eitaa logo
نسیم ادب
282 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
277 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 از بس که جابه‌جا شده معنای نیک و بد از دین نمانده است به‌جا غیر کالبد جمعی ز اعتقاد و گروهی به انتقام هرکس به یک دلیل به ما سنگ می‌زند اثبات بی‌گناهی ما را همین گواه کز فاسقان خبر بپذیرند بی‌سند فهمیدم اشتباه نبود انتخاب عشق وقتی زدند خلق بر این سینه دست رد ای عشق گر دو دست مرا هم جدا کنند آغوش من به روی تو باز است تا ابد ما پیروان مکتب آل محبتیم دلدادگی‌ست مذهب ما "یا علی مدد" 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه تیرم به خطا می رود اما به هدر، نه دل خون شده‌ی وصلم و لب های تو سرخ است سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر، نه با هرکه توانسته کنار آمده دنیا با اهل هنر، آری ! با اهل نظر ، نه بد خُلقَم و بد عهد و زبانبازم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد یک بار دگر، بار دگر، بار دگر نه 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ای بی‌وفای سنگدل قدرناشناس! از من همین که دست کشیدی تو را سپاس با من که آسمان تو بودم روا نبود چون ابر هر دقیقه درآیی به یک لباس آیینه‌ای به دست تو دادم که بنگری خود را در این جهان پر از حیرت و هراس پنداشتی مجسمه سنگ و یخ یکی ست؟ کو آفتاب تا بشوی فارغ از قیاس دنیا دو روز بیش نبود و عجب گذشت! روزی به امر کردن و روزی به التماس مگذار ما هم ای دل بی زار و بی قرار چون خلق بی ملاحظه باشیم و بی حواس 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتی به من: نصيحت دیوانگان مکن! باشد، ولی نصیحت دیوانه می‌کنی. 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 می‌فروشی در لباس پارسا برگشته است اه از این نفرین که با دست و دعا برگشته است پینه‌های دست و پا سر زد به پیشانی عجب! کفر با پیراهن زهد و ریا برگشته است داد ازین طرز مسلمانی که هرکس در نظر قبله را می‌جوید اما از خدا برگشته است خیمه خورشید را «دین‌دارها»  آتش زدند اه معنای حقیقت تا کجا برگشته است چند بار آخر به استقبال یک تن می‌روند سر جدا بازو جدا پیکر جدا برگشته است جاءَ نور اشبهُ النّاسِ بِخَیر الاولیاء گویا پیغمبر از غار حرا برگشته است هرکه آن خورشید را در خون شناور دید گفت حکم قتل نور از شام بلا برگشته است از بد و نیک جهان جای شکایت هست و نیست خوب یا بد هرچه هست از ما به ما برگشته است 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دلنشین، ای غم دلواپسی ات بر کمرم من از آنـی کــه تــو پنداشتہ ای خسته ترم عمر من کمـــتر از آنست که باور بکنم که تــو یــک روز بخـــواهـی بروی از نظرم راہ برگشت کجا؟! لمــس کن این فاجعه را بی تو هر لحظه پُلی میشکند پشت سرم باز هم کُشته و بازنــدہ‌ی این جنگ منم که تو با لشکر چشمانت و من یک نفرم دل به دریای جنون می دهی و می گذری دل به دریای جنون می دهم و می گذرم آہ دیوانه، تو آن‌ سوی جهان هم بروی من به چشمانِ‌تـو ازپلکِ‌تو نزدیک ترم...  🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 از درد عشق گفتم و نشنید هیچ‌کس حتی اگر شنید نفهمید هیچ‌کس زور شراب گر به غم عشق می‌رسید ما را چنین خراب نمی‌دید هیچ‌کس آدم حریص منع‌شدن‌هاست، گر نبود آن میوه را ز شاخه نمی‌چید هیچ‌کس شرمنده‌ی محبتت ای غم که در فراق حال مرا به جز تو نپرسید هیچ‌کس فاضل ز خیر نام گذشته‌ست دوستان روی مزار او بنویسید هیچ‌کس... 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 عاقبت در خواب بوسیدم تو را با این حساب من به خوشبختی بدهکارم نه خوشبختی به من 🔸 ‌ ‌ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش می‌گریم شب دل کندنت می‌پرسم آیا بازمی‌گردی؟ جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش می‌گریم نمی‌دانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حال خویش می‌گریم اگر جنگیده بودم، دستِ‌کم حسرت نمی‌خوردم ولی من بر شکست بی‌جدال خویش می‌گریم به گردم حلقه می‌بندند یاران و نمی‌دانند که من چون شمع هرشب بر زوال خویش می‌گریم نمی‌گریم برای عمر از کف رفته‌ام، اما به حال آرزوهای محال خویش می‌گریم 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 شیداتر از این شدن چگونه؟ رسواتر از این شدن چگونه؟ بیهوده به سرمه چشم داری زیباتر از این شدن چگونه؟ من پلک به دیدن تو بستم بیناتر از این شدن چگونه؟ پنهان شده در تمام ذرات پیداتر از این شدن چگونه؟ ای با همه، مثل سایه همراه تنهاتر از این شدن چگونه؟ عاشق شدم و کسی نفهمید رسواتر از این شدن چگونه؟ 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی ای دوست! به داد دل من دیر رسیدی از یاد بِبَر قصه‌‌ی ما را هم از امروز درباره‌ی ما هرچه شنیدی نشنیدی آرام بگیر ای دل و کم گریه کن ای چشم! انگار نفهمیدی و انگار ندیدی ای نی چه کشیدی مگر از خلق که هر دم ما آه کشیدیم، تو فریاد کشیدی گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود! خوش باش که یک چند در این راه دویدی 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است آنچه آن را کوه خواندم، پرتگاهی دیگر است شاید از اول نباید عاشق هم می‌شدیم این درست؛ اما جدایی اشتباهی دیگر است در شب تلخ جدایی، عشق را نفرین مکن این قضاوت، انتقام از بی‌گناهی دیگر است روزگاری دل سپردن‌ها دلیل عشق بود اینک اما دل بریدن‌ها گواهی دیگر است دردِدل کردن برای چشم ظاهربین خطاست آنچه با آئینه خواهم گفت آهی دیگر است 🔸 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 این هدیه را اگر نپذیری کجا برم جان است جان! اگر تو نگیری کجا برم یار عزیز! یوسف من کم تحمل است این برده را برای اسیری کجا برم بخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواه موی سفید را سر پیری کجا برم ای قلب زخم خورده ی بیمار، من تو را گر پیش پای دوست نمیری کجا برم جان هدیه ای است پیشکش آورده از خودت این هدیه را اگر نپذیری کجا برم 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 بر سر سجاده می افتاد چشمم تا به می شیشه می با دهان باز می پرسید: کی؟ کاش از اول بر در میخانه می خواندم نماز حیف از آن عمری که شد در گوشهٔ محراب طی نالهٔ جانسوز من بود آنچه می آمد به گوش آه من بود آنچه یکدم زیر لب می خواند نی کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سال‌هاست او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش با توام ای یار! ای غمخوار! ای «بسیار ای»! … 🔹   ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت این قدر که خالی شده بعد از تو جهانم! 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 هر چند که هرگز نرسیدم به وصالت عمری که حرام تو شد ای عشق حلالت 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 فریب خوردهء عقلم، شکست خورده‌ی عشق من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 من داستان آن گل سرخم که عاقبت دلسوزی نسیم سرش را به باد داد... 🔹 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز می دانم به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 فرقی نمی‌کند چه برایم نوشته دوست گیرم که ناسزاست‌؛ ولی دست‌خط اوست. ‌‌‌ 🔹           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾            🔸@NasimeAdab 🔸           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو این یعنی... به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را 🔸 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 نیست آسان، سخنِ سخت شنیدن گرچه می‌پذیرم ز تو گر هرچه بگویی هرچه دل به جز خواسته‌ی دوست چه می‌خواهد؟! هیچ. ما گذشتیم ز خیر تو! بگو دیگر چه؟ خاطرِ موج، پریشان و دل ساحل، سنگ فرض کن باز هم اصرار کنم، آخر چه؟ می‌توان مثل دو رود از دو طرف رفت؛ ولی باز اگر بازرسیدیم به یکدیگر چه؟ گفتم: ای دوست مرا بی خبر از خود مگذار گفت و بد گفت که: از بی خبری خوش‌تر چه؟! 🔹 ‌‌‌‌‌‌ ‌‎‎ ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 بس که آن لبخند، سحر دلفریبی ساخته‌است آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته‌است خاکیان بالاتر از افلاکیان می‌ایستند عشق از انسان چه موجود غریبی ساخته‌است دوستی در پیرهن دارم که با من دشمن است اعتماد از من برای من رقیبی ساخته‌است «زهر» می‌نوشانَد و من «شهد» می‌پندارمش! عقل ظاهربین، چه تردید عجیبی ساخته است هرچه می‌بارد بر این صحرا نمی‌روید گلی چشم شور از من چه خاک بی‌نصیبی ساخته‌است من دوای درد خود را می‌شناسم، روزگار از دل بیمار من دیگر طبیبی ساخته‌است دل به شادی‌های بی‌مقدار این عالم مبند زندگی تنها فرازی در نشیبی ساخته‌است 🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎ ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾