در همه دانش ها انسان موضوع اصلی است و نسبت انسان با هستی مسیر علوم را مشخص می کند، حال اگر این انسان در شبکه هستی مستقل شناخته شود، علوم صرفا جهت مادی و دنیایی پیدا خواهند کرد اما اگر این انسان در ارتباط با شبکه هستی شناخته شود، علوم مسیر ماورایی پیدا خواهند کرد و اگر این انسان در نسبتش با خالق در شبکه هستی شناخته شود علوم مسیر الهی و حکمی پیدا خواهند کرد.
ن.اشرافی📝
@memari_hekmi
پایداری اقلیمی، فناوری، هوشمند سازی، پایداری اجتماعی و ... زمانی تحقق می پذیرند که حکمی سازی در دانش ها جریان یابد، به عبارتی اگر حکمت بر علم معماری جاری شود، نه تنها مسائل هویتی بلکه مسائل اقلیمی را حل خواهد نمود چرا که حکمت مجموعه ای از دانش های عقلی، تجربی و نقلی است، به عنوان نمونه شیخ بهایی اگر مهندس بود، فیلسوف نیر بود و یک عالم دین هم بود و به خاطر همین حکیم نام گرفت و در آثارش مسائل هویتی از فناوری و اقلیمی جدا نبود، با دقت در معماری گذشته این موضوع دقیقا اثبات می شود که مسائل اقلیمی جدا از مسائل هویتی نیست. حال در این دنیای معاصر این دو از هم جدا شدند خود جای تامل دارد.
ن.اشرافی📝
https://eitaa.com/memari_hekmi
پایان نامه و مطالعات زیادی در مورد پایداری اقلیمی و ... صورت گرفته است، و طرفداران زیادی دارد، اما دو سئوال مطرح است:
۱-چرا با کثرت مطالعات در این حوزه مسائل اقلیمی معماری ما حل نمیشود؟
۲- آیا مشکل واقعی مردم جامعه در حوزه معماری و مسکن مسائل اقلیمی است؟
باید دقت نمود امروز اولویت مسائل فضای زندگی مردم مسئله حکمرانی معماری است نه مسئله اقلیمی، حل مسائل اقلیمی ریشه در حکمرانی بومی معماری در جامعه دارد و حکمرانی بومی جز با ورود حکمت بر سازو کار قانون گذاری ها و خدمات رسانی ها محقق نمی شود، جهت دهی مطالعات پژوهشگران امروز بایستی برای رسیدن به یک اراده جمعی جهت تولید مکتب بومی در معماری تغییر کند. به عبارتی خاک خوردن مطالعه های موردی مبتنی بر یکسری اصول کمی در کتابخانه ها هشداری است بر اینکه حکمت در علم معماری سرازیر شود تا آنها را عملی سازد. تاریخ تمدن ایرانی- اسلامی و حتی تاریخ تمدن مدرن در حوزه جایگاه فلسفه(به جای حکمت) در عملی شدن اندیشه ها این موضوع را به خوبی اثبات کرده است.
ن.اشرافی📝
@memari_hekmi
4_5929169371074137666.m4a
30.41M
ریشه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی معماری مدرن ( بخش اول)
ن.اشرافی
4_5970006409750778615.m4a
19.01M
ریشه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی معماری مدرن(بخش دوم)
4_5989965152840060585.m4a
29.85M
ریشه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی معماری مدرن(بخش سوم)
معماری معاصر بخش چهارم.m4a
36.1M
ریشه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی معماری مدرن(بخش چهارم)
متاسفانه مطلع شدیم که طرح منحط تولید انبوه آپارتمانهای ۲۵ متری به رغم تمام انتقادات، به زودی وارد مراحل اجرایی می‌شود و ساخت اولین مجموعه از این لانه‌ها به تعداد ۱۸۰۰ واحد در حال آغاز است. عجیب آنکه تاکنون، مجوز ساخت برای واحدهای زیر ۳۵ متر صادر نمی‌شد و رئیس اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران (به عنوان مبدع این طرح منحط در ایران) درباره اینکه چطور موفق به تغییر روالهای قانونی فعلی و اخذ مجوز برای چنین طرحی شده‌اند چنین فرموده‌اند: "ما در واقع راهکاری را پیدا کردیم که با توجه به منافع سازمانی نمی‌توانیم جزئیات آن را مطرح کنیم"!
گرچه خود همین یک جمله ایشان، بیانگر عمق فاجعه و بی‌کفایتی مسئولین ذیربط در ارگانهای صادر کننده چنین مجوزی است اما چون این جناب انبوه‌ساز خیلی بر مطلوبیت طرح خود اصرار دارند و با اعتماد به سقف مثال زدنی، منتقدان را به مناظره دعوت کرده‌اند بدین وسیله آمادگی خود برای مناظره با ایشان را اعلام می‌نمایم. ترجیح می‌دهم باتوجه به آثار ویرانگر چنین طرحهایی بر سبک زندگی ما ایرانیان و جهت روشنگری هرچه بیشتر در خصوص تبعات چنین طرحهایی، چنین مناظره‌ای در رسانه ملی برگزار شود اما درصورت تعلل و غفلت مجدد مدیران رسانه ملی از چنین طرحهای ویرانگری، آمادگی خود برای برگزاری مناظره توسط هر رسانه معتبر دیگری را نیز اعلام می‌نمایم.
محمدمنان رئیسی، مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی ۱۴۰۲/۶/۱۲
@baladetayyeb
تا صحبتی از معماری اسلامی می شود، برخی از دوستان با تکیه بر سخن آقای هوشنگ سیحون مطرح می کنند که ایشان گفتند"معماری اسلامی وجود ندارد".
نکته اول: روش هرمنوتیک بر این موضوع تکیه دارد که برای فهم درست یک متن باید به قصد و نیت و شناخت مولف بپردازید.
نکته دوم: وقتی ما می پذیریم که مبانی فلسفی غرب بر معماری تاثیر گذار است، بنابراین طبق قاعده عقلی می توان پذیرفت مبانی فلسفی اسلامی نیز بر معماری تاثیر گذار است.
نکته سوم: پذیرش گزاره های علمی توسط فرد صورت نمی گیرد، بلکه اجماع متخصصین و اراده جمعی پژوهشگران آن حوزه (متخصص در حوزه معماری اسلامی) است که معیار پذیرش گزاره علمی است.
نکته چهارم: زندگی نامه آقای هوشنگ سیحون به خوبی نشان می دهد که ایشان با تحمیل پیش فرضهای غیر علمی و گرایشی خود این مطلب را بیان کردند چون قصد و ماموریت ایشان جدایی اسلام از دانش معماری بود.
ن.اشرافی📝
https://eitaa.com/memari_hekmi
بخشی از زندگی نامه هوشنگ سیحون(بخش اول):
احیای باستان‌گرایی و تاریخ پیش از اسلام، هدف مشترک وزارت مستعمرات بریتانیا و سازمان فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی بوده است. هدف این جریان معرفی اسلام به‌عنوان عاملی مخرّب در تاریخ ایران و عنوان نمودن این مطلب که تاریخ ایرانِ پیش از اسلام درخشان‌تر از ایرانِ بعد از اسلام است. برای اثبات این فرضیه‌ی موهوم تاریخی، تمام قلم‌‌ها به کار افتاد.
تبلیغ لیبرالیسم و رفرمیسم در زمینه‌ی سیاسی، ترویج دئیسم در زمینه‌ی دینی و مذهبی، ترویج کاسموپولیتیسم در زمینه‌ی فرهنگی و ترویج تساهل و تولرانس در زمینه‌ی اجتماعی، نتیجه‌ی این اقدامات در جوامع اسلامی، با هدف فروپاشی فرهنگ دینی و تربیت افراد جامعه بر اساس ضد ارزش‌های جوامع غربی است.
یکی از مصادیق این رویکرد در دوران رژیم پهلوی، عملکرد هوشنگ سیحون، از معماران عضو فرقه ضاله بهاییت بود. سیحون، از فعال‌ترین اعضای روتاری و عضو هیئت مؤسس کلوپ روتاری شمال تهران بوده است. وی معماری بود که به‌دلیل تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای پاریس و عضویت در فرقه ضاله بهاییت، بهترین گزینه برای سیاست‌گذاران فرانسوی برای تصدی مدیریت دانشکده هنرهای زیبا به‌شمار می‌رفت. او با مأموریت اجرای برنامه‌هایی در جهت ایزوله و منزوی ساختن دانشجویان و هنرمندان وطنی بر مسند ریاست دانشکده هنر تکیه زد.
https://jscenter.ir منابع در
بخش دوم:
وی بنیان‌گذار سفرهای دانشجویی و اردو‌های دانشگاهی بود و هر سال گرو‌ه‌های متعددی از دانشجویان دختر و پسر را به‌صورت مختلط به سفرهای به‌ظاهر علمی در نقاط مختلف ایران می‌فرستاد.یکی از دانشجویان این دانشکده درباره‌ی محتوای سفرهای به ظاهر علمی دانشجویی به سرپرستی سیحون می‌گوید:
«مسافرت‌های دانشکده‌های هنرهای زیبا در پیش از انقلاب (دوره‌ی ریاست سیحون) به انواع مفاسد اخلاقی آلوده بود… آنها به هر شهر و دیاری که وارد می‌شدند، از خود و نام دانشکده چیزی جز لکه‌ی ننگ بر جای نمی‌گذاشتند… در همین سفر‌ها بود که علناً شرب خمر انجام می‌گرفت و حتی طرز تهیه‌ی انواع مشروبات خانگی را آموزش می‌دادند و هم‌چنین موارد خلاف شرع زیادی که قلم از بیان آنها شرم دارد».
اعتیاد به مواد مخدر، به‌گونه‌ای که مرگ چند دانشجو در محوطه دانشگاه رخ داد. استفاده از مدل‌های زننده و عریان زنان در کلاس‌های درس و اختصاص جدول دستمزد برای مدل‌های عریان، برای ترغیب جوانان به این کار و تشویق دانشجویان به شرب خمر و انجام شوخی‌های جنسی در خوابگاه از جمله اقدامات هوشنگ سیحون در دوران تدریس و مدیریت بر دانشکده معماری دانشگاه تهران بود.
https://jscenter.irمنابع در
بخش سوم:
نکته‌ی قابل توجه این‌جاست که علی‌‌رغم بت‌سازی از این معمار بهایی در میان روشنفکرنماهای ایرانی، پس از مهاجرت سیحون به کانادا، کشورهای غربی با بی‌اعتنایی مطلق نسبت به تخصص وی و با توجه به پایان تاریخ انقضای این مهره، به هیچ عنوان از وی در پروژه‌های معماری و حوزه‌ی آکادمیک استفاده نکردند و سیحون صرفاً به یک ابراز، برای اسلام‌ستیزی در مستندهای رسانه‌های معاند تبدیل شد
https://jscenter.irمنابع در
یکی از نیازهایی که با رشد عقل انسانی برای انسان ایجاد می‌شود؛ نیاز به خودشناسی و خداشناسی است.خود شناسی نیاز به فضای متمرکز با تاکید درون گرایی دارد. رفع این نوع نیاز در فضاسازی معماری مدرن به‌واسطه شفافیت‌های بی‌اندازه، آشفتگی حجمی، تزئینات نامتعارف و آفاقی، بهره‌گیری از احجام نامتقارن و بی‌نظم و در حالت کلی با برون‌گرایی افراطی امکان تحقق ندارد؛ حتی در طراحی برخی مساجد جدید، درون‌نگری و تمرکز بر فضای درون جهت عبادت به‌عنوان یک نیاز درونی انسان موردتوجه نبوده است.
ن.اشرافی📝
https://eitaa.com/memari_hekmi
یکی از تحولات اساسی در دوران مدرن بی توجهی به ذات است که کم کم به انكار ذات و ذاتیات شیء انجامید و منجر به آن شد که هویت اشیاء را همان ربط و ارتباطش با پدیده های دیگر دانستند .
این امر در واقعیت های علم معماری مدرن نیز شکل گرفت، یعنی در واقعیت معماری مدرن تا به اکنون بیش از آنکه بر ذات فضا پرداخته شود؛ روابط بین فضاها مطرح است؛ پنج اصل مطرح شده توسط لوکوربوزیه (پدر معماری مدرن) به نوعی حاکی از همین امر است که تقریبا در تمام آثار مدرن و پست مدرن امروز جریان دارند. پلان آزاد و باز شوها و حتی تزئینات (پوسته ها) تشخص ذاتی ندارند؛ چرا که صرفا بر اساس ارتباطات فضایی تنظیم می شوند و به نوعی بر هویت حرکتی بیش از هویت سکون در فضا تاکید دارند، به عنوان مثال آنچه در فضاهای معماری فولدینگ (Folding) و پسا ساختارگرا بسیار مشهود است ارتباطات فضایی است ، طوری که هیچ فضایی به صورت جداگانه از ذات و هویت شاخصی برخوردار نیست، در حالی که در معماری قبل از مدرن و معماری سنتی ملاحظه می شود که بیش از آنکه بر ارتباطات فضاها تکیه شود، ذات هر فضا از تشخص خاصی برخوردار بود. یعنی معمار با تشخص بخشی به عملکرد فضا مبتنی بر نیاز های کاربر برای هر یک از فضاها تعریف مشخصی داشته است.
ن.اشرافی📝
https://eitaa.com/memari_hekmi
چرا مکتب رومانتیسیم بین اواخر قرن 18 و اوایل 19 شکل گرفت و علی رغم وجود هنرمندان سرشناس در این دوره پایدار نماند؟
این جنبش و رهبران آن از طرفی به دنبال احیا و نجات دین و از طرف دیگر در صدد مقابله با عصر روشنگری و خردگرایی بودند اما چون سنخیتی با ابر جریان بشر گرایی در غرب نداشتند، در مکتب مدرن حل شدند. ذاتا ابر جریان ها قادر هستند جریان های مخالف خود را در ساختار خود حل کنند، نوع دیگر این جریان را می توان در تاریخ ایران مشاهده نمود که با ورود جریان مغول به ایران همواره این جریان در ابر جریان اسلام حل شد، بر این اساس به نظر می رسد برای مقابله با جریان های مخالف علاوه بر نقد و گفتمان سازی تاکید بر تولید ابر جریان خودی از الزامات است.
https://eitaa.com/memari_hekmi