eitaa logo
نسیم ادب
292 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
254 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 از آن پس که بسیار بردیم رنج به رنج اندرون گرد کردیم گنج شما را همان رنج پیشست و ناز زمانی نشیب و زمانی فراز چنین است کردار گردان سپهر گهی درد پیش آرَدَت ، گاه مهر... بدان ای پسر کاین سرای فریب ندارد ترا شادمان بی‌نهیب نگهدار تن باش و آن خرد چو خواهی که روزت به بد نگذرد بدان کوش تا دور باشی ز خشم به مردی به خواب از گنهکار چشم چو خشم آوری هم پشیمان شوی به پوزش نگهبان درمان شوی به فردا ممان کار امروز را بَرِ تخت منشان بدآموز را مجوی از دل عامیان راستی که از جست‌ و جو آیدت کاستی وزیشان ترا گر بد آید خبر تو مشنو ز بدگوی و انده مخور... بترس از بد مردم بدنهان که بر بدنهان تنگ گردد جهان سخن هیچ مگشای با رازدار که او را بود نیز انباز و یار سخن بشنو و بهترین یادگیر نگر تا کدام آیدت دلپذیر... مکن خوار خواهنده درویش را بَرِ تخت منشان بداندیش را هرانکس که پوزش کند بر گناه تو بپذیر و کین گذشته مخواه همه داده ده باش و پروردگار خنک مرد بخشنده و بردبار... چو بخشنده باشی گرامی شوی ز دانایی و داد نامی شوی تو پند پدر همچنین یاددار به نیکی گرای و بدی باد دار همی خواهم از کردگار جهان شناسنده‌ی آشکار و نهان که باشد ز هر بد نگهدارتان همه نیک نامی بود یارتان ز یزدان و از ما بر آن کس درود که تارش خرد باشد و داد پود نیارد شکست اندرین عهد من نکوشد که حنظل کند شهد من بیا تا همه دست نیکی بریم جهان جهان را به بد نسپرسم 🔹 🔸۲۵ اردیبهشت روز گرامی‌داشت 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 ✍️ می گویند؛ ناصر الدین شاه عاشق کتاب و عکاسی بود، اگر کتابدار یا عکاس بود؛ شاید انسان بهتری می‌شد. يزيد شاعر حاذقی بود، هيتلر نقاش قابلی بود. آدمها در جاهای اشتباه فاجعه می‌آفرینند. 👤 🖼 اثر: (خانه اپرا وین سال۱۹۰۹) 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟! چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟! 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 تا نیاراید گیسوی کبودش رابه شقایق ها صبح فرخنده در آیینه نخواهد خندید 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 کجا روم؟ که دلم پایبند مهرِ کسی‌ست سفر کنید رفیقان که من گرفتارم 🔺 🔻 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 هر صبحدم، نسیمِ گل از بوستان توست اَلحانِ بلبل از نفسِ دوستان توست هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری در دل نیافت راه، که آنجا مکان توست 🔺 🔻 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 شیرین‌تر از این چیست که با قندِ لبِ دوست دور از غم و اندوهِ جهان چای بنوشی؟! 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 بر سر سجاده می افتاد چشمم تا به می شیشه ی می با دهان باز می پرسید کی؟ کاش از اول، بر در میخانه می خواندم نماز حیف از آن عمری که شد در گوشه ی محراب طی ناله ی جانسوز من بود آنچه او فریاد زد آه من بود آنچه عمری زیر لب می خواند نی کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سالهاست او به من جامی بدهکارست و من جانی به وی من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش ای رفیق! ای رازدار! ای حاکم! ای بخشنده! ای.... 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 كفاك تلعب دور العاشقين معي... وتنتقي كلمات لست تعنيها... كم اخترعت مكاتيبا... سنرسلها... وأسعدتني ورود...سوف تهديها! وكم ذهبت لوعد لا وجود له! ... وکم تمنیت لو للرقص تطلبني... وحيرتني ذراعي... أين ألقيها. ارجع إلي...فإن الأرض واقفة... كأنما الأرض فرت من ثوانيها... ارجع… فبعدك لا عقد أعلقه... ولا لمست عطوري في أوانيها... لمن جمالي؟ لمن شال الحرير؟ لمن. ضفائري منذ أعوام أربيها؟ ارجع كما أنت... صحوا كنت أم مطرا... فما حياتي أنا إن لم تكن فيها. «اینکه با من نقشِ عاشق‌ها را بازی کنی...کافی است و از بر زبان آوردنِ کلماتی که  معنیِ آنها را نمی دانی! چه نامه‌ها که نوشتم...به آن امید که روزی برایت بفرستم... و چه گُل‌هایی که امید این که به من تقدیم خواهی کرد شادم می‌کرد! و چقدر... سر ِوعده‌هایِ نبوده رفتم! ...و چقدر آرزو کردم روزی اگر دعوتم کردی که با تو برقصم و در آخر بازوانم حیران ماندند...تا کجا آنها را بگذارم؟! پیشم برگرد...چرا که ( در چشمم) زمین از حرکت باز مانده است! گویا او هم از ثانیه‌ها‌یِ خود گریزان است! برگرد...چون بعد از تو نه گردنبندی خواهم آویخت و نه دست به شیشه‌یِ عطرم خواهم زد... زیبایی‌ام برایِ که باشد؟ شال ابریشم‌ام را برایِ که به گردن بیآویزم؟ و برایِ که باشد گیسوانی که...این همه سال آنها را  پروردم؟! هرگونه که هستی برگرد...چه صاف و چه بارانی! که زندگی  اگر تو نباشی به چه کارم می‌آید؟!» 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 من گِره خواهم زد چشم‌ها را با خورشید دل‌ها را با عشق سایه‌ها را با آب شاخه‌ها را با باد ... 🔹 🔸 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸