#حدیث
پیامبر اکرم «صلّی الله عليه وآله»:
↫◄🌙 #ماه_رمضان ، ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن ←حسنات→ را می افزاید و گناهان را پاک میکند و آن ماه برکت است.👌
📔{بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5}
🆔 @montazerane_mouod_313
هدایت شده از شمیم کردستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث
🧡✨هرکس دعای مجیر را
🌼✨در ایام البیض ماه
🧡✨رمضان(۱۳و۱۴و۱۵) بخواند
🌼✨گناهانش آمرزیده میشود
🧡✨اگرچه به عدد قطرات باران و
🌼✨عدد برگ درختان و ریگ بیابان باشد
🧡✨و خواندن آن برای شفای بیمار
🌼✨و ادای دین و بی نیازی و توانگری
🧡✨و رفع و اندوه سودمند است.
🌼✨📙مفاتیح الجنان
https://eitaa.com/shamimekordestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش تهیه آب نورانی جهت بیماری،افسردگی،چشم زخم، دعوای بی علت، گرفتاریهای تمام نشدنی و پشت سرهم...
#حدیث ...حدیث را حتما بشنوید وانجام بدهید ..ودربین دیگران پخش کنید ...🌺
.#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر بسیار عالی و مجرب
.
صراط علی مستقیم صراط مالک یوم الدین اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین🤲
.
این عبارت ترکیبی از چند بخش قرآنی است که به زبان ساده اینگونه توضیح داده میشود:
1. صراط علی مستقیم: به معنای «راه علی (علیهالسلام) مستقیم است.» در تفاسیر خاص، این به این معناست که راه امیرالمؤمنین علی (ع) همان راه درست و حق است که انسان را به خدا هدایت میکند. «صراط مستقیم» در قرآن به معنای راه درست و حق آمده است.
2. صراط مالک یوم الدین: این بخشی از سوره حمد است و به معنای «راه مالک روز قیامت» است. خداوند بر روز قیامت تسلط کامل دارد.
3. اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین: معنای آن این است که «خدایا، تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میطلبیم.» این جمله بر یکتاپرستی و نیاز به خداوند در همه امور تأکید میکند.
این عبارت به تمرکز بر پرستش یکتای خداوند، پیروی از راه درست، و تکیه بر خدا در زندگی و آخرت اشاره دارد.
🎙#استاددانشمند
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان هاروت و ماروت
یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست .
مفسران نوشته اند که هاروت و ماروت، دو نام سریانی است و دو فرشته آسمانی هستند و علت آمدن آن ها بر زمین، آن است که، مردم در زمین ستم ها کردند و ناموس ها دریدند و شراب خوردند و مستی ها کردند و زنا کردند!
فرشتگان به خدا عرض کردند:" خدایا! بندگان را آفریدی که تو را نافرمانی کنند؟"
خداوند فرمود:" اگر آن نیروی شهوت که در آن هاست در شما بود، شما هم چنین می کردید!"
گفتند:" خداوندا! ما را نسزد که نافرمانی کنیم و خلاف امر تو رفتار نماییم."
خداوند فرمود:" از میان خودتان دو فرشته برگزینید تا من در آن ها شهوت آفرینم."
آنان هاروت و ماروت را برگزیدند که از همه پارساتر بودند.
خداوند در آن ها نیروی شهوت آفرید و روانه زمین کرد تا در میان مردم داور و کاگزار باشند.
و خداوند به آن ها سفارش کرد که شرک میاورید، خمر نخورید، زنا مکنید، آدم مکشید، گوشت خوک مخورید و در داوری، ستم و بیداد نکنید.
ایشان به زمین آمدند و روز، کارسازی مردم می کردند و شب به آسمان باز می گشتند.
روزی زنی زیبا، زهره نام، با طرف خود نزد آن ها به داوری آمد.
گویند این زن، پادشاه زاده ای از کشور پارس بود، فرشتگان چون زیبایی او را دیدند، دل در هوای زن کردند و داوری را به تاخیر انداختند و او را در خانه خود دعوت کردند تا کام دل از او گیرند.
آن زن سر باز زد و گفت:" اگر شما را از من مرادی است، نخست باید مانند من بت پرست شوید و آدم بکشید و شراب بنوشید.
آن ها گفتند این کارها از ما به دور است و ما نتوانیم انجام دهیم! سه بار این گفتگو میان آن ها بود تا بار سوم که شهوت کار خود را کرد...
گفتند از آن چهار که گفتی، شراب خوردن برای ما از همه آسان تر است و ندانستند که شراب مادر همه جنایت ها و گناهان است، پس خمر خورند و مست شدند و کام خود را از آن زن گرفتند، در این حال کسی از کار آنان آگاه شد، آنان از ترس فاش شدن راز، او را کشتند. تا هم آدمکشی و شراب خوری و زنا کاری مرتکب شدند!
در آن حال، خداوند، فرشتگان را از کار آن ها آگاه ساخت و از آن پس برای مردم زمین آمرزش خواستند...
و نوشته اند که به آن زن اسم اعظم آموختند و او به آسمان شد، لیکن فرشتگان او را مانع شدند و خداوند هم صورت وی بگردانید تا ستاره ای سرخ در نزدیکی زمین شد و نام او به عربی زهره و به فارسی ناهید و به زبان نبطی بیدخت است.
مفسران نوشته اند: پس از آن که دو فرشته مرتکب گناه شدند نتوانستند به پرستشگاه خود بازگردند و پر وبال خود را ناتوان دیدند و از کرده خود پشیمان شده، نزد ادریس رفتند تا نزد خداوند شفاعت کند.
خداوند آنها را میان عذاب دنیا و یا عذاب آخرت متحیر کرد. آنان عذاب دنیا را خواستند و از این پس، آن ها را سرنگون به چاهی درانداختند که به تشنگی و در آتش گرفتارند...
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است به بهترین
شکل #انسانی زندگی کنیم ...💟
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن