eitaa logo
نسیم ادب
292 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
259 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 با غمِ ایوب نیست، رنجِ مرا نسبتی صبرم از او کمتر است، دردم از او بیشتر!   🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 الذي اخترع الباب.. لم يدُر في خلده أنك قد تتسللين من خلال أغنية. آن که در را اختراع کرد.. به ذهنش نرسیده بود که تو ممکن است از لابلای ترانه‌ای نفوذ کنی. 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 دلبرا، خورشیدِ تابان ذرّه‌ای از روی توست اهل دل را قبله،  محرابِ خمِ ابروی توست 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 یک ضرب المثل تبتی میگه: راز زندگیِ موفق و عمر طولانی این است که؛ نصف یک وعده غذا بخوریم... دو برابر راه برویم... سه برابر بخندیم... و بی اندازه عشق بورزیم... 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 همه‌ی حرف‌های توی دلم فقط این‌ها که با تو گفتم نیست گاه چندین‌هزار جمله هنوز همه‌ی حرف‌های آدم نیست باورم می‌شود که بسته شده همه‌ی آسمان آبی من وَ کسی که تمام من شده بود باورم می‌شود که کم‌کم نیست شاید این گفت‌وگوی دامنه‌دار این قطارِ مسافرِ کلمات در دلِ درّه‌ها سقوط کند با عبور از پلی که محکم نیست ملوانانِ شعر را بگذار هم‌صدا با سکوت من باشند زیردریاییِ نشسته به گِل جای آوازهای با هم نیست تازگی سنگ کوچکی شده‌ام که سر راهِ اشک را بسته غمِ سیل از سرم گذشت، ولی سنگ کوچک شدن خودش کم نیست راستی شکل شیشه هم شده‌ام نور در من شکست، می‌بینی؟ سنگم و شیشه‌ام، غم‌انگیز است! هیچ چیزم شبیه آدم نیست کاش ابری به وسعت دریا آسمان را به حرف می‌آورد تا ببینی که پشت این‌همه کوه سیل‌های نگفتنی کم نیست... ‏ 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 به دریا شِکوِه بُردم از شبِ دشت ..! و زین عمری که تلخِ تلخ بگذشت ..! به هر موجی که میگفتم غم خویش ..! سری می زد به سنگ و باز می گشت ..! 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 آن سفرکرده که صد قافله دل همرهِ اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش صحبت عافیتت گرچه خوش افتاد ای دل جانبِ عشق عزیز است، فرومگذارش 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را چشم‌هایی را که حیران‌اند پشت «لا اله» در خراسان تو می‌بینند «اِلّا الله را» این تجلی‌گاه سلطان ازل، این کوه نور برده است از یادها الماس نادرشاه را با زبان بی‌زبانی بشنو از نقّاره‌ها «وال من والاه» را و «عاد من عاداه» را ای خراسانی‌ترین خورشید، روشن کن مرا ما که می‌دانی نمی‌دانیم راه و چاه را من زیارت‌نامه خواندم، شعرهایم مانده است وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟ بیت‌هایم خانه بر دوش‌اند مانند خودم راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را راز پهلوی تو ماندن را نمی‌دانم ولی آخرش می‌پرسم از شیخ بهایی راه را... شعر من با دوستت دارم به پایان می‌رسد کاش می‌دادی جواب این جملهٔ کوتاه را 🔸 💐 مسعود حضرت سلطان علیهما السلام بر و حضرتش مبارک باد. 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
انا لله و انا الیه راجعون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 ولایت چشمه‌ای دارد که در این خانه باید دید کرامت معدنی دارد که باید آزمود این‌جا قرار این‌جاست یار این‌جاست کار این‌جاست بار این‌جا کریم این‌جاست لطف این‌جاست فضل این‌جاست جود این‌جا نیاز این‌جاست نذر این‌جاست عذر این‌جاست اذن این‌جا دکان این‌جاست نقد این‌جاست جنس این‌جاست سود این‌جا چنان جان‌های پاک انبیا صف بسته بر این در که آدم دارد از خاتم تقاضای ورود این‌جا من این خاکم که سلطانم به لطفش کرده مهمانم وگرنه من که می‌دانم که جای من نبود این‌جا خلایق را نسیم روضه‌ی دارالسلام این در ملائک را ز ابواب زمین دارالسجود این‌جا 🔹 💐 مسعود حضرت سلطان علیهما السلام بر و حضرتش مبارک باد. 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ شاه پناهم بده خسته‌ی راه آمده‌م...
📖 لبخندِ تو آمیزه‌ای از شرم و سکوت است انگار لبت غنچه‌ی باغ ملکوت است من دست به سوی تو برآورده‌ام ای ماه! این مست درختی‌ست که در حال قنوت است این خاک به بارانِ نگاه تو بهاری‌ست ای عشق! بدون تو جهانم برهوت است بر مستی ما خرده مگیرید رفیقان این سکر تماشای جلال و جبروت است  «پرسیدی‌ام از عشق و جوابی نشنیدی» پژواک صدای تو سکوت است، سکوت است 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 من ای صبا رهِ رفتن به کوی دوست ندانم تو می روی به سلامت سلام ما رسانی 🔺 🔻 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 او کــه از رفتنِ تو سود زیادی برده ؛ مردِ سیگار فروشِ سرِ بازارچـه است... 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 سفرت بخیر، اما تو و دوستی خدا را چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها، به باران برسان سلام ما را... 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 خوش‌تر از کوه ندیدم به جهان غمّازی* که به‌جز آن‌چه شنیده‌ست، روایت نکند 🔹 🔸*غمّاز:سخن چین، برملاگر 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 دل ار زِ عشق تهی شد ز سینه بیرون آر کسی پرنده ی جان داده در قفس نگذاشت 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 کِی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را می‌شود از حافظه‌ی آب گرفت؟ 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
 📖 پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملک الشعرایی داشته  است. وقتی بهارِ جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به  امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند. امتحان از این قرار بود که بهار می‌بایست در مجلسی حضور پیدا کند و با واژه‌هایی که به او گفته می‌شد، از خود فی البداهه* رباعی بسراید که دربرگیرنده همه‌ی آن واژه ها باشد. اولین سری واژه‌ها از این قرار بود:   خروس ، انگور ، درفش* ، سنگ و بهار اینچنین سرود :   برخاست خروس صبح، برخیز ای دوست! خون دل انگور فکن در رگ و پوست عشق من و تو قصه‌ی مُشت است و درفش جورِ تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست   سپس واژه های :   تسبیح ، چراغ ، نمک ، چنار   بهار سرود :   با خرقه* و تسبیح مرا دید چو یار گفتا ز چراغ زُهد ناید* انوار کس شهد ندیده است در کامِ نمک کس میوه نچیده است از شاخِ چنار   و در آخر:   گل رازقی ، سیگار ، لاله ، کشک   و بهار چنین سرود : ای برده گل رازقی از روی تو رشک در دیدۀ مه ز دود سیگار تو اشک گفتم که چو لاله داغدار است دلم گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک   بهار خود می گوید : در آن مجلس جوانی بود طناز* و خودساز* که از  رعنایی به رعونت* ساخته و از شوخی به شوخگنی* پرداخته با این امتحانات دشوار و رباعیات بدیهه باز هل من مزید* گفته و چهارچیز دیگر به کاغذ نوشت و گفت تواند بود که در آن اسامی تبانی* شده باشد و برای اذعان* کردن و ایمان آوردن من ، بایستی بهار این چهار چیز را بسراید :   آینه ، اره ، کفش ، غوره   من برای تنبیه آن شوخ چشم* دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را هجایی* کردم که منظور آن شوخ هم در آن هجو به حصول پیوست  و آن این است:   چون آینه نورخیز گشتی احسنت ! چون اره به خلق تیز گشتی احسنت! در کفش ادیبان جهان کردی پای غوره نشده مویز گشتی احسنت!     یادش گرامی باد و روانش شاد. 🔹*فی البداهه: در جا و فی الفور شعر گفتن 🔸*قصه‌ی مشت و درفش: کنایه از تقابل ضعیف با قوی، نبرد نابرابر. 🔹*خرقه:جامه‌ی کهنه 🔸*ناید: نمی آید 🔹*طناز: دلنشین و فریبنده،صاحب ناز و عشوه 🔸*خودساز:خودساخته،مهذب 🔹*رعونت: کم عقلی،خود پسندی 🔸*شوخگنی: آلودگی،چرک آلودگی 🔹*هل من مزید: بخشی از آیه ای در سوره‌ی ق اشاره به زیادت خواهی و بیشتر طلبی 🔸*تبانی: توافق پنهانی، توطئه ،دسیسه چینی 🔹*اذعان: اعتراف، اقرار 🔸*شوخ چشم: بی حیا، گستاخ 🔹*هجا،هجو: شعر در نکوهش و سرزنش گفتن 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
میرزا محمدتقی متخلص به بهار روز پنجشنبه ۱۲ ربیع‌الاول سال ۱۳۰۴ ه‍.ق در شهر مشهد به دنیا آمد. بهار ادبیات فارسی را نخست نزد پدرش آموخت و از هفت سالگی آغاز به سرودن شعر کرد. 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
 📖 بـه محشر وَعده دیـدار اگر دادی نمی رنجم وصالِ چون تـویی را صَبـر این مقدار می بـاید... 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 گر زنده‌ایم بی‌تو به ما جای طعنه نیست بوی تو را ز باد صبا می‌توان شنید 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
 📖 دشنام همی‌دهی به سعدی؟ من با دو لب تو کار دارم... 🔺 🔻 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
 📖 هرچه با تنهایی من آشنا تر می‌شوی دیرتر سر می‌زنی و بی وفا تر می‌شوی هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می‌شوی من که خُرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار سبزتر می‌بالی و بالا بلاتر می‌شوی مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می‌شوی عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب می‌کشی آزاد باشی، مبتلاتر می‌شوی یا سراغ من می‌آیی چتر و بارانی بیار یا به دیدار من ابری نیا...، تَر می‌شوی 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸