eitaa logo
نسیم ادب
285 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
268 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 از خواب چو برخیزم، اول تو به یاد آیی 🔸 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 لب او بر لب من؟! این چه خیال است و تمنا! مگر آن گه که کند کوزه‌گر از خاک، سبویم. 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 عند ما تتيقن بأن اهدافك باتت مستحيلة التحقيق لا تغير اهدافك فقط غير طريقتك في الوصول اليها وقتی مطمئن شدی که  غیر ممکن است اهدافت محقق شوند اهداف خود را تغییر نده فقط روش خود در رسیدن به آن را عوض کن. 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گم كرده‌ام بدون تو، راهِ نجات را خضرم كه داده‌ام ز كف آبِ حيات را درد است اين كه با همه‌ی پادشاهی‌ام مجبورم انتخاب كنم كيش و مات را پشتِ بهانه‌های تو هر بار نكته‌ای ست حفظم تمام زير و بمِ اين نكات را رحمت به روزگار كه پستی-بلندی‌اش رو كرده دستِ زندگیِ بی‌ثبات را ای عشق! اين سكوت، به معنایِ عجز نيست حرمت نگاه داشته‌ام، خاطرات را... 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 چون طفل نی‌سوار به میدان اختیار در چشم خود سوار، ولیکن پیاده‌ایم 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 آمد و گفت: روحِ بادم و رفت عطرِ او ماند روی یادم و رفت خود نفهمید در چه حالی بود گریه می‌کرد و گفت:شادم و رفت تکه‌های دلی که عاریه بود شعر کردم، به عشق دادم و رفت قبله ام را که چشم او کردم چشمکی زد به اعتقادم و رفت باز حوا گذاشت سیبش را روی بارِ گناهِ آدم و رفت کم نیاورده بودم اما گفت: از سرِ تو کمی زیادم و رفت 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﻭﺯ ﺳﺮ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ ﻗﻔﺎ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﻡ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﻡ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﺑﯽ ﺩﻝ ﻭ ﺑﯽ ﻳﺎﺭ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﯽ ﺩﻝِ ﺑﯽ ﻳﺎﺭ، ﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻔﺮﻡ ﭼﻪ ﮐﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﺒﺎﻥ ﺍﺟﻞ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺩﺭ ﺯ ﻏﻤﺖ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﺟﺎﻥ ﺑﺪﺭﻡ ﺧﺎﮎ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻫﻮﺍﯼ ﻟﺐ ﺗﻮﺳﺖ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﯼ ﻧﮑﻨﺪ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﮔﺮﻡ ﻭﻩ ﮐﻪ ﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﻮﯼ ﺗﻮ ﺷﺒﯽ ﺭﻭﺯ ﮐﻨﻢ ﻏﻠﻐﻞ ﺍﻧﺪﺭ ﻣﻠﮑﻮﺕ ﺍﻓﺘﺪ ﺍﺯ ﺁﻩ ﺳﺤﺮﻡ ﭘﺎﯼ ﻣﯽ ﭘﻴﭽﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯼ، ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﭘﻴﭽﺪ ﺑﺎﺭ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﻭﺑﺴﺘﻪ ﺗﺮﻡ... 🔺 🔻 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 سلامم را جوابی ده که در شهر تو مهمانم                غبارم را بیفشان تا به پایت جان بیفشانم بپرس از خود کجا بودی ، کجا هستی ، چه می جویی      نگاهم کن چه می گویم ، سخن بشنو چه می خوانم 🔸 🔹 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ویعانقني الموت حینما اشتاقُ لکما! ومرگ مرا در آغوش می‌گیرد، آن زمانی که دلتنگتان شوم! 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 «نام حبیب هست و نشان حبیب نیست» زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست گر سر کنم شکایت هجران ، غریب نیست جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کزجان شکیب هست و زجانان شکیب نیست گم گشته ی دیار محبت کجا رود نام حبیب هست و نشان حبیب نیست عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست در کار عشق او که جهانیش مدعی است این شکر چون کنیم که مارا رقیب نیست جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست گلبانگ «سایه» گوش کن ای سرو خوش خرام کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖
ای آنکه دوست دارمت، اما ندارمت
بر سینه می‌فشارمت، اما ندارمت... 

ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می‌شمارمت، اما ندارمت
! 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 مانده‌ام لحظه‌ی پیچیدن عطر تو به شهر ملک‌الموت پی چند نفر می آید؟ 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 آیینه‌ای طلب کن تا روی خود ببینی وز حُسنِ خود، بماند انگشت در دهانت 🔺 🔻 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 الهی ! این بنده چه داند که چه می باید جُست؟ داننده تویی! هر آنچه دانی ، آن دِه ... 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 به دوری تو شبی روز کرده‌ام که غمت چو صبح بر سرم آمد، نمی‌شناخت مرا... 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 درین شهرِ پر از جنجالِ و غوغایی از آن شادم که با خیلِ غمش خلوت‌سرای دیگری دارم... 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 فاصله‌ها هیچ‌وقت دوست داشتن را کمرنگ نمی‌کند بلکه دلتنگی را بیشتر می‌کند ... 📕 ✍🏻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 روزی تولستوی در خیابانی راه می‌رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد : زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد! بعد از مدتی که از فحاشی زن گذشت تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کرد و گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟ تولستوی در جواب گفت: شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید! 📕 ✍🏻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 شبی زِ قدِ تو افتاد سایه بر دیوار هنوز عاشقِ بیچاره رو به دیوار است! 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 الذی إبتکر العناق، کان أخرساً. أراد أن یقول کل شیء دفعة واحدة. آن‌ که آغوش را کشف کرد، لال بود. می‌خواست همه‌چیز را یک‌‌باره بیان کند. 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 خلق را بیدار باید بود از آبِ چشمِ من وین عجب! کآن وقت می‌گریم که کس بیدار نیست. 🔺 🔻 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ @NasimeAdab ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 همه می‌پرسند چیست در زمزمه‌ی مبهم آب چیست در همهمه‌ی دلکش برگ چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند که تو را می‌برد این گونه به ژرفای خیال چیست در خلوت خاموش کبوترها چیست در کوشش بی‌حاصل موج چیست در خنده‌ی جام که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می‌نگری نه به ابر نه به آب نه به برگ نه به این آبی آرام بلند نه به این خلوت خاموش کبوترها نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام من به این جمله نمی‌اندیشم من مناجات درختان را هنگام سحر رقص عطر گل یخ را با باد نفس پاک شقایق را در سینه‌ی کوه صحبت چلچله‌ها را با صبح نبض پاینده‌ی هستی را در گندم‌زار گردش رنگ و طراوت را در گونه‌ی گل همه را می‌شنوم می‌بینم من به این جمله نمی‌اندیشم به تو می‌اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می‌اندیشم همه وقت همه جا من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم تو بدان این را تنها تو بدان تو بیا تو بمان با من تنها تو بمان جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب من فدای تو به جای همه گل‌ها تو بخند اینک این من که به پای تو درافتادم باز ریسمانی کن از آن موی دراز تو بگیر تو ببند تو بخواه پاسخ چلچله‌ها را تو بگو قصه‌ی ابر هوا را تو بخوان تو بمان با من تنها تو بمان در دل ساغر هستی تو بجوش من همین یک نفس از جرعه‌ی جانم باقی است آخرین جرعه‌ی این جام تهی را تو بنوش 🔹 🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖
با صفا کن ز گلِ عشق و محبت جان را
  شاد کن با گل لبخند دل یاران را

دام بردار که دنیا نشود رامِ کسی
بهر این خوانِ طمع، تیز مکن دندان را

قانع اَر لقمه‌ی نانی به کف آرد شاد است
نکند پیروی از بهر دو نان، دونان را

گولِ وسواسِ شیاطین نخورد عقلِ سلیم
زیرک از حسن عمل رَمی کند شیطان را

کاخِ بیداد شود با دم آهی بر باد
کم نگیری شررِ آهِ دلِ سوزان را

تا مطیع هوس و نفس نگردد یوسف
می خرد بر تن خود رنج و غم زندان را

در قفا باد خزانست فراموش مکن
ای که از باد بهاری بنوازی جان را

خرقه و جامه‌ی تزویر ز تن بیرون کن
تا که از لوث گنه پاک کنی دامان را

ذات بد بِه نشود آهن ناپخته مکوب
جُست باید ز طریق دگرش درمان را

یک کلام است فقط حرف من و ختم کلام
حاکم و قاضی خود کن همه جا وجدان را

جز خدا دادرسی نیست، به ذاتش سوگند
  وای اگر دست نگیرد من سرگردان را

آنچه با تجربه آموخت «مقدم» این است
که وفــایی نکند مُلکِ جهان انسـان را
🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 وَه که گر من، باز بینم روی یارِ خویش را تا قیامت شکر گویم کردگارِ خویش را 🔺 🔻 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 امام علی علیه السلام: أكثِرْ صَمتَكَ يَتَوَفَّرْ فِكرُكَ، و يَستَنِرْ قَلبُكَ، و يَسلَمِ النّاسُ مِن يَدِكَ. بر خاموشيت بيفزاى تا انديشه ات فزونى گيرد و دلت نورانى شود و مردم از دست تو به سلامت مانند. 🔺 🔻 حدیث ۳۷۲۵ ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾