده: #حمید_حسام
🔖 ناشر: #شهید_کاظمی
📑 تعداد صفحات: ۶۴۰
🌹 جنگ را صورتی بود و سیرتی. صورت آن #خون بود و آتش و باروت و باطن آن #عشق و #حماسه و #عرفان . از این منظر اخیر بود که اکسیر خون و باروت و آتش، #انسان_کامل می آفرید. امروز بسیاری از سبکباران ساحل ها از آن همه موج توفنده اروند و کارون ساحل ثابت و آرامش را می بینند اما برای هر آنکه بر لوح دلش قیامت قامت #غواص های کربلای 4 نقش عشق زده است، آن موج ها همه از زمزمه شور است و شیدایی** و پرواز.
🌊 این کتاب از #حمید_حسام این بار روایت می کند از هر آنچه اتفاق افتاده در آن شب تاریک ...
روایتی عجیب و شگفت انگیز از حماسه آفرینی فرزندان خمینی (ره) در دل شب؛ در آن عملیاتی که بوی خون و نعنا عطر دل انگیز شهادت را به مشام رزمندگان، می رساند.
🔰 روایت این اثر، دقیقاً منطبق با واقعیتی است که در شامگاه چهارم دی ماه سال 65 در منطقه عملیاتی کربلای 4 اتفاق افتاد. این کتاب، روایتی است #مستند که برگرفته از خاطرات بازماندگان این حماسه عاشورایی است👇
🔻 فرمانده گردان غواصی گردان جعفر طیار برادر جانباز #کریم_مطهری ، جانشین گردان برادر آزاده حاج محسن جامع بزرگ، همرزم صبور و آزاده حمید تاجدوزیان و سه تن از یادگاران بازگشته از اسارت گردان غواصی لشکر انصارالحسین.
💬 حمید حسام، در این باره می گوید:
کریم مطهری را از سال های آغاز تاسیس اطلاعات و عملیات در قصرشیرین دیده بودم. قد رشیدش او را همیشه توی چشم می آورد. کریم مطهری همبازی نوجوانی، همکلاس دبیرستانی و همرزم هماره متصل به #شهید_علی_چیت_سازیان در اطلاعات عملیات بود که از سال های میانی جنگ به پیشنهاد علی آقا، گردان غواصی لشکر را تاسیس کرد.
و من سخت تشنه شنیدن روایت کریم مطهری از رزم عاشورایی کربلای 4 بودم. همان شبی که او 71 غواص را از جمع گردان 175 نفری اش، داخل آب برد و خودش جلوتر از بقیه سینه اروند را شکافت و به ساحل دشمن رسید. تا جایی که حنجره اش با گلوله دشمن شکافته شد. آن گلوله داغ هنوز روی تکلم او تاثیر گذاشته بود اما دلنشین و عاشقانه حرف می زد. آن شب فقط یادی از علی چیت سازیان کرد و گفت: «وقتی می خواستیم داخل آب برویم، علی آقا لب نیزارها گفت: کریم اگه به گرداب برخوردی، آب وحشی اروند رود را به #فاطمه_زهرا قسم بده.» همین جمله کافی بود که بغضش بشکند و اشک همه را درآورد و من جرقه نگارش کتاب «غواص ها بوی نعنا می دهند» در ذهنم زده شود. همان سال ها خط شکنی کردم، اولین کتاب را - هر چند مختصر- از رزم کربلای 4 نوشتم.
✍️ سال 1397 بر آن شدم که حدیث ناگفته علمدار رشید و فرمانده زخمدار گردان غواصی جعفر طیار را کامل بشنوم و برای نسل هایی که نمی بینم، به امانت بگذارم. روایت کریم مطهری از دوران کودکی اش تا پیروزی انقلاب و آغاز جنگ و حضور جانانه و عاشقانه در همجواری نیمه گمشده اش علی چیت سازیان تا رزم های آبی.
✅ قطعاً این اثر متقن ترین و #کامل ترین روایتی است که از #عملیات_کربلای_چهار به رشته تحریر در آمده و می تواند پاسخ خیلی #شبهات و همچنین ناگفته هایی از این عملیات باشد.
🥽 مسابقه کتابخوانی هفتادو دومین غواص
🎁 همراه با ۲۰۰میلیون ریال جوایزنقدی🎁
📥جهت مشاهده و تهیه کتاب به همراه برگه مسابقه
🔻مراجعه به سایت من و کتاب
https://manvaketab.com/book/336017/
☎️ تلفن مرکز پخش کتاب
02533551818
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
📖 #کتابی که #متولد میشود «۲» ...
📘 کتابی که قراره #عشق به #سرزمینی رو #روایت کنه که از بس #بمب و #خمپاره خورده، زیر #چشماش گود افتاده...
روایت #رنج_هایی که باید از دوری #خاک کشورت تحمل کنی.
روایت « #ماهیهایی_که_به_دریا_برمیگردند»
🔔 « #اسراء» زنی از سرزمین #زیتون
🤔 اسمش را توی #گوشی اسراءِ فلسطین ذخیره کرده بودم. اسم خودش اسراء خالی بود؛ ولی فکر میکردم بیادبی است بنویسم اسراء. خانم هم که به اسمش نمیآمد. اصلاً خانم گفتن رابطه را رسمی و غریبه میکرد. خودم هیچ وقت دوست نداشتم ته اسمم خانم بچسبانند. مادر فادیا هم نمیشد نوشت. یعنی دستم به نوشتن کلمه مادر نمیرفت. نوشتم اسراء فلسطین. چون او تنها کسی بود که من را یاد فلسطین می انداخت. جایی که قبل از رفاقت با فادیا هیچ وقت بهش فکر نکرده بودم. فقط اسمش را شنیده بودم و می دانستم که اسرائیل خیلی سال پیش زمینهای مردمش را گرفته و خیلیهایشان را کشته، همین...
ادامه دارد...
#به_زودی
#فلسطین
#ماهی_ها_به_دریا_بر_میگردند
.
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔@nashreshahidkazemi