eitaa logo
نشر شهید هادی
18.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📙هر چه فرماندهان به مالک اشتر گفتند داخل شهر نرو، آن ها از طرفداران معاویه هستند. اما مالک تصمیمش را گرفته بود، وارد شهر شد و همه را جمع کرد. به آن ها گفت: ای مردم نادان شهر رقه، اگر راه را برای مولایم علی باز نکنید با سپاهم به شما حمله می کنم و همه را از لب تیغ می گذرانم. مردم رقه مات و مبهوت از عظمت مالک به هم نگاه می کردند. ابهت مالک همه آن ها را گرفته بود. در آخر تصمیم گرفتند راه را برای علی علیه السلام باز کنند. در شجاعت مالک می فرماید: مالک اشتر کسی است که سستی در عزمش راه ندارد و بیم لغزش در او نمی رود. در جایی که سرعت لازم است کندی نمی کند و در جایی که ملایمت لازم است تندی نمی کند. 📗 داعش هر لحظه حلقه محاصره شهر را تنگ تر می کرد، نمی دانستم چه بلایی تا روز های آینده بر ما نازل می شود. آن شب روی تپه های شهر مشغول نگهبانی بودم و ماه را تماشا می کردم. ناگهان صدای ملخ های بالگرد حواسم را جمع خود کرد. با خود گفتم چه کسی جرات کرده محاصره را بشکند و وارد شهر بشود! پیامی فوری از بیسیم به گوشم رسید. هیچ کس حق شلیک به بالگرد را ندارد ... 📕برشی از کتاب مالک زمان https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📙هر چه فرماندهان به مالک اشتر گفتند داخل شهر نرو، آن ها از طرفداران معاویه هستند. اما مالک تصمیمش را گرفته بود، وارد شهر شد و همه را جمع کرد. به آن ها گفت: ای مردم نادان شهر رقه، اگر راه را برای مولایم علی باز نکنید با سپاهم به شما حمله می کنم و همه را از لب تیغ می گذرانم. مردم رقه مات و مبهوت از عظمت مالک به هم نگاه می کردند. ابهت مالک همه آن ها را گرفته بود. در آخر تصمیم گرفتند راه را برای علی علیه السلام باز کنند. در شجاعت مالک می فرماید: مالک اشتر کسی است که سستی در عزمش راه ندارد و بیم لغزش در او نمی رود. در جایی که سرعت لازم است کندی نمی کند و در جایی که ملایمت لازم است تندی نمی کند. 📗 داعش هر لحظه حلقه محاصره شهر را تنگ تر می کرد، نمی دانستم چه بلایی تا روز های آینده بر ما نازل می شود. آن شب روی تپه های شهر مشغول نگهبانی بودم و ماه را تماشا می کردم. ناگهان صدای ملخ های بالگرد حواسم را جمع خود کرد. با خود گفتم چه کسی جرات کرده محاصره را بشکند و وارد شهر بشود! پیامی فوری از بیسیم به گوشم رسید. هیچ کس حق شلیک به بالگرد را ندارد ... 📕برشی از کتاب مالک زمان https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63