◻️مداحی و مولودی خوانی شهید سید مجتبی علمدار. 🌷یک ماه قبل از شهادت. سیزده رجب ۱۳۷۵ #کتاب‌علمدار تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

🌺درمحضرشهدا تو جمع نشسته بودیم که سعیدرضا بلند شد برود. گفتم: کجا می ری؟! با ناراحتی گفت: جایی که غیبت برادرانم باشه، نمی توانم بمونم. هر وقت در مورد شهدا حرف می زدیم، اولین کسی که اشک از دیدگانش جاری می شد او بود. برای اینکه ما را مجبور کند دنبال مسائل معنوی باشیم می گفت: فلانی ذکر امروز چیه؟ چه ذکری رو باید بگیم و... #شهیدسعیدرضاعربی از ارادتمندان شهید کاظم عاملو. کاظم از عاشقان امام عصر(عح) بود و از کسانی بود که مسیر الهی را طی می کرد. او افرادی که زمینه داشتند را نیز با خود همراه می کرد. سعیدرضا یکی از آنها بود‌. او به درجاتی رسید که گفتنی نیست.ز ماه ها قبل از شهادت، زمانش را میدانست‌ و... 📚سه ماه رویایی. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت، خودش (در حوزه نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید. او همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت؛ و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 📚پسرک فلافل فروش. تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

روز بعد از یکی از علمای قم تلفنی سوال کردم. گفتند کسی که این حالت را داشته، قضای نماز بر او واجب نیست. برایش نوشتم. اما نمی دانستم کیست. ظهر روز بعد برگه ای برایم گذاشته بود که در آنجا اشاره میکرد: شب قبل در حرم امام رضا علیه السلام دعاگوی شما بودم. مطمئن شدم که این شخص طی الارض هم می‌کند! چون مرخصی نداشتیم و اگر شب قبل مشهد بوده امکان ندارد تا ظهر به دو کوهه برسد. خیلی به دنبال او بودم. تا اینکه.... 📙ادامه دارد... 📚برگرفته از کتاب مسیر عشق تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

فرمودند: خدا را به حقّ عمه‌ام زینب سلام‌الله‌علیها قسم‌ دهید، تا فرج مرا، نزدیک گرداند... #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج

#یازینب‌کبری کارش در اردوگاه موصل عراق شکنجه اسرای ایرانی بود. بیشتر از همه حاج آقای ابوترابی را اذیت میکرد. برادرش در جنگ کشته شده بود لذا انتقام برادرش را می گرفت! به آقای ابوترابی گفتم نفرینش کن. گفت: دعایش میکنم. او شیعه و اهل نماز است. یک روز طبق معمول آقای ابوترابی را ببرون برد. اما او را تنبیه نکرد. بلکه خم شد تا دستانش را ببوسد! گفته بود: مادرم خواب حضرت زینب را دیده که فرمودند: پسرت در زندان یکی از اولاد ما را اذیت می‌کند! ✅وقتی خوابش را برای کاظم گفته بود او متوجه می شود منظور آقای ابوترابی است... از آن روز برخورد کاظم با اسرای ایرانی تغییر کرد. سال ۶۹ اسرای ایرانی آزاد شدند. کاظم هم در مرز ما را بدرقه کرد و از اسرا حلالیت طلبید. سال ۸۲ با نابودی صدام، کاظم به ایران آمد و آدرس اسرای اردوگاه موصل را پیدا کرد و رفت و از تک تک آنها حلالیت طلبید. 💐پایان حکایت کاظم نیز از سوی حضرت زینب سلام الله علیها رقم خورد. او در جمع مدافعان حرم در کنار حرم عمه سادات به شهادت رسید. 📚برگرفته از کتاب مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

7⃣2⃣ 📚مدافعان حرم. 🌺اولین کتاب منتشر شده در زمینه مدافعان حرم در ایران. داستانهای چهل شهید مدافع حرم و زندگینامه حضرت زینب س 📖اثر گروه شهید هادی 224 صفحه مصور. ۱۷۰۰۰تومان چاپ اول ۱۳۹۴ چاپ دهم ۱۳۹۹ مجموع تیراژ ۲۵۰۰۰ جلد @pkhadi

👆امیر توکل کامبوزیا یکی از شخصیت های عجیب و گمنام تاریخ معاصر ایران است. او عظمتی مانند دکتر حسابی داشت اما به دلیل مخالفت با دستگاه پهلوی و مبارزه با یهود به زاهدان تبعید و همانجا به شهادت رسید. ✅یکی از شاگردان این استاد بزرگ مقام معظم رهبری بودند. 📚برگرفته از کتاب کامبوزیا. اثر گروه شهید هادی. تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi

✅به نقل ازخواهر آقاابراهیم هادی: اگر سر راهش تلفن پیدا می‌شد زنگ می‌زد. می‌پرسیدیم کجایی؟ می‌گفت سرزمین خدا. همین قدر. حرف بیشتری نمی‌زد. اصلاً درباره کار‌های بزرگی که می‌کرد با ما حرف نمی‌زد. مرخصی هم هر وقت مجروح و مجبور می‌شد می‌آمد. چند بار زخم‌های آنچنانی برداشت و گرنه نمی‌آمد و آنجا را رها نمی‌کرد. خبرگزاری yjc تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇 @nashrhadi