eitaa logo
نشر شهید هادی
18.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
در بین دوستان و بچه محل های ما، یک پسر بود که عاشق شده بود و خیلی تلاش داشت تا با آن دختر ازدواج کند. این دو آنقدر عاشق هم بودند که وقتی رفقای ما می‌خواستند مثالی از عشق بزنند، همین پسر و دختر را می‌گفتند. چند سالی گذشت و عشق این دو بر سر زبان‌ها افتاد. تا اینکه شرایط مهیا شد، خواستگاری و مراسم عقد برگزار شد. مدتی بعد خانه‌ای تهیه کرد. همه خوشحال بودند که این دو بالاخره به هم رسیدند. هم پسر خیلی خوب بود و هم دختر. یادمه رفقا همگی کمک کردیم و جهیزیه چیده شد و قرار شد چند شب دیگر، مراسم مختصری برگزار شود و این دو زوج عاشق، پس از سالها زندگی خود را شروع کنند. درست شب قبل از مراسم، آقای داماد به من زنگ زد و گفت: از فردا زندگی متاهلی من شروع می‌شود، بیا امشب را با هم و رفقا خوش باشیم، شاید دیگه نتونم با شما شب نشینی داشته باشم. گفتم من امروز از صبح سر کار بودم، خیلی خسته‌ام ایشالا فردا در مراسم خدمت می‌رسم. آن شب خیلی زود خوابیدم، اما ساعت سه نیمه شب گوشی من زنگ خورد. یکی از دوستان مشترک ما بود. گفت خودت را سریع به بیمارستان برسان. با ترس خودم را رساندم. تازه داماد روی تخت خوابیده بود، اما حالش خوب بود. پاهایش به شدت آسیب دیده بود. از رفقا پرسیدم چی شده؟ گفتند دور هم جمع بودیم که یکی از رفقا چند بطری مشروب آورد و خوردیم. بعد هم که حساب گرم شدیم زدیم بیرون. همه سوار یک ماشین و با سرعت توی اتوبان می‌رفتیم که کنترل ماشین از دست راننده در میاد و میخورن به گاردریل و گاردریل ماشین رو میشکافه میاد داخل و پای رفیق عاشق ما رو داغون میکنه، شکر خدا بقیه سالم میمونند اما پاهای داماد، به خاطر شدت آسیب دیدگی، چاره ای جز قطع شدن ندارد! آماده انتقال به اتاق عمل بود که دکتر آمد. به محض اینکه فهمید بیمار او مست است، تمام داروها را متوقف کرد وگفت این داروها با الکل تداخل دارویی دارد و نمیشود اقدام کرد. فعلا باید صبر کنیم. متاسفانه رفیق ما که به شدت درد می کشید به کما رفت... تلخ ترین لحظه زندگی من صبح روز بعد رقم خورد. داماد عاشق تا صبح فردا بیشتر دوام نیاورد و از دنیا رفت. هر دو خانواده نابود شدند. همسر جوانش افسردگی گرفت و چند سالی است که در منزل گرفتار است. 📙برگرفته از کتاب در دست اقدام در این زمینه. مشروبات در تجربیات https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
خدا به تمام دوستانی که در کار خیر اقدام می کنند و آنها که آرزوی کمک به مومنین را دارند جزای خیر عطا کند و انشالله مکرر زیارت کربلا را نصیب دوستان نماید. منزل برای این سید رهن شد و قرار شد امروز و فردا اثاث خود را منتقل کند. نمی دانید این سید چطور بغض کرده بود و تشکر می کرد. می گفت نمی دانید چه روزهایی را پشت سر گذاشتم. در خواب هم این شرایط را نمی دیدم...
👆 ✅در طی دیشب تا الان چیزی حدود ۳۷ میلیون تومان از طرف افراد خیر عضو کانال کمک شد. مبالغی از ده هزار تومان تا ده میلیون تومان. ✅مبلغ سی میلیون قبل از اعلام، از طرف بانیان خیر تهیه شده بود. یک نفر از دوستان هم ده میلیون سهم سادات فراهم نمود. ✅حدود ۲۳ میلیون تا کل مبلغ کسری داشتیم که قرض گرفته شد تا هرچه سریعتر این اولاد حضرت زهرا سلام الله و خانواده اش از این اوضاع نجات پیدا کنند.
نشر شهید هادی
👆بابت پیام بالا باید عرض کنم که اصلا علاقه به بیان چنین مطالبی نداریم. به خیلی از کانال ها که هر شب
یکی از بستگان این سید تماس گرفت و گفت نمی دانید چه کار بزرگی کردید. شش نفر از خانواده سادات در یک اتاق منزل عمو زندگی می‌کردند. خود عمو هم خانه کوچکی دارد و شرایط ندارد. نزدیک به یک سال و نیم در این وضع بودند. زن و شوهر و فرزند و سه خواهر شوهر یتیم و سادات در یک اتاق! ماه رمضان گذشته بیشتر روزها را با نان خالی روزه گرفتند. زندگی این سید و همسر و فرزندش رو به پایان بود، باور کنید اگر یک هفته می گذشت باید به دادگاه طلاق می رفتیم. حتی آقای طهماسبی که منزل را به آنها اجاره داد، چون شرایط آنها را می شناخت، مبلغ اجاره را بسیار کم کرد. باز از تمام دوستان تشکر می کنیم. کسانی که می توانند در این امر خیر کمک کنند یا از دوستانی که سهم سادات دارند کمک بگیرند، در همین شماره کارت اعلامی اقدام کنند که مبلغ مانده را هم تسویه کنیم. یاعلی با زدن روی شماره کارت کپی می شود.
6037991341402224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عالم منتظرِ امام زمانه و امام زمان (عج) منتظرِ آدمایی که بلند بشن و خودشون رو بسازن... "امام‌زمان‌آمدنـــی‌نیست؛ آوردنـــی‌است" 🍃🪴
‍ 🔴نامه بسیار مهم سردار شهید فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا خطاب ب فرماندهان و مسولین تحت امر خود. بسمه تعالی قابل توجه کلیه فرماندهان و مسولین واحدها ، گردان محرم سلام علیکم ، گر چه خودتان آشنا به موارد ذیل هستید ولی چون اکثرا" در نامه های برادران بسیجی نوشته میشود لازم دانستم مجددا" متذکر شوم . ۱_ بعد از همه ی نیروها غذا بگیرید ، کمتر و دقیقا" هم نوع آنها باشد . ۲_ در داشتن وسایل چادر و پتو و غیره فرقی با بقیه نداشته باشید . ۳_ در داشتن مواد غذایی ، کمپوت و میوه و چایی و غیره همانند ، بلکه کمتر از بقیه باشید ۴_ در گرفتن لباس و پوشاک و کفش کمتر از بقیه باشید . ۵_ اولین کسی باشید که در اول وقت در صف مقدم نماز و دعاها می باشد . ۶_ مراسم بزرگداشت و ترحیم و ... برای شخصیت ها و شهدا و غیره بگیرید و فعالانه شرکت کنید . ۷_ در توجیه مسائل به نیروها جهت روشن شدن ، نسبت به مسائل کوتاهی نکنید که عدم توجیه موجب بوجود آمدن خیلی از ابهامات و مشکلات است. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم خون است ولبریز ازغم وداغ پریشانی که ابراهیم در آتش که اسماعیل قربانی ... و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین رژیم صهیونیستی با این دست و پا زدن ها، پایان خود را نزدیک تر می کند. شهادت حاج قاسم در عراق، اتحاد ملت های عراق و ایران را بیشتر کرد. شهادت رهبر مبارزان فلسطین در تهران، به یقین ارتباط ملت های مسلمان را بیشتر و نابودی اسرائیل را نزدیک تر خواهد کرد. ما به نقطه صفر و پایانی مبارزات نزدیک خواهیم شد. ان‌شالله https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
خدا به تمام دوستانی که در کار خیر اقدام می کنند و آنها که آرزوی کمک به مومنین را دارند جزای خیر عطا
با تشکر از تمامی دوستانی که زحمت کشیدند. زبانم از تشکر قاصر است. شاید اگر یک نفر بخواهد اقدام کند، به تنهایی نتواند مشکلات این دوستان را حل کند. چند نفر به من گفتند، چون تازه در کانال، بحث کمک به جوان بسیجی شمالی را مطرح کردی فعلا چیزی ننویس اما گفتم شاید فردا و هفته بعد دیر باشد، این خانواده به خاطر مشکلات در معرض فروپاشی است... اما با لطف خدا و با کمک شما دوستان، این مبلغ تقریبا تکمیل شد و بدهی پرداخت شد. خداوند به تمام شما از بهترین ها عطا کند و اجر شما را شهادت در آغوش امام زمان عج قرار دهد. بیش از پانصد تراکنش واریز داشتیم که از مبالغ کم تا زیاد را شامل می شد. با اجازه شما دوستان ما این مبلغ را به سید موسوی قرض دادیم، چرا که ثواب قرض، خیلی بیشتر از صدقه است. از طرفی چون ما این خانواده را فقط دو سه هفته است‌که می شناسیم، با اجازه شما در قراداد اجاره نوشتیم که اگر مستاجر بخواهد جابه جا شده یا پول پیش را تحویل بگیرد، مالک محترم باید با نماینده گروه شهید هادی هماهنگ کند. باز از تمام شما تشکر می کنم. برخی از دوستان که خودشان شرایط مالی خوبی نداشتند، در این امر مشارکت‌کردند که واقعا شرمنده شدم. یک مورد از این پیام ها رو میفرستم👇
سلام فکر کنم منو یادتون بیاد همون پسر ناشنوای کاشت حلزون که قبلاً از شما شماره موبایل فرزند شهید رفیعی رو گرفتم این مبلغ کمک به فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هست و متأسفانه چون هنوز مستقل نشدم و دستم خالی است فعلاً درآمدی از خودم ندارم و دارم درس میخونم برای کنکور و خدمت به اسلام و ظهور امام زمان وگرنه بیشتر کمک میکردم و اینکه من نمی‌خواستم همین عکس رسید رو هم نشون بدم و میخواستم گمنام بمونم اما گفتم برای شما بفرستم و از شما یه چیزی بخوام شماها مورد عنایت شهید ابراهیم هادی هستید، از شما میخوام برای عاقبت بخیری و شهادت من دعا کنید و توی فرصت مناسب با شهید ابراهیم هادی در میون بذاری چون دعای شما مومنان بسیار تاثیر گذار هست بعد از شهید عبدالمطلب اکبری ما شهید ناشنوا تو کشور نداریم و انشاءالله نفر بعدی من باشم البته بعد از خدمت به قرآن و اسلام و نظام و امام زمان ممنون که با وجود مشغله های فراوان، حرف دل منو میخونید و درک میکنید بابت دعاها هم از شما ممنونم انشاءالله این فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) زندگی شون درست بشه الهی آمین نور بر تاریکی پیروز است والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین
دوروف، زاکربرگ و ایلان ماسک، دربست در خدمت استراتژی‌های جلاد قرن❗️ اسرائیل شهیدش می‌کند، اینستاگرام عکس‌ش را حذف می‌کند، تله‌گرام در بازی همستر تمسخرش می‌کند! در عین حال عده‌ای بی چ‌اطلاع هنوز به دنبال رفع فیلتر اینستاگرام و تلگرام هستند!!!! اجازه ندید با حذف عکس شهدا، ما رو ترور رسانه‌ای کنند… این ماییم که این جنایتکارها و پیام‌رسان‌های خارجی رو حذف می‌کنیم… 👊 به والله از اینستاگرام و تلگرام برای شست شو و جهت‌دهی افکار استفاده می‌کنند. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
دلبستگی برخی از مسئولین ما به سکوهای صهیونیستی به حدی است که تبدیل به یک عاشق کور و کَر شده‌اند! به حدی کور شده‌اند که حتی تیربار بدون تیرانداز را ندیدند که چطور گوشی شهید فخری‌زاده را به رگبار بست. به حدی کَر شده‌اند که صدای نتانیاهو خون‌آشام وقتی گفت از بی‌قانونی فضای سایبر در ایران به بهترین شکل می‌توان استفاده کرد، را نشنیدند. حبیب‌الله زارع‌پور ✍ https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یادآوری سخنان قابل تأمل سرلشکر محسن رضایی در سال ۱۴۰۰ درباره نفوذ در زمان دولت روحانی: کشور یک آلودگی امنیتی گسترده پیدا کرده است که باید برای آن فکر اساسی کرد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
شهيد اسماعیل هنيه با اصرار به زیارت مزار شهید سلیمانی در کرمان رفت و این نامه را به خط خود نوشت و بر مزار گذاشت. حان اللقاء ". وقت دیدار رسیده ... 💐شب جمعه شهدا را یاد کنیم تا آنها نیز در نزد ارباب ما را یاد کنند https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ 🌤 یا‌رب چه‌شود زان گل‌نرگس خبر آید آن یـار سـفــر کــردهٔ مـا، از سـفــر آید شام سیه غیبت کبری به سر آید امیـد هـمـهٔ منتظـران، منتظر آید 🤲 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🤲 🤲اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ🤲 علیه‌السلام 🥀 🕯🥀🍂
رعایت حق النّاس حتی در کودکی...(شهید احمد علی نیری) ...یادم است یک بار برای چیدن سیب به روستای خودمان در دماوند رفتیم. مادر ما یک چوب از باغ دایی آورد و مشغول چیدن سیب شد. ساعتی بعد دایی از راه رسید. احمد جلو رفت و سلام کرد. بعد گفت: دایی راضی باش، ما یک چوب از داخل باع شما برداشتیم. دایی هم برای اینکه سربه سر احمد بگذارد گفت: راضی نیستم! احمد اصرار می کرد: دایی تورو خدا، دایی ببخشید و... اما دایی خیلی جدی می گفت: راضی نیستم! آن روز اصرار های احمد و برخورد های دایی نشان داد که احمد در آن سن کم چقدر به حق النّاس اهمیت می دهد. 📗عارفانه. راوی: خواهر شهید احمد علی نیّری https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
خانم زمانی حوالی ۲۵ سال است که در کشور سوئد سکونت دارند. اخیرا همزمان با شهادت شهید اسماعیل هنیه از طرف گروهی از مردم وبرخی دوستان تحت فشار قرار گرفتند که چرا در خصوص شهادت دبیرکل جنبش حماس هیچ واکنشی در صفحه خود نشان نداده اند؟ آنقدر تعداد این پیامها و درخواستها زیاد شد که در نهایت ناچار شدند به طور غیر مستقیم اعلام کنند که در خارج از کشور پرداختن به برخی اخبار، تبعات و خطراتی را برای انتشار دهندگان آن به دنبال خواهد داشت و نباید شرایط ایرانیان خارج از کشور را با مردم ساکن در ایران و حق آزادی بیانی که برای آنها در ایران وجود دارد مقایسه کرد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
شهید تواب توی شهر ما خیلی خوش سابقه نبود. جوان خوش هیکلی بود، اما معروف بود که نماز نمی‌خواند و شدید گرفتار مشروبات بود، در عین حال وضع مالی خوبی داشت و اهل کار بود. زمین‌های کشاورزی مرغوبی داشت. تا اینکه دو سه سال قبل از انقلاب، به خواستگاری دختر برادرم آمد. برادرم، نمی‌دانست چه کار کند، با من مشورت کرد و گفتم: بگو اگر مشروب را ترک کردی، دخترم را به تو می‌دهم. همین را مطلب را مطرح کردیم. گفت شاید بتوانم نماز بخوانم، اما مشروب را نمی‌توانم ترک کنم. برادرم نیز جواب منفی داد. او هم دیگر پیگیری نکرد. تنها ویژگی مثبت او عزاداری برای سیدالشهدا در دهه محرم بود. هم خرج می کرد و هم با صدای خوبی که داشت مداحی می کرد! روزها گذشت تا ایام محرم رسید. برای آن سال سخنران خوبی برای هیئت شهر ما دعوت شد. یک شب به سخنران، ماجرای این جوان را گفتم. خیلی از او خوشش آمد و گفت: آقا طیب حاج رضایی هم اینطور بود، غرق در گناه و مشروب و اهل دعوا، ولی به امام حسین علیه السلام خیلی ارادت داشت، بزرگترین هییت تهران را برگزار می‌کرد. خلاصه همین موضوع دستش را گرفت. این روحانی، آن شب شروع به صحبت در مورد مشروبات کرد. آیات و روایات را خواند و در مورد این گناه، غیر مستقیم صحبت کرد. بعد از پایان جلسه، همین جوان سراغ سخنران هیئت رفت و‌ با دل پاکی که داشت ماجرای خودش را گفت. حاج آقا هم حسابی باهاش صحبت کرد که مراقب باش. شیطان از همین طریق وارد می‌شود و... تا روز عاشورا بیشتر موضوع صحبت، بر سر مشروبات بود. این جوان حسابی منقلب شده بود. خلاصه بعد از دهه، به حاج آقا قول داد دیگه سمت این نجاست نمیره و همینطور هم شد. بعد از محرم تصمیم خودش را گرفت، زیارت رفت و برگشت و نماز را شروع کرد. هنوز چند ماهی از محرم نگذشته بود که برخی‌ها واسطه شدند و بار دیگر به خواستگاری دختر برادرم آمد. این بار، همه از او تعریف می‌کردند. مراسم ازدواج به خوبی برگزار شد. چند ماه بعد، از دختر برادرم پرسیدم: آقای داماد چطوره؟ او گفت: عمو جان، همسرم اهل نماز شب شده. هر شب گریه می‌کند که چرا این سالها، اینقدر آلوده بوده. شوهرم هر زمان بیکار است مشغول نماز قضا می‌شود. ایام انقلاب بود. تازه داماد ما محور تظاهرات و از انقلابیون شده بود. با پیروزی انقلاب بسیج مسجد را راه اندازی کرد. اهل مطالعه شد و از عاشقان امام زمان شده بود. بارها همراهش به جمکران رفتیم. اصلا این آدم به طور کل تغییر کرد. با شروع جنگ اولین گروه رزمندگان را از شهر مان راهی جبهه کرد. من نیز سال ۱۳۶۰ به جبهه رفتم، مدتی را در گردان او بودم. همه از معنویت او تعریف می‌کردند. صوت ملکوتی او در مداحی ها همه را جذب می کرد. تا اینکه شب عملیات فتح المبین به من گفت: عمو جان، من امشب شهید می‌شوم، بعد در مورد محل دفن صحبت کرد و گفت قبر خودم را فلان نقطه کنده و آماده کرده ام و برخی موارد، وصیتش را گفت. با تعجب گفتم: فرزند شما تازه به دنیا آمده، این حرفها را نزن، اصلا شما از کجا می‌دانی شهید می شوی؟ سرش را نزدیک‌تر آورد و گفت: بین خودمان بماند، چند بار خدمت آقا امام زمان رسیده‌ام، آقا امروز به من فرمودند: آماده باش که امشب مهمان جد ما سیدالشهدا خواهی بود... بنا به تاکید دختر شهید، نام او بیان نشد. 📙برگرفته از کتاب در دست تالیف گروه شهید هادی در مورد مشروبات 📚کانال گروه و انتشارات شهید هادی. همراه باشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📡توییتر و فیسبوک و اینستا نبود، اما نفوذ و قدرت تخریب رسانه بود. ا🖥اینترنت و سایت و اینستا نبود، اما رسانه ها بودند و استکبار در پی سلطه فکری و فرهنگی بود. آری تلاش کردند و تفهیم کردند.... شیخ فضل الله را که زبان آزادی مردم بود، مانع آزادی مردم معرفی کردند و ملت پای جنازه شیخ شادی کردند... عزاداران حسینی رد شدند اما نفهمیدند که هیات باید مخالف ظلم و مدافع مظلوم باشد امروز هم رسانه ها برای ما، جای جلاد و شهید را عوض کرده اند... شیخ فضل‌الله به دست ظالم و با همکاری مردم فریب خورده به دار آویخته شد. شیخ، شهید بی بصیرتی مردم شد... 💔سالروز شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری را با صلواتی یادی کنیم 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
حضور امام زمان عج در مراسم ختم شهید وقتی خبر شهادتش آمد، در مسجد امین الدوله در بازار مولوی برای او ختم گرفتند. شهید احمد علی نیّری همه نوجوان‌ها را به مراسم ختم آورد. خودش هم با ادب در گوشه‌ای از مجلس نشست. مثل شاگردی که در محضر استاد زانو زده است. شهید نیری بعدها نوشته بود که: «در مراسم ختم شهید جمال محمد شاهی مولای ما حضرت صاحب الزمان(عج) تشریف آورده بودند...» 📕عارفانه. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بعضی شب‌ها دلم برای جمال کباب می‌شد، نیمه‌های شب بیدار می‌شدم و می‌دیدم رفته پشت کمد جایی باریک پیدا کرده و مشغول نماز شب شده. آنقدر در نماز گریه می‌کرد که به هق هق می‌افتاد. البته سعی می‌کرد گریه‌اش بی‌صدا باشد. به او می‌گفتم مگر تو چکار کردی؟ چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ جمال هم چیزی نمی‌گفت. لبخند می‌زد و می‌رفت. جمال در نامه‌ایی نوشته بود: «اینجا تعداد زیادی از برادران بسیجی برای خود قبری ساخته‌اند و شب‌ها هروقت دعا برقرار باشد در آن مشغول عبادت‌اند.» 📕مادرانه. خاطرات شهید جمال محمدشاهی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
جمال همه گونه سختی را تحمل می‌کرد. او خیلی حیا و ادب داشت. از خجالت نداری صورتش سرخ می‌شد، اما حرفی نمی‌زد. شکایت نمی‌کرد. جمال تلاش خودش را انجام می‌داد، اما راضی بود به رضای خدا. در یکی از نامه‌هایش می‌نویسد: «الان که در سنگر نشستیم، روز جمعه ساعت 7:30 صبح است. به فکر خانه افتادم؛ به فکر روزهای انقلاب، به فکر بچه‌های کوچه. بعد به خودم می‌گویم بیخیال بابا، چند سال در کوچه بودی چه کار کردی؟ اینجا را عشق است. نبرد حق علیه باطل را. راستی خدا را شکر می‌کنم که در جبهه باطل نیستم. خدایا شکر و سپاس تو را که مرا در لشکر حق قرار دادی. که اگر بکشم، به بهشت می‌روم و اگر کشته شوم، نیز به بهشت می‌روم.» 📕مادرانه‌. خاطرات شهید جمال محمد شاهی اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
👆 مادر گرامی شهید جمال محمدشاهی سالها عاشقانه منتظر فرزند بود، طوری که ۳۸ سال با صدای درب منزل، منتظر بود فرزندش بیاید. او سال ۹۹ به فرزندش ملحق شد... یکی از دوستان شهید می‌گفت: شبی که مادر جمال از دنیا رفت، در عالم رویا دیدم که حاج قاسم سلیمانی به من گفت: دیدید که مادر شهید جمال چندین سال شب و روز عاشقانه منتظر فرزندش بود، شما هم همینطور باید منتظر امام زمان عج باشید... 🌷السلام علیکم یا بقیه الله فی ارضه🌷 💐شهید جمال ده سال قبل در باغ موزه دفاع مقدس دفن شده بود و با آزمایش، هویت او مشخص شد. 📙کتاب مادرانه، اثر گروه شهید هادی خاطرات این مادر و فرزند است. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔥 گرفتاری در حیله شیطان و از دست دادن آبرو و کار و خانواده!! خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی. مربیان خواهر کار اردو را پیگیری میکنند، اما برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن. من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو میرفتم و غذا را می‌کشیدم و روی میز می‌چیدم و با هیچکس حرفی نمی زدم. شب اول یکی از دخترانی که در اردو بود دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم. روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد اما من هیچ عکس العملی نشان ندادم. خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم، اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم. شنیده بودم که قرآن در بیان توصیف اینگونه زنان می‌فرماید: «ان کید کن عظیم. یعنی مکر و حیله برخی زنان بسیار بزرگ است.» در بررسی اعمال وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی به جز آبرو، کار و حتی خانواده‌ات را از دست میدادی! برخی گناهان اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63