📖 #غزل‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━ گفتم به رسم عاشقی خوش‌بین بمانم چشم‌انتظارِ صبح فروردین بمانم حتی اگر سهم من از تو تلخ‌کامی‌ست آرام جانت باشم و شیرین بمانم چون بادبادک‌ها تو آن بالا بمانی چون کودکان با شوق این پایین بمانم خطی اگر بر بدگمانی می‌کشیدم می‌خواستم پای خدا و دین بمانم ارزان گذشتی از من و قسمت بر این شد تا آخر عمر گران غمگین بمانم دارم به آخر می‌رسم ای کاش می‌شد چون روز اول با تو سرسنگین بمانم ○ #عطیه‌سادات_حجتی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #غزل‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ در منِ دل‌سنگ، شورِ انتظار انداختی ماهی مرداب را در جویبار انداختی عشق، اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی! فکر می‌کردم جواب نامه‌ام را می‌دهی نامه را بی‌آنکه بُگشایی، کنار انداختی عشق بر "جانم" حکومت می‌کند ای روزگار در سرم بیهوده سودای فرار انداختی آخر -ای عاقل!- به کار عشق روگردان شدی خوب شد، یک بار عقلت را به کار انداختی... ‏ ❏ #سجاد_سامانی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48

📖 #چند_سطر_کتاب ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ برای اینکه یک رابطه سالم باشد، هر دو نفر باید هم خواهان نه گفتن و نه شنیدن باشند هم قادر به نه گفتن و نه شنیدن. بدون نفی، بدون نپذیرفتن‌های گاه‌‌به‌گاه، حد و مرزها از بین می‌روند و مشکلات و ارزش‌های یک شخص بر مشکلات و ارزش‌های شخص دیگر چیره می‌شوند. 📕 #هنر_ظریف_رهایی_از_دغدغه‌ها ○ #مارک_منسن ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #حرف_دل ‏━━━━━━━━━━━━━━

می گویند عشق انسان را کور می کند

اما من از وقتی که دوستت دارم 

                              لال شده ام..!

○ #کوروش_نامی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #واقعیت_زندگی ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ یک مرد در حالِ نتوانستن و زندگی که همینه. گاهی تلاش می‌کنی و نمی‌شه. (یعنی) نمی‌تونی، زورت نمی‌رسه. و حتی شاید آخرش بمیری. اما وقتی تلاشتو می کنی،وقتی ناامید نمی شی،اما آخرش باید تسلیم بشی،قرار نیست همیشه ببری اما باید همیشه بهترین کار رو بکنی،همین. شاید به نظر تلخ بیاد ولی در عین حال زیباست،زیباست مثلِ (خودِ) واقعیت. ○ - آهنگ “Un velero llamado libertad“ اجراشده از Jose Perales. ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #تصاویر_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ تصوير ديدني از چند نوجوان دهه هشتادي در زیر سایه‌ی يك قرآن در شب‌هاي قدر.. ... فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا...

   ... پس میان دلهای شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید؛...

سوره آل عمران آیه 103 ○ #برادری_دینی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #جهنم_اعتقادات ‏━━━━━━━━━━━━━━ مشکل ما از آن جایی شروع شد که اعتقادات ما زیاد شد در حالی که خدا از ما به جز چند اعتقاد ساده و خلاصه نمی خواست چند اعتقاد ساده ولی قوی و تأثیر گذار روی رفتار خود خود شخص ما. قرآن به ما می گوید: و ما امروا الا لیعبدواالله مخلصین له الدین..‌ ولی ما کلی اعتقاد درست کردیم که در واقع اعتقاد واقعی هم نیستند جز اینکه به جای اعتقادات نشستند و کاربرد آنها به جای جهت دهی به زندگی و رفتار و کردار ما بیشتر برای زمین زدن دیگران و پیدا کردن جهتی برای یک دشمنی وجدان قانع کن بود. در حقیقت این اعتقادات بیشتر ما را به جان همدیگر انداخته اند و فایده آن چنانِ دیگری ندارند. در حالی که خداوند از ما یک اعتقاد مشترک فطری و انسانی می خواست، که ما را دور محور او جمع کند. به پیامبرش فرمود: قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا ایاه... و فرمود: ... واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا... اما برعکس، اعتقاداتی درست کردیم برای تفرقه‌ی بیشتر و خودبرتر انگاری‌ی که با آنها بتوانیم غیر از خودمان را جهنمی جلوه دهیم و اگر دستمان برسد با همین تیغ و مانند یک زنگی مست آنها را از صفحه ‌ی حیات این دنیا هم محو کنیم. آیا خطرناک تر از این اعتقادات برای انسانیتِ انسان وجود دارد؟! کاش هیچکس حق ابراز اعتقادات خودش را نداشت و مردم فقط در صورت پسندیدن رفتار کسی و از سر شوق از او می خواستند که بگوید زندگیش را بر چه اساسی چیده است که اینقدر انسانیتش شکوفا شده است و او آن موقع لب بگشاید و از عقیده‌ی خودش حرف بزند. ○ #حرف_دل ○ #ع_ف ⠀   @NasimeAdab ‏━━━━━━━━━━━━━━ ‌

📖 #نکته‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ یه جا خدا در نهایت همدردی میگه: " وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ " و ما میدانیم سینه‌ات تنگ می‌شود از آنچه می‌گویند ... یعنی فک کن اون لحظه هم که دلت از همه‌ی آدما میگیره خدا حسش میکنه. ○ #خدای_مهربون ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #غزل‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━ چقدر بد شده دنیا چقدر بد شده ایم به جای گرمی آغوش، دست رد شده ایم   تو از من آن همه دور و من از تو این همه دور شبیه آن چه که بیگانه می شود شده ایم   میان پیله ی احساسمان تفاهم نیست که در منیّت خود حبس تا ابد شده ایم   من و تو میوه ی یک شاخه ایم و یک ریشه جدا جدا شده ایم و سبد سبد شده ا یم   چقدر عیب نما و چقدر عیب شمار شبیه آینه های تمام قد شده ایم     ○ #محمد_سلمانی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #تک_بیت‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━

"چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد"

○ #بیدل_دهلوی ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #تک_بیت‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━ خارم، ولی گلاب ز من می‌توان گرفت از بس‌که بوی همدمیِ گل گرفته‌ام ○ #لطفی_نیشابوری ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌

📖 #حکایت‌های_ناب ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود. مردی میانسال را در زمین کشاورزی مشغول کار دید. حاکم به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را بیاورند. روستایی با ترس مقابل تخت حاکم ایستاد. به‌دستور حاکم لباس گران‌بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت: یک قاطر رهوار با افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم بعد از تخت پایین آمده بود و به روستایی گفت: می‌توانی بر سر کارت برگردی. همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده‌ای محکم پس گردن او زد. همه حیران از آن عطا و حکمتِ این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم پرسید: مرا می‌شناسی؟ بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا می‌شناختی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: به‌خاطر داری ۲۰ سال قبل با دوستی به پابوس حضرت رضا (علیه‌السلام) رفته بودی؟ دوستت گفت: خدایا به حق این آقا مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم به او پس گردنی زدی که ای ساده‌دل! من سال‌هاست از آقا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزی‌ام می‌خواهم هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می‌خواهی؟ یک‌باره همه چیز در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالان که می‌خواستی. این کشیده هم تلافی همان کشیده‌ای که به من زدی. فقط می‌خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور با قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. ○ #ایمان_به‌خدا ‌┄┄┅┅❅❁❅┅┅┄┄ ارتباط با ادمین: @bigharar9 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛ ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48 ‌