اینجانب به خاطردفاع ازحریم قرآن وخدمت به جمهوری اسلامی به "سپاه" آمدم و از همان اول، عشق اسلام در قلبم مرا وادار خدمت به جمهوری اسلامی کرد. 🌷از دست نوشته های سردار شهید حاج محمدطاهری 📚برگرفته از کتاب در دست انتشار شهید طاهری تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

‏🌷وقتی فرزند حاج محمد بهوش آمد تا مدتها در حالت عادی نبود، او حرفهایی می زد که عجیب بود، یکی از بستگان صدای او را ضبط می‌کرد. او دائم از مشاهده بهشت خدا و همراهی با پدرش صحبت می کرد. او در این مدت مطالب و چیزهای بسیاری دیده بود که با عقل بشری سازگار نبود. ماه ها بعد وقتی حافظه او کامل برگشت، بهشت را از خاطر برده بود اما با گوش دادن به نوار صحبت های خودش، مطالب بسیار زیبایی بیان کرد که جای شگفتی دارد. او تجربه ای عجیب از سفر به بهشت و همراهی با شهدا داشت 📚برگرفته از کتاب در دست چاپ از خاطرات شهید طاهری و فرزندش. تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

3⃣5⃣ 📚شیدای شهادت. زندگینامه و خاطرات زیبای مرزبان شهید اسماعیل سریشی 📖اثر گروه شهید هادی ۱۱۲ صفحه مصور. ۹۵۰۰تومان چاپ اول ۱۳۹۰ چاپ دهم ۱۳۹۸ @pkhadi

👆امروز ۲۷ اسفند مصادف است با شهادت مرزبان نیروی انتظامی، بسیجی شهید اسماعیل سریشی. اسماعیل با دوستانش یک حسینیه راه انداختند تا در فاطمیه عزاداری کنند. روز اول باران شدیدی آمد. وقتی که شب می خواستند هیئت را شروع کنند متوجه شدند که موکتها خیس شده. گفتند امشب تعطیل. اسماعیل گفت: نه. مجلس حضرت زهرا نباید تعطیل شود. سریع به خانه رفت و دو تخته فرش نو آورد! آن شب مجلس مادر سادات برگزار شد. بعدها رفقایش فهمیدند که این فرش ها مربوط به جهیزیه خواهرش بوده... ✅کرامات بسیاری را بچه های همدان از این جوان مخلص به یاد دارند. تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

3⃣ 📚راهیان علقمه چهل حکایت از ارادت شهدا به حضرت عباس ع همراه با چهل حکایت از کرامات سقای کربلا 📖اثر گروه شهید هادی ۱۴۴صفحه مصور. ۱۵۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۱ چاپ هفتم ۱۳۹۹ 📙با ویرایش و قطع جدید @pkhadi

👆در روز میلاد سقای باوفای کربلا حضرت ابوالفضل العباس، کتاب راهیان علقمه را معرفی میکنیم 💐 حکایت هایی از عشق و علاقه رزمندگان و شهدای ما به قمر منیر بنی هاشم علیه السلام حاج آقا الطافی از عرفای معاصر در مورد فرزند شهیدش می‌گفت: پسرم عاشق حضرت عباس بود. زمانی که به شهادت رسید، سه بار با صدای بلند گفت یا ابوالفضل العباس. ✅ من او را در خواب دیدم و پرسیدم چرا لحظه شهادت مولا را صدا کردی. پسرم پاسخ داد: اول از روی عشق و ارادت او را صدا کردم. بار دوم آقا بالای سرم بودند. دفعه سوم در آغوش حضرت عباس بودم و جان دادم. 📚 برگرفته از کتاب راهیان علقمه. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

👤هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت. حجب و حیا در چهره اش موج میزد. وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت اگر خانمی وارد مغازه میشد کتابی در دست می گرفت سرش را بالا نمی آورد و میگفت: پدر شما جواب بده 🌷شهید سید مجتبی علمدار 📚برگرفته از کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

عاشق حضرت عباس بود. در کودکی مریض شد. او را نذر حضرت عباس کردند و شفا یافت. در جبهه در گروهان حضرت عباس به عاشقان مولایش کمک می‌کرد. 🌺شهید علیرضا کریمی پیکرش در فکه ماند. سالها بعد وقتی پیکرش امد، در روز عاشورا تشییع شد. روز اباالفضل العباس علیه السلام 📚برگرفته از کتاب مسافر کربلا. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

🌺 ما یاد و خاطره شما شهدا را در دلهایمان حفظ کرده ایم. دنیای ما با خاطرات زیبای شما پیوند خورده.... 💐شما نیز در شب جمعه ما را در نزد ارباب یاد کنید. روح‌مان با یاد شما شاد است. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63

🌷یاین الحسن. حتی ترانا و نراک🌷 آخرین جمعه سال است کجایی آقا...

📚کتاب فرزندان مسجد. اثر گروه شهید هادی 📙کتابی که قبل از چاپ خبرش در جلسه ای به حضرت آقا داده شد و رهبر معظم انقلاب چند دقیقه ای در اهمیت چنین کاری صحبت کردند... تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

شخصیت ویژه ابراهیم. الگوی نسل امروز...

در عملیات فتح المبین مجروح شد. در بیمارستانی در تهران بستری شد. وقتی مرخص شد هیچ پولی نداشت تا به جبهه برگردد. ✅جمعه بود و متوسل به مولایش امام عصر عج الله گردید. سیدی همراه با جمعیت ملاقات کننده آمد و یک کتاب به او هدیه داد. چند اسکناس های کتاب بود. با همان پول تا جبهه رسید. 📚برگرفته از کتاب مصطفای خدا. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

همراه ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم صدای اذان ظهر که آمد ماشین را مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم بیا زودتر بریم مقر همونجا نماز می خونیم ما که بیکار نیستیم داریم کار رزمنده ها رو انجام می دیم این هم مثل نمازه. ✅با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت تموم این کارها بازیه هدف از جنگ و جبهه اینه که نماز زنده بشه هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شا ءالله اثر نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی. ☘َاقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن (طه ۱۴) 📚خدای خوب ابراهیم تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

💠مالک زمان💠 . 🔸مالک اشتر زمانه‌ات را بشناس. اما برای این کار قبل از هر چیز باید #مالک_اشتر_نخعی، شیر ژیان میدان مبارزه و عابد شب ‌زنده‌‌دار درگاه الهی را بشناسی. و برای این شناخت چه مرجعی بهتر از سخنان #امیر‌المومنین (ع). 🔸مالک، اما چه مالکی! به خدا سوگند اگر کوه بود یکتا بود و اگر سنگ بود سرسخت و محکم بود. هیچ مرکبی نمی‌توانست از کوهسار وجودش بالا رود و هیچ پرنده‌ای به قله آن راه نمی‌یافت. 📚کتاب #مالک_زمان اثر گروه فرهنگی شهید #ابراهیم_هادی سیره و مجاهدت مردی را نشان می‌دهد که در روزگار ما آینه تمام نمای مالک اشتر نخعی شد... تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

3⃣1⃣ 📚من ادواردو نیستم. زندگینامه و خاطرات شهید مهدی انیلی. شامل ۹۰ داستانک زیبا و مصور از ثروتمندترین شهید شیعه. ✅خاطرات اثرگذار و زیبا 📖 اثر گروه شهید هادی ۹۶ صفحه مصور ۹۵۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۷ چاپ هفتم۱۳۹۹ جمع تیراژ ۳۵۰۰۰ جلد @pkhadi

👆پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای دارد، و بالاخره آن را در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد. ✨شهید ادواردو می‌گوید؛ "وقتی قرآن را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در جستجویش بودم... 📚برگرفته از کتاب من ادواردو نیستم. خاطرات شهید مهدی انیلی. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

♦️ابراهیم به مهمان نوازی بسیار اهمیت میداد و میگفت: باید صله رحم را طبق دستورات دین و بدون تجمل گرایی انجام بدیم تا رابطه خانواده ها همیشه برقرار باشد. 📚سلام بر ابراهیم2 تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

🌹در جایی زندگی می کردیم که اکثرشان قاچاقچی بودند. آن ها از پوشاک تا لوازم منزل را وارد کشور می کردند. بعد از پایان جنگ، متاسفانه پدر من هم وارد این کار شده بود و از این راه سود زیادی کسب می کرد. ✅ روزی در خانه بودیم، شخصی پشت سر هم درب را می کوبید! درب را باز کردم دوست پدرم را دیدم، چهره اش خیلی عجیب بود. انگار از جنگ برگشته، بدنش خاکی و گلی بود! گفتم: چه شده؟! گفت: پدرت کشته شد! بعد از فوت پدرم وضعیت اقتصادی ما وخیم شد. به کمیته امداد مراجعه کردیم، گفتند بروید خدمت سردار سلیمانی. با مادرم رفتیم پیش سردار. با خودم گفتم: اگر بگویم پدرم قاچاقچی بوده مرا تنبیه نمی کند؟! ولی مادرم سیر تا پیاز ماجرا را تعریف کرد. سردار برگه ای برداشت و از کمیته درخواست کرد به وضعیت ما رسیدگی شود. عجیب بود، با نامه سردار مشکل ما حل شد. با این که پدر من به دست سربازان همین سردار کشته شده بود، اما من همیشه ایشان را دوست داشتم. 📚مالک زمان. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

همیشه در تمام کارها بگوئیم ان‌شاالله