📖 #تکبیتهای_ناب
دل ار زِ عشق تهی شد ز سینه بیرون آر
کسی پرنده ی جان داده در قفس نگذاشت
🔹#بهمن_صالحی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
کِی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را میشود از حافظهی آب گرفت؟
🔹#فاضل_نظری
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #حکایت_شعر
پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملک الشعرایی داشته
است.
وقتی بهارِ جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان
ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به
امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند.
امتحان از این قرار بود که بهار میبایست در مجلسی حضور پیدا
کند و با واژههایی که به او گفته میشد، از خود فی البداهه* رباعی بسراید که دربرگیرنده همهی آن واژه ها باشد.
اولین سری واژهها از این قرار بود:
خروس ، انگور ، درفش* ، سنگ
و بهار اینچنین سرود :
برخاست خروس صبح، برخیز ای دوست!
خون دل انگور فکن در رگ و پوست
عشق من و تو قصهی مُشت است و درفش
جورِ تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست
سپس واژه های :
تسبیح ، چراغ ، نمک ، چنار
بهار سرود :
با خرقه* و تسبیح مرا دید چو یار
گفتا ز چراغ زُهد ناید* انوار
کس شهد ندیده است در کامِ نمک
کس میوه نچیده است از شاخِ چنار
و در آخر:
گل رازقی ، سیگار ، لاله ، کشک
و بهار چنین سرود :
ای برده گل رازقی از روی تو رشک
در دیدۀ مه ز دود سیگار تو اشک
گفتم که چو لاله داغدار است دلم
گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک
بهار خود می گوید : در آن مجلس جوانی بود طناز* و خودساز* که از
رعنایی به رعونت* ساخته و از شوخی به شوخگنی* پرداخته با این امتحانات دشوار و رباعیات بدیهه باز هل من مزید* گفته و چهارچیز دیگر به کاغذ نوشت و گفت تواند بود که در آن اسامی تبانی* شده باشد و برای اذعان* کردن و ایمان آوردن من ، بایستی بهار این چهار چیز را بسراید :
آینه ، اره ، کفش ، غوره
من برای تنبیه آن شوخ چشم* دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را هجایی* کردم که منظور آن شوخ هم در آن هجو به حصول پیوست
و آن این است:
چون آینه نورخیز گشتی احسنت !
چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره نشده مویز گشتی احسنت!
یادش گرامی باد و روانش شاد.
🔹*فی البداهه: در جا و فی الفور شعر گفتن
🔸*قصهی مشت و درفش: کنایه از تقابل ضعیف با قوی، نبرد نابرابر.
🔹*خرقه:جامهی کهنه
🔸*ناید: نمی آید
🔹*طناز: دلنشین و فریبنده،صاحب ناز و عشوه
🔸*خودساز:خودساخته،مهذب
🔹*رعونت: کم عقلی،خود پسندی
🔸*شوخگنی: آلودگی،چرک آلودگی
🔹*هل من مزید: بخشی از آیه ای در سورهی ق اشاره به زیادت خواهی و بیشتر طلبی
🔸*تبانی: توافق پنهانی، توطئه ،دسیسه چینی
🔹*اذعان: اعتراف، اقرار
🔸*شوخ چشم: بی حیا، گستاخ
🔹*هجا،هجو: شعر در نکوهش و سرزنش گفتن
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
میرزا محمدتقی متخلص به بهار روز پنجشنبه ۱۲ ربیعالاول سال ۱۳۰۴ ه.ق در شهر مشهد به دنیا آمد. بهار ادبیات فارسی را نخست نزد پدرش آموخت و از هفت سالگی آغاز به سرودن شعر کرد.
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
بـه محشر وَعده دیـدار اگر دادی نمی رنجم
وصالِ چون تـویی را صَبـر این مقدار می بـاید...
🔹#شفایی_اصفهانی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #نسیم_صبحگاهی
گر زندهایم بیتو به ما جای طعنه نیست
بوی تو را ز باد صبا میتوان شنید
🔹#عرشی_یزدی
🔸#صبح_بخیر
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
دشنام همیدهی به سعدی؟
من با دو لب تو کار دارم...
🔺#سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
هرچه با تنهایی من آشنا تر میشوی
دیرتر سر میزنی و بی وفا تر میشوی
هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر میشوی
من که خُرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر میبالی و بالا بلاتر میشوی
مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
گاه وقتی در قفس باشی رهاتر میشوی
عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب
میکشی آزاد باشی، مبتلاتر میشوی
یا سراغ من میآیی چتر و بارانی بیار
یا به دیدار من ابری نیا...، تَر میشوی
🔹#حامد_عسگری
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
چه دردی بیشتر از این که دردم را نمیدانی
به چشمم خیره میگردی ولی غم را نمیخوانی
چه باشی یا نباشی من برایت آرزو کردم
چه دردی بیشتر از این که این ها را نمیدانی
برایم روز روشن بود میدانستم اَز اول
که میآید چنین روزی که میگویی نمیمانی
برای من که بعد از تو ندارم شاخهی سبزی
چه فرقی میکند دیگر هوای صاف و بارانی
شبیه موریانه، خاطرت در ذهن میماند
که میپوسد مرا کم کم به آرامی و پنهانی
دل آئینهام حتی اگر کوهی شود آخر
به سنگی،خرد میگردد به یک لحظه، به آسانی
چه میدانی؟ تمام پیکرم چون شمع میسوزد
که امشب در دلم برپاست یک شام غریبانی
🔸#رضا_خادمه_مولوی
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #نسیم_صبحگاهی
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازهی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم!؟
🔹#سهراب_سپهری
🔸#صبح_بخیر
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
به لطف دلبر من،
در جهان نبینی دوست
که دشمنی کند و دوسـتی بیـفزاید !
🔺#سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
گیرم که به هر حال مرا بُردهای از یاد
گیرم که زمان، خاطرهها را به فنا داد
گیرم نه تو گفتی، نه شنیدی، نه تو بودی
آن عاشق دیوانه که صد نامه فرستاد...
با آن همه دلبستگی و عشق چه کردی؟!
یک بار دلت یاد من خسته نیفتاد!
یعنی به همین راحتی از عشق گذشتی ؟!
یک ذره دلت تنگ نشد؟! خانهات اباد !
این بود جواب من دلخستهی عاشق ؟!
شیرین رقیبان شدهای از لجِ فرهاد؟!
باشد، گله ای نیست، خدا پشت و پناهت
احوال خودت خوب، دمت گرم، دلت شاد
🔹#محمدرضا_نظری
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
عشقها داماند و دلها صید و گیسوها کمند بگذر و بگذار، دل در هرچه میبینی مبند شادمانی خود غم دنیاست پس بیاعتنا مثل گل در محفل غمها و شادیها بخند با به دست آوردن و از دست دادن خو بگیر رودها هر لحظه می آیند و هر آن میروند گر ز خاک آرزو چون کوه دامن برکشی هیچگاه از صحبت طوفان نمیبینی گزند آسمانی شو که از یک خاک سر بر میکنند بیدهای سربهزیر و سروهای سربلند گفت: ما با شوق دلکندن ز دنیا دلخوشیم گفتمش: هرکس به دنیا بست دل دیگر نکند🔹#فاضل_نظری 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
لباس بى وفايى را به دست خود تنت كردم
تو را اى دوست با مِهر زيادم دشمنت كردم
خيالم بود، تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بدترين اكسير بود و آهنت كردم
تو رفتى با خدا باشى ، خدا در چشم من گم شد
از آن وقتى كه تسبيح خودم را گردنت كردم
تمام خاطراتت را همان روزى كه مى رفتى
به قلبم دوختم سنجاق بر پيراهنت كردم
تو تك كبريت امّيدم در اوج بى كسى بودى
تو را اى عشق با اميدوارى روشنت كردم
چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من
به رغم كوششى كه در بدست آوردنت كردم ؟
🔹#سیدتقی_سیدی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #عربیات
مَا هَمَّ لَو قَتَلُوا الْأطفَالَ کُلُهُم
مُوسَیٰ سَیَحییٰ وَ فِرعَونَ سَیَنهَزم
باکی نیست اگر همهی کودکان را بکشند
موسی زنده خواهد ماند و فرعون شکست خواهد خورد.
🔸#اردوگاه_رفح
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #نیم_بیتهای_ناب
هر که معشوقی ندارد عمر ضایع میگذارد
🔺#سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #عربیات
ألا فإسقِنی خَمراً و قل لی: هی الخَمر
آی!
شرابی بنوشان مرا و بگو به من: این شراب است...
🔸#ابونؤاس
🔹 حتماً برای درکِ بهترِ نکتهی شعر کلیپ را هم مشاهده بفرمایید.
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #تکبیتهای_ناب
به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس..
🔹#حافظ
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین دردِ نهانْ سوز، نهفتن نتوانم
تو گرم سخن گفتن و از جامِ نگاهت
منْ مستْ چنانم که شنفتن نتوانم
شادم به خیالِ تو چو مهتاب شبانگاه
گر دامن وصلِ تو گرفتن نتوانم
با پرتوِ ماه آیم و چون سایه ی دیوار
گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم
دور از تو، من سوخته در دامنِ شب ها
چون شمعِ سحر، یک مژه خفتن نتوانم
فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ
چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم
ای چشمِ سخن گوی! تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم
🔸#شفیعی_کدکنی
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #اشعار_ناب
من در واقع چیز زیادی ندارم به تو بدهم؛
چای هست اگر مینوشی
من هستم اگر عشق میورزی
راه هست اگر رهگذری...!
🔸#عاشیق_ویسل
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #عربیات
لديَّ ما يَكفي من الذكريَات
لأشْرب قهوتي وحدي،
في مقهى يظنهُ الجمِيع فَارِغ،
لكنَّهُ يغصُّ بالغائبين..
به اندازهی کافی خاطره دارم
تا قهوهام را بهتنهایی در کافهای بنوشم
که همه، آن را خلوت میپندارند،
امّا سرشار از آنانیاست که نیستند...!
🔸#محمود_درويش
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔹@NasimeAdab🔹
📖 #تکبیتهای_ناب
هرقدر که از عشق پریشان شده باشیم
ننگ است اگر از تو پشیمان شده باشیم!
🔹#محمدحسن_جمشیدی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #تکبیتهای_ناب
رتبه می خواهی چو خورشید از خلائق دور باش
سایه از همراهی مردم به خاک افتاده است
🔹#صائب_تبریزی
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #غزلهای_ناب
سرخوش زِ سبویِ غمِ پنهانی خویشم
چون زلفِ تو، سرگرمِ پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
چو آینه، خو کردهی حیرانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکرخندِ لبش جان نسپردم
شرمندهی جانان زِ گرانجانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هرچند «امین»، بستهی دنیا نِیَم امّا
دلبستهی یارانِ خراسانی خویشم
🔹#سید_علی_حسینی_خامنهای #امین
🔸#سالگرد_انتصاب #حضرت_امام_خامنهای مدظله العالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران گرامی باد.
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
4_5942950576802241160.mp3
5.77M
🎼 #نوای_ناب
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز فراق یاران
🔺🔻🔺
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
و آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می رود
🔺🔻🔺
او می رود دامنکشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود
من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از
گویی که نیشی دور از او بر استخوانم می رود
🔺🔻🔺
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
🔸خواننده : #مهرداد_کاظمی
🔹آهنگساز : #بهمن_ریاحی
🔺شعر : #سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
🔹#نوستالوژی
🔸منبع:کانال تلگرامی موسیقی سنتی "کُرُن موزیک"
@koronmusic 🎶
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸