📖#غزل‌های_ناب
نسیمی روی دوشش میهمان شد، استراحت کرد
پس از آن روسری از روی مویش، رفع زحمت کرد
برایم شیطنت می کرد و روی شانه می‌آمد
گمانم گفت سنگین باش، مویش را نصیحت کرد
به آرامی پریشان کرد خاطرجمعیِ ما را
اصولِ دلبری را مو به مو امشب رعایت کرد
دهانم را به صرفِ بوسه‌ای از طعم لب‌هایش
به لبخندی به این مهمانیِ پرشور دعوت کرد
به قدری چرخ زد با دامنِ گلدار و رنگینش
که عطرِ دامنش را با تمام خانه قسمت کرد
نگاهش مثل خورشیدی که فکر صبح در سر داشت
کنار پنجره از امتدادِ شب شکایت کرد
به من وقت ملاقاتی نخواهدداد می‌دانم
خوشا پلکش که از چشمان بیمارش عیادت کرد
همین که دید توصیفش برای شعر من سخت است
کمان انداخت در ابرو و با آیینه خلوت کرد
🔹#محمد_شریف
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🔸@NasimeAdab 🔸
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #نسیم_صبحگاهی
آرزویم
همه این است
که هر صبح دلم
به صدای تپش قلب تو آغاز شود
🔹#محمد_شریف
🔸#سلام_صبح_بخیر
🔸🔷🔸
♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا
♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا
🔸@NasimeAdab🔸
https://eitaa.com/NasimeAdab