eitaa logo
نشر شهید هادی
18.4هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺من سیگار می‌کشم، شما بینی‌ات رو بگیر! 🔺من بوق می‌زنم، شما گوشِت رو بگیر! 🔺من بی‌حجابم، شما چشمت رو ببند! 🔰 از فراجا تشکر می‌کنیم که ما را حفظ می‌کند. 🏷
♥️✋🏻 اِ؎بهـــٰــار؎تَـــــرین آیِنہ هَستے۔۔۔◇ ﴿یـــــوسُف ڪَنعٰانے مَـــــن۔۔۔﴾، " ۔۔۔سَـــــلٰام۔۔۔" آقٰاجــᰔـــآنم۔۔۔بیآ و أذٰان ؏ِــــشق بخوٰان ۔۔۔! تٰا جهـــــآن سَراسَر مُسلمـــــآن شَود! بیآ۔۔۔ و ، «وَ نُرِيـــــدُ أَنْ نَمُنَّ....‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀»رٰا، فَریــــٰـادڪُن... چِشم انتـــــظٰار مٰانده‌أم ؛ مَـــــن سَرخُوشم أز ، لِذّت این چِشـــــم بِہ رٰاهے۔۔۔ و َ «چِشـــــم انتظٰار مےمآنم ...𑁍»
❣رفته بود بازدید از یک کارخانه‌ی تولید وسایل جنگی در آمریکا. ژنرال آمریکایی هلیکوپتری را نشانش داد و گفت: «جناب ادواردو این هلیکوپتر، پیشرفته‌ترین هلیکوپتر ماست. مانند او توی دنیا نیست. همه فناوری‌ها درآن جمع شده. این از همان هلیکوپترهایی است که پارسال در حمله به ایران از آن استفاده شد» ادواردو گفت: «منظورتان حمله به است؟ اما این هلیکوپترها با آن دبدبه و کبکبه‌شان در طبس زمین‌گیر شدند و شکست خوردند». ژنرال آمریکایی ماند چه بگوید! سرش را انداخت پایین و گفت: « خدای آنها قوی‌تر از هلیکوپترهای ما بود!» 📙 من ادواردو نیستم، خاطراتی از ادواردو آنیلی ص۴۹
‌ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟! 🌱
.🕊🌷. ابراهیم همه چیز را در وجود خودش از بین برد مگر آدمیت را ... ! او یک انسان واقعی بود یک انسانی که بندگی خدا را فقط در عبادت نمی دید ... بلکه فرمان خدا را اطاعت می کرد او مطیع فرمان خدا بود و در این راه از هیچ سختی و مشکلی نمی ترسید خیلی از رفقایم را دیده ام که به خاطر دوستانشان از مسیر خدا دور شدند یعنی تحت تأثیر دوستان دستورات خدا را زیر پا گذاشته و ... این موضوع حتی در قرآن اشاره شده آنجا که اهل جهنم می گویند ای کاش با فلانی رفیق نمی شدیم ... یعنی برخی رفاقت ها انسان را به جهنم می کشاند. اما رفاقت با ابراهیم برای تمام دوستان زمینهٔ هدایت را فراهم میکرد. 🕊
هدایت شده از پخش کتاب هادی
1⃣0⃣8⃣ 📚مثل ابراهیم زندگینامه و خاطرات مجاهد جبهه انقلاب، جانباز شهید حاج علی خاوری 📖اثر گروه شهید هادی ۲۴۰صفحه مصور. ۷۵۰۰۰تومان 📚چاپ اول ۱۴۰۳ او از عاشقان آقا ابراهیم بود که تلاش کرد زندگی خود را مطابق راه و رسم شهدا پیش ببرد. حاج علی ابراهیم دیگری برای نسل امروز شد و در راه دفاع از حرم جانباز شد و سال ۹۹ به قافله شهدا پیوست. @pkhadi
الحمدلله با پیگیری دوستان، کتاب مثل ابراهیم منتشر شد و هفته آینده در نمایشگاه کتاب و در هیئت رزمندگان همدان رونمایی خواهد شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماجرای واقعی خانم دکتری که بدحجاب بود. مرگ موقت رو تجربه میکنه و به اذن خدا برمیگرده مشاهداتش رو تعریف میکنه و... با کلام استاد امینی خواه بسیار شنیدنی است. ✅برگرفته از انتهای کتاب سه دقیقه در قیامت
لذت شعر به آن است که والا باشد هدف شعر ظهور گل زهـــــرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان علت هستی ما حضرت مـولا باشد
چقدر زیبا بود این جمله آیت الله حائری شیرازی
✅ من هر چه بیشتر درد می‌کشم، بیشتر لذت می‌برم + 📎 فیلم: 🎥 لحظه شهادت و حمل غریبانه پیکر پاک با موتور سیکلت، و ناراحتی پس از شنیدن خبر شهادتش، به روایت فیلم سینمایی ایستاده در غبار. سردارشهیدمحسن‌وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات و فتح بلندی‌های «بازی دراز» در شهر سرپل ذهاب ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمی‌کرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد می‌کشم، بیشتر لذت می‌برم و احساس می‌کنم از این طریق به خدای خودم نزدیک می‌شوم». ‍ 💕 تاریخ شهادت: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ به عنوان فرمانده یکی از ۲ محور عملیاتی تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله(محور محرم با هدایت ۶ گردان)، در اولین روز عملیات بزرگ الی بیت المقدس(فتح شهر خرمشهر). 💢 فاتح بازی دراز و از دوستان شهید ابراهیم هادی 💢 سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام خمینی 💢 قهرمان عملیات فتح المبین و فاتح توپخانه بزرگ ارتش بعث به عنوان اولین فرمانده گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمدرسول الله 💢 بنیانگذار، و اولین فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهداء 💐 سردار رشید اسلام، مهندس پاسدار .
پندارمااین‌است‌که‌ مامانده‌ایم وشهدارفته‌اند اماحقیقت‌آن‌است‌که زمان‌ماراباخودبرده‌است‌و شهدامانده‌اند🌱.
از هفته آینده نمایشگاه بین المللی کتاب در مصلی تهران آغاز به کار خواهد کرد. از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت لذا بیشتر کتابهایی که موجودی آنها رو به اتمام بود تجدید چاپ گردید. ان‌شالله در غرفه نشر شهید هادی منتظر دیدار دوستان هستیم. ۵ عنوان کتاب جدید نسبت به سال قبل و یک عنوان جهت رونمایی ارائه خواهد شد. در مورد نمایشگاه مجازی نیز اطلاع رسانی خواهد شد
تو اینستاگرام یه خانومی ساکن آلمان یه کلیپی گذاشته بود و به رهبری ابراز محبت کرده بود. کامنتهای پست خیلی عجیب بود. اونایی که خارج هستن اومدن نظرشون رو درباره آقا گفتن باید بیرون ایران باشی تا بفهمی چه رهبری داری | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امر به معروف کننده بهره اش از شهدا بیشتره..! 🎙آیت الله جاودان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯کاری که جلوی ظهور امام زمان(ع) را گرفته است و ما حاضر نیستیم آن را انجام دهیم‼️ 🔸استاد پناهیان اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 فیلمی زیبا از طنین‌انداز شدن صدای اذان و نام مبارک حضرت محمد (صلی‌الله علیه‌‌وآله‌وسلم) در دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا 🔹دیروز: با ظهور پیامبر خاتم، کنگره‌های کاخ کسرا فرو ریخت. 🔹 امروز: طنین‌انداز شدن نام پیامبر در قلب سرزمینی که قرن‌ها برای خارج ساختن نقش خدا از زندگی بشر تلاش کرد... 🔹 فردا: انشالله عصر ظهور حضرت مهدی، عجل الله تعالی فرجه الشریف.
برای خدا 🔻 یک روز آقا طیب من را صدا کرد و آدرسی را به من داد و گفت: برو مغازۀ قصابی و کمکش کن. مغازۀ عجیبی بود. هر روز چند گوسفند سر می‌برید، اما به مردم گوشت نمی‌فروخت! هر روز افراد زیادی پشت در مغازه منتظر بودند. همگی کاغذی داشتند و به صف می‌ایستادند. کار من این بود که از روی یک کاغذ بزرگ، اسم آن‌ها را می‌خواندم. آن‌ها با کاغذشان جلو می‌آمدند و من تیک می‌زدم. بعد گوشت خود را می‌گرفتند و می‌رفتند. بعدها از همان قصاب شنیدم که تمام هزینۀ گوسفندها و قصابی را خود شخص آقا طیب می‌دهد و کسی از این ماجرا خبر ندارد. 🎙 راوی: سید مصطفی خادمی 📚 از کتاب | اثر گروه شهید هادی 📖 ص 87 ❤️