برخی آرزو میکنن مثل #شهدا بمیرند !!...
واسه چی مثل شهدا بمیری ؟!...
خب مثل شهدا زندگی کن...
اگه مثل شهدا زندگی کردی ...
مثل شهدا هم خواهی مرد.
🔰 شبهای جمعه خدمت آقا اباعبدالله علیه السلام..
شش روز از جنگ گذشته بود که شهید شد ..
خوابش را دیدم ، بغلش کردم و گفتم:
«تا نگی اون دنیا چهخبره رهات نمی کنم!»
گفت: فقط یک مطلب میگم
اونم اینکه ما شهدا شب های جمعه
میریم خدمت آقا اباعبدالله علیهالسلام ..
شهید محمدرضا فراهانی🌷
فرمانده عملیات سپاههمدان
شهادت سرپلذهاب، مهر۱۳۵۹
🌹🌹🌹🌹
#شهدا را با ذکر صلواتی یاد کنیم
📙برگرفته از کتاب تاکربلا اثر گروه شهید هادی
🕊#شهیدانه | #بیت_المال
🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود.
رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم.
مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند.
خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟
گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم.
🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد.
مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم.
"شهید سیدحمید میرافضلی"
📚 پا برهنه. اثر گروه شهید هادی
#شهدا
۳۶ ساعت مدام نخوابیده بود...
تصویر مربوط به چند ساعت قبل از شهادت (ظهرتاسوعا)
🌷🌴🥀🌹🥀🌴🌷
#گمنامی، تنها برای #شهدا نیست
می تونی زنده باشی
و سرباز #حضرت_زهرا باشی...
اما یه شرط داره
باید فقط برای #خدا کار کنی
نه #ریا...
#شهیدصدرزاده
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
❀ ⃟⃟🌷 ⃟ ✨
•°❰وقتےڪارفرهنگےراشروعمےڪنید
•°بااولینچیزےڪہبایدبجنگیم
•°خودمانهستیم…❱
#شهیدمصطفیصدرزاده♥️
#شهدا🥀••
#کار_فرهنگی
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
┄۞✦❧🌹❧✦۞┄
📝دست نوشتهٔ زیبای
«#شهید_مسعود_ملا»
درباره ماه مبارک رمضان:
🌸«با سلام بر ایام الله.
با سلام بر کسانی که ایام الله را به وجود آوردند
با سلام بر امام زمان (عج).
سلام بر امام عزیزمان که جانم فدایش باد
سلام بر #شهدا که در این ماه جایشان بر سر
سفره های افطار خالی است. سلام بر جانبازان و مجروحینی که سحر و افطارشان را روی تخت های بیمارستان می گذرانند. سلام بر مادران شهدایی که جای خالی فرزندان شان را در سر سفره افطار می بینند.
🌙عجب صفایی دارد ماه رمضان!
ماهی که همه به میهمانی خدا می روند.
ماهی که در رحمت، بر روی تمام بندگان خدا باز می شود ، ماهی که خدا در دل ها نفوذ می کند.
☘در ماه رمضان خدا در چشم های بصیرت مردمان پاکدل نفوذ می کند سعی کنید از این ماه به حول و قوه الهی بیشترین استفاده ها را ببرید در این ماه دل ها همه جلا پیدا می کند و دلی که به یاد خدا پاک شود نگرانی هم ندارد»
................................
🔰 #شهدا | #ماه_رمضان
🔻شهیدمهدیزینالدین:
در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته میشود و کسی میتواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج).
🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از Aminikhaah_Media🇱🇧
14 Mostanade Soti Shonood.MP3
19.31M
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه چهاردهم
* عنایات ویژه اهل بیت در جنگ هشت ساله
* فقط وفقط خدا پشتیبان ما بود
* با همه توان با ایران مقابله کردند، اما شکست خوردند.
* معجزه اربعین
* اعوان وانصار وشبکه فعالیت شیطان
* از نطفه روی بعضی ها حساب کردند
* حفاظت شیطان از اعوان وانصارش
* اهمیت احترام به سادات
* اهمیت فرزند آوری شیعیان با رعایت شرایط
* جنگ، جنگ نسل است
* مسئولینی که پرورش یافته آمریکا هستند.
* گوش خدا، به کسانی است که برای رضای او قیام کردند
* اخلاق خدا، با دوستان با دشمنان
* خواب آیه الله بهجت رحمه الله
* کافیه فقط در جبهه خدا باشی
* دایره وسیع حرام زادگی
* قطره بارانی که به خود مباهات کرد.
* نقش ولایت در نورانی وپاک بودن مردم ایران
* «امر» از کلمات بسیار کلیدی
* شیطان از ولایت می ترسد
* وقتی توان ماندن در سیستم اطلاعاتی را نداشتم.
* با استعفای کاری من موافقت نشد
* خوابی که دیدم
* شیطانی که دانه دانه بچه ها را می بردند
* اسلحه ای که شیاطین را می زد
* محفل نورانی که در خواب دیدم
* همه اهل بیت در آن محفل حضور داشتند
* معنای «قائم» را آنجا فهمیدم
* یک لبخند امام رضا تمام غم هایم راشست.
* رزق و روزی ایران به دست امام رضا
* بعضی سلبریتی ها شعائر شیطان اند
* شهرت، اهدایی شیطان
* فعالیت شیطان برای تجربه گران نزدیک به مرگ.
⏰ مدت زمان: ۴۶:۵۸
📆1401/03/18
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهدا
#ایران
#ولایت
❗️ برای دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://aminikhaah.ir/?p=6561
🔔 @Aminikhaah_Media
🕊#شهیدانه | #بیت_المال
🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود.
رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم.
مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند.
خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟
گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم.
🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد.
مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم.
"شهید سیدحمید میرافضلی"
📚 پا برهنه. اثر گروه شهید هادی
#شهدا
✳️ «اهدنا الصراط المستقیم» میگویند اما برای هدایت تلاش نمیکنند!
🔻 دفعهی بعد که پدرم را دیدم به من گفت: آماده هستی به دیدار #پیامبر (ص) برویم؟ در ذهنم این بود که مگر پیامبر اینجا هستند؟ آیا #اهلبیت علیهمالسلام در همین #بهشت_برزخی هستند؟! پدر گفت: بله، اجازه دادند شما هم با ما بیایی...
🔸 پیامبر (ص) فرمودند: «مسلمانان حداقل روزی ده بار در نمازهایشان میگویند «اهدنا الصراط المستقیم» اما برای #هدایت در #مسیر_مستقیم تلاش نمیکنند! با اینکه پیدا کردن راه درست، سخت نیست. خداوند برای هدایت بشر، #قرآن و #اهلبیت علیهمالسلام را فرستاد و راه را هموار نمود اما بسیاری از مردم آلودهی #دنیا شدند و نمیخواهند هدایت شوند. اما شما #شهدا فهمیدید که در دنیا چگونه زندگی کنید و چگونه هدایت یابید.» بعد ادامه دادند: « برخی از خداوند میخواهند که گمراه نشوند. خداوند به همین دلیل، اتفاقاتی برای آنها رقم میزند اما آنها ناراحت میشوند و فریاد میکنند اما شما شهدا هرچه در دنیا دیدید، یاد خدا افتادید و در سختیها #صبر کردید.»
📚 برگرفته از کتاب #با_بابا | براساس خاطراتی از سردار شهید حاج محمد طاهری و فرزندش مصطفی
📖 صفحات ۴۴ و ۵۶
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ باید باهاش حرف بزنیم!
🔻 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیونها با قیافهی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش #بیحجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد میکنم شورای انقلاب». با اصرارِ #ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارشها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانهاش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانمها گفت و از #حجاب همسرش، از خونِ #شهدا گفت و از اهداف #انقلاب. آنقدر زیبا حرف میزد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همانجا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر، میشه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه میکنه».
📚 برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم؛ خاطراتی از #شهید_ابراهیم_هادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
🔰به همراه مولایم با سپاهی از #شهیدان رجعت خواهم کرد
🌸یک روز به همراهِ خودِ آقایم
🌸با شور و صفا به محضر مولایم
🌺از کرب و بلا محوِ تماشای خدا
🌺با لشکرِ خوبِ #شهدا می آیم
جمله ای که بر مزار #یادمان شهید ذوالفقاری
نقش بسته است
🍁یادمان: قطعه ۲۶ - ردیف ۱ - شماره ۲۵
در جوار مزار یادبود #شهید_ابراهیم_هادی
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود
#قاتل شد؟
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه؟!
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بود که از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود. این مطلب از زبان ایشان است:
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸♥️🌸
همه دوست دارند که به #بهشت بروند
اما کسی دوست ندارد بمیرد ‼️
بهشت رفتن ...
#جرأت_مُردن میخواهد !
و #شهـدا چه زیبـا
تفسیر کردند جرأت را ...😍
#شهید_احمدعلی_نیری
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔰 شهدا در شبهای جمعه
شش روز از جنگ گذشته بود که شهید شد.
خوابش را دیدم، بغلش کردم و گفتم: «تا نگی اون دنیا چهخبره رهات نمی کنم!»
گفت: فقط یک مطلب میگم
اونم اینکه ما شهدا شب های جمعه
میریم خدمت آقا اباعبدالله علیهالسلام...
💐شهید محمدرضا فراهانی🌷
فرمانده عملیات سپاههمدان. شهادت مهر۱۳۵۹
📙تاکربلا. اثر گروه شهید هادی
🌹🌹🌹🌹
#شهدا را در شبهای جمعه را یاد کنیم تا آنها نیز در نزد ارباب ما را یاد کنند.
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
"شهید کاظم نجفی رستگار"
#شهدا
📙شهیدان زنده اند. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
یک شب رفته بودم سر قبر شهید کاظم عاملو.
دعای کمیل را در امامزاده یحیی خواندند؛ در جوار قبور #شهدا.
تصمیم گرفتم همانجا بمانم و نماز شبم را در کنار قبر شهید عاملو و اخوی شهیدم بخوانم.
معمولاً شبها یک ساعت به اذان صبح، درب امامزاده را باز میکنند.
نماز را خواندم و زیارتی کردم که اذان صبح گفته شد. بعد از نماز صبح داشتم از سمت درب شمالی میآمدم بیرون که یکهو دیدم جوانی حدودا ۲۵ ساله با گریه و زاری وارد گلزار شد. جا خوردم. بلندبلند گریه میکرد! تا مرا دید صدا زد: «آقا، قبر #شهید_عاملو کجاست؟» با چشمانی گرد شده از تعجب نگاهش کردم. دوباره با لهجه کُردی سوالش را تکرار کرد و آمد جلوتر و تا آمدم حرفی بزنم گفت: «تو رو خدا بگو و خیالمو راحت کن! شهید عاملو اینجا خوابیده ؟»
با هم حرکت کردیم تا قبر مطهر را نشانش بدهم. ولی او بیتابی میکرد و میگفت : «من از کردستان اومدم!خیلی مشکل دارم. این شهید رو هم نمیشناسم؛ اومده به خوابم و گفته: بیا کنار قبرم تو سمنان. بیا هر مشکلی که داشته باشی به یاری خدا حل میشه...»
اینها رو میگفت و همینطور گریه میکرد و زار میزد.
قبر شهید عاملو را نشانش دادم. تا دید، خودش را انداخت روی قبر مطهر. گریه میکرد چه گریهای!
در همان حال به زبان کردی شروع کرد به درد و دل کردن با #کاظم. واقعا داد میزد و گریه میکرد. وقتی اینطور دیدمش دیگر نایستادم؛ آمدم بیرون. ولی این برایم قصهی عجیبی شد و ذهنم را مشغول کرد.
📙برشی از کتاب #سه_ماه_رویایی
خاطرات بینظیر شهید کاظم عاملو
من عقیده ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای #اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام #شهدا است؛
این یک نیازی است که ما (چه آدمهای مقدّس مآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّس مآب نیستیم، امّا به #سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه مندیم) هرجور که فکر بکنید، #بزرگداشت شهدا برای آینده ی این کشور، #حیاتی و ضروری است.
#امام_خامنه_ای
#حاج_حسین_یکتا :
بچه ها!
به خدا قسم؛
از #شهدا جلو میزنید اگر رعایت کنید #قلب امام زمان نلرزه...
بچه ها!
کل دنیا...کل زندگی #مسابقه الی اللهِ...
نکنه تو این #مسابقه کم بیارین...!
پندارماایناستکه
ماماندهایم
وشهدارفتهاند
اماحقیقتآناستکه
زمانماراباخودبردهاستو
شهداماندهاند🌱.
#شهدا
یک شب رفته بودم سر قبر شهید کاظم عاملو.
دعای کمیل را در امامزاده یحیی خواندند؛ در جوار قبور #شهدا.
تصمیم گرفتم همانجا بمانم و نماز شبم را در کنار قبر شهید عاملو و اخوی شهیدم بخوانم.
معمولاً شبها یک ساعت به اذان صبح، درب امامزاده را باز میکنند.
نماز را خواندم و زیارتی کردم که اذان صبح گفته شد. بعد از نماز صبح داشتم از سمت درب شمالی میآمدم بیرون که یکهو دیدم جوانی حدودا ۲۵ ساله با گریه و زاری وارد گلزار شد. جا خوردم. بلندبلند گریه میکرد! تا مرا دید صدا زد: «آقا، قبر #شهید_عاملو کجاست؟» با چشمانی گرد شده از تعجب نگاهش کردم. دوباره با لهجه کُردی سوالش را تکرار کرد و آمد جلوتر و تا آمدم حرفی بزنم گفت: «تو رو خدا بگو و خیالمو راحت کن! شهید عاملو اینجا خوابیده ؟»
با هم حرکت کردیم تا قبر مطهر را نشانش بدهم. ولی او بیتابی میکرد و میگفت : «من از کردستان اومدم!خیلی مشکل دارم. این شهید رو هم نمیشناسم؛ اومده به خوابم و گفته: بیا کنار قبرم تو سمنان. بیا هر مشکلی که داشته باشی به یاری خدا حل میشه...»
اینها رو میگفت و همینطور گریه میکرد و زار میزد.
قبر شهید عاملو را نشانش دادم. تا دید، خودش را انداخت روی قبر مطهر. گریه میکرد چه گریهای!
در همان حال به زبان کردی شروع کرد به درد و دل کردن با #کاظم. واقعا داد میزد و گریه میکرد. وقتی اینطور دیدمش دیگر نایستادم؛ آمدم بیرون. ولی این برایم قصهی عجیبی شد و ذهنم را مشغول کرد.
📙برشی از کتاب #سه_ماه_رویایی
خاطرات بینظیر شهید کاظم عاملو