eitaa logo
نسیم ادب
293 دنبال‌کننده
3هزار عکس
314 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 به هر دل بَستَنَم عُمری پشیمانی بدهکارم نباید دل به هر کَس بَست! اما دوستَت دارم! پُر از شور و شَعَف با سَر به سویت می‌دَوَم چون رود تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم! دل‌آزار است یا دل‍خواه! ماییم و همین یک دل... بِبَر یا بازگردان من به هر صورت وفادارم! ملامت می‌کنندَم دوستان در عشق و حق دارند تو بیزار از منی، اما مگر من دست بردارم؟ تو خوابِ روزهای روشن ِ خود را ببین ای دوست شَبَت‌ خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم 🔹 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 باز كن پنجره را من تو را خواهم برد به سرِ رودِ خروشانِ حیات آبِ این رود به سر چشمه نمی گردد باز بهتر آنست كه غفلت نكنیم از آغاز باز كن پنجره را صبح دمید ... ! 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تو در جانِ من آن لولی وشِ مستی که حتی جان اگر بیرون رود هستی بدان اندازه از عمرِ گران کافیست که بر زلفِ پریشانت کِشم دستی 🔹شاعر و خواننده: 🔸همراهی موسیقی و میکس : 🔹ویدیو : 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تازه شد روز و هوا تازه تر از آن امروز آسمان در سبدش دارد باران امروز آب در رقص، که گل خنده کنان آمده است باد از شوق شده آینه گردان امروز سبزه برخاستن آموخته از خاک و درخت می برد کودکِ خود را به دبستان امروز گریه و خنده درآمیخت به هم در شبِ پیش غنچه، خورشید‌صفت گشت نمایان امروز باز کن پنجره ات را به بهاران و ببین که شکوفا شده است آیا انسان امروز 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 چیزی مرا به ورطه‌ی تکرار می‌کشد چشمِ مرا به یک شبِ بیدار می‌کشد چیزی شبیه دغدغه، حتّی، درونِ خواب بی وقفه، از تخیّلِ من کار می‌کشد روی غبارِ ذهنِ من انگار مدّتیست حسّی غریب، حوله‌ی نم‌دار می‌کشد آخر، مگر درونِ خودش، هیچ عاقلی کارش به جرّ و بحث و کلنجار می‌کشد؟! با سوزشی خفیف و مداوم، درونِ من یک یوزپلنگ، پنجه به دیوار می‌کشد احساس من، تحمّلِ وزنِ درشکه‌هاست اسبی درونِ سینه‌ی من، بار می‌کشد مردی هزار ساله، گریزان و کم رمق خود را به دنجِ ساکتِ یک غار می‌کشد رویِ جدارِ سنگیِ سلولِ ذهنِ من یک پنجره به سمت علفزار می‌کشد در کورسویِ سرخِ مه‌آلودِ نیمه شب مردی کنار پنجره، سیگار می‌کشد این ازدحامِ مبهمِ تصویرها مرا هر شب به سمتِ کاغذ و خودکار می‌کشد 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 ﺍﺷﮏِ ﺳﺤﺮ ﺯُﺩﺍﻳَﺪ ﺍﺯ ﻟﻮﺡِ ﺩﻝ ﺳﻴﺎﻫﯽ ﺧُﺮّﻡ ﮐﻨﺪ ﭼﻤﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﺍﻥِ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮﯼ ﺯ ﻣِﻬﺮﺕ ﺍﯼ ﻣَﻪ، ﺷﺐ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﻧﺨﻔﺘﻢ ﺩﻋﻮﯼ ﺯ ﺩﻳﺪﻩ‌ی ﻣﻦ ﻭ ﺯ ﺍَﺧﺘﺮﺍﻥ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﭼﻮﻥ ﺯﻟﻒ ﻭ ﻋﺎﺭﺽ ﺍﻭ، ﭼﺸﻤﯽ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﻫﺮﮔﺰ ﺻﺒﺤﯽ ﺑﺪﻳﻦ ﺳﭙﻴﺪﯼ، ﺷﺎﻣﯽ ﺑﺪﺍﻥ ﺳﻴﺎﻫﯽ 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دگر به دست نیاید چو من وفاداری... 🔺 🔻 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن‌بویی مرا دیوانه کرد ای مسلمانان‌! به فریادم رسید طفلِ هندویی مرا دیوانه کرد فکر زنجیری کنید ای عاقلان‌! بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد پیشِ هر بیگانه گویم رازِ خود آشنارویی مرا دیوانه کرد می‌زنم خود را به آتش بی‌دریغ‌ آتشین خویی مرا دیوانه کرد از حرم لبیک‌گویان می‌روم‌ جذبه‌ی کویی مرا دیوانه کرد واقف! از میخانه و مسجد نِیَم‌ چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﭼﻮ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ ﻧﺴﻴﻢِ صبحگاﻫﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻴﺎﺑﯽ ﻫﺮچه ﺧﻮﺍﻫﯽ 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
26.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 نِی گفت که : تلخ است جهان. گفتمش : این نیست ... نالید که : من بار شِکر داشتم این شد ! 🔹شاعر: 🔸 تک‌نوازی نی: 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دو پلکِ خسته و چشمِ سیاه یعنی تو میانِ دامنِ شب، قرصِ ماه یعنی تو در این هوایِ تب‌آلود و فصلِ شرجی‌پوش نسیمِ خوش‌نفسِ گاه‌گاه یعنی تو مرا به سردیِ آغوشِ دیگران مسپار برای گریه‌ی من سرپناه یعنی تو چه عشوه‌ها که در این سال‌ها به پایت ریخت ببخش یوسف من! بی‌گناه یعنی تو به هرچه دوست نوشتی که: عشق یعنی چه؟ میان گریه نوشتند: آه... یعنی تو! تمام زندگی‌ات اشتباه یعنی من تمام زندگی‌ام روبه‌راه یعنی تو... 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 چو گُل در باغِ حُسنش خوش بخندم چو صبح از آفتابش خوش برآیم 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 کاش مى‌شد که حرف‌هایم را روبروى تو، مو به مو بزنم تا که آزرده‌خاطرت نکنم باز باید به شعر رو بزنم   شعر، دنیاى کوچکى که در آن تو براى همیشه مال منى من، جوابِ سکوتِ مبهمِ تو وَ تو زیباترین سؤال منى   وَهْمِ زیباىِ من! سلام، کمى بِنِشین باز پاى صحبتِ من بنشین دردِ دل کنم با تو حامىِ روزهاى غربتِ من   بٌنِشین، شعرِ تازه دم کردم باز هم تشنه‌ى شنیدن باش روى یک قله، رو به آغوشم باش و آماده‌ى پریدن باش   تو در آغوش من؟! چه رویایى! حیف در شعر واقعیت نیست عاقبت در مجاز مى‌میرم بودنت حیف بى‌نهایت نیست   در کنارِ منى و تصویرت در دلِ استکان نمى‌افتد چایِ خود را بنوش عزیزِ دلم حرفِ من از دهان نمى‌افتد   ضربه‌اى سخت زد به احساسم عشق، با این‌که حُسنِ نیّت داشت رفتى و بعدِ رفتنت گفتم: آه پس مرگ هم حقیقت داشت   عشق یک واژه است بعد از تو خانه‌ام از سکوت لبریز است تو مبادا به فکرِ من باشى فکر کردن به من، غم‌انگیز است   خوب شد نیستى ببینى که دوست‌دارت هنوز هم تنهاست او که تکرار مى‌کند با خود اشک، تنها سلاحِ بى‌کس‌هاست   مَردهایى که خوب مى‌بینند مثل من از بقیه پیرترند خاطره‌هاى کمترى دارند مردهایى که سر به زیرترند   وَهْمِ من، بیش از این نمى‌خواهم علتِ بغض و هق‌هق‌ات باشم تو براى خودت کسى هستى من نباید که عاشقت باشم   گرچه لبخند می‌زنى، بر عکس سرد و بى‌اشتیاق مى‌افتى لنگِ پیچیدگی‌ست فعلِ شدن ساده باش، اتفاق مى‌افتى   🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 مثل يک راديوىِ از همه‌جا بى‌خبرم پرم از حرف و به يک گوشه خراب‌افتاده   🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
Raz-o-Niaz Bakhtiari.mp3
4.52M
🎼 ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── اگر دَردُم یکی بودی چه بودی؟! و گر غم اندکی بودی چه بودی؟! به بالینُم حبیبی یا طبیبی وز این هر دو یکی بودی چه بودی؟؟ ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── تو دوری از بَرُم دل دَر بَرُم نیست هوای دیگری اندر سَرُم نیست به جان دلبَرُم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبَرُم نیست ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── غمِ عشقِ تِه مادرزاد دیرُم نه از آموزش استاد دیرُم خوشُم با آنکه از یُمنِ غمِ تِه خراب آبادِ دل آباد دیرُم ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── 🔹شعر: 🔸آواز: 🔹آهنگساز:  🔸شیوه اجرا:  🔹نام آلبوم:  🔸دستگاه/آواز:  🔹نام اركستر:  🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﭼﺸﻢِ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﻭﻟﺘﺎﻥ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎله‌هاﯼ ﺯﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﺁﻥ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﺯ ﺷﻮﻕ ﺁﺗﺶ ﺑُﻮَﺩ ﮐﺎﺭﮔﺎﻩِ ﺳﻮﺯِ ﺩﻝ ﺑﺮ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﯼ ﺍﻭ، ﮐﺰ ﺷﺎﺥِ ﻭﺻﻞ ﻫﺮ ﮔﻠﯽ ﮐﺖ* ﺑﺸﮑﻔﺪ ﺑﯽ ﺧﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﮐﻮﯼ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺯﺣﻤﺖِ ﻧﺎﺟﻨﺲ ﺑﺎﺷﺪ صبحگاه ﺭﺍﻩِ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺯﺣﻤﺖِ ﺍﻏﻴﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺻﺒﺤﺪﻡ... 🔸 🔅 🔅*کت: مخفّف «که تورا» 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 آشیان و پَرِ پرواز و گُل و دانه و آب همه را داد به ما چرخ، ولی در قفسی 🔸   🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دمار از من برآوردی نمی گویی بر آوردم 🔸   🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 کو ساغری که مست شراب جنون شوم؟! تا فارغ از محاسبه‌ی چند و چون شوم دریایِ موج‌خیزِ بلا کو که در دلش چون کشتیِ شکسته به کام اندرون شوم؟! تا کِی در آرزویِ مضامینِ نابِ عشق برخیزم و شبیهِ قلم، سرنگون شوم در داستان عشق نه فرهادم و نه قیس حتی برای تیشه نشد بیستون شوم من از تحملِ عرقِ شرم عاجزم در مسلخ تو خوش‌تر اگر غرق خون شوم 🔸 🔹   🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 مستیم و نداریم غمِ سود و زیان را هر شب بفروشیم به جامی دو جهان را چون کوزه‌ی سربسته‌ی پنهان شده در خاک یک عمر ز ترسِ همه بستیم دهان را بگذار لبی بر لبم ای ساغرِ دلخون تا فاش کنم پیشِ تو اسرارِ نهان را مهمانِ توام چند صباحی دگر ای عمر! اینقدر میازار منِ سوخته‌جان را گر نیست به جز خونِ جگر مزدِ من از عشق بر شانه چرا می‌کشم این بارِ گران را؟! تا من شوم آسوده و خشنود شود یار با من بزن ای مرگ! به تیری دو نشان را جای طلبِ بوسه وفا خواستی ای دل دیدی که نه این را به تو دادند نه آن را راضی به عذابِ دگران نیستم اما گر عادلی ای چرخ! فلک کن دگران را 🔸 🔹   🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 سیاست یعنی؛ طوری به مردم بگویی بروید به جهنم که برای آنها این نیاز به وجود بیاید که از تو آدرس بپرسند. 👤 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺩﻳﺪﻩ‌ی ﻣﻦ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺗﺎﺏِ ﺧﻨﺪﻩ‌ی ﺻﺒﺢ ﺯ ﺍﺷﮏ ﺩﺍﺩ ﭼﻮ ﺷﺒﻨﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻨﺪﻩ‌ی ﺻﺒﺢ 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تو در شبِ من جوانه‌ی نوری بیا که مرا نمانده صبوری به شعرِ شبانه به باغِ زمانه تو عطرِ بهاری خوشا تو بخندی خوشا تو بخوانی خوشا تو بباری خوشا تو بمانی... 🔸 خواننده: 🔹چکامه: 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 کم دارمت بسیار و این بسیار کم نیست کم داشتن یعنی سَرَت بر سینه‌ام نیست احساس عریانِ مرا محکم بغل کن این روزها جز عشقِ تو چیزی تنم نیست آغوشِ خود را تنگ کن، من احتیاجم! تعبیر ما از تنگدستی مثل هم نیست عشقِ تو در دیوانگی تاثیر دارد اما به قدرِ چشم‌هایت مُتّهم نیست وقتی نَفَسهایم پر از عطرِ تو باشد در سینه‌ام میلی برای بازدَم نیست حرمت برای عشق آوردی وگرنه  عشق آنچنانی که بگویی محترم نیست پشت سرت دَر باز ماند و عشق آمد مهمانِ ناخوانده همیشه خوش قدم نیست... 🔹 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 این روزها حس می‌کنم خیلی هنرمندم با یاکریم و قُمری و گنجشک می‌خندم از نردبانِ صبح بالا می‌روم ، حتیٰ خورشید را بالای سقفِ شهر می‌بندم با یاس ها هم‌صحبتم،اصلا همین دیروز سرشاخه های یأس را از باغچه کندم بر روی جدول هایِ بی‌ر‌نگ خیابان‌ها دیوانه بازی می‌کنم مانند فرزندم از مردمِ نامهربان هرچند دلگیرم با دوستانِ ساده‌دل، شیرین تر از قندم مردم مرا دیوانه می‌خوانند، حرفی نیست بگذار شعری از جنون باشم، بخوانندم... 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab